کپی‌رایت نداریم؛ اخلاق حرفه‌ای کجاست؟
کپی‌رایت نداریم؛ اخلاق حرفه‌ای کجاست؟

وجود ترجمه‌های همزمان از یک اثر و انتشار یک عنوان واحد از سوی چند ناشر، به فاصله اندک، یکی از آسیب‌های جدی نشر است. درست است که ما قانون کپی رایت را نپذیرفته‌ایم اما اخلاق حرفه‌ای را چه؟! کافی است نگاهی به کتاب‌های ترجمه شده بیندازیم. آن وقت متوجه می‌شویم که یک عنوان با چندین […]

وجود ترجمه‌های همزمان از یک اثر و انتشار یک عنوان واحد از سوی چند ناشر، به فاصله اندک، یکی از آسیب‌های جدی نشر است. درست است که ما قانون کپی رایت را نپذیرفته‌ایم اما اخلاق حرفه‌ای را چه؟!

کافی است نگاهی به کتاب‌های ترجمه شده بیندازیم. آن وقت متوجه می‌شویم که یک عنوان با چندین و چند ترجمه منتشر شده؛ برای مثال حدود ۳۰ برگردان متفاوت از «شازده کوچولو» نوشته آنتوان دوسنت اگزوپری وجود دارد و کسی نیست بپرسد، داستانی که محمد قاضی و ابوالحسن نجفی به زیبایی هر چه تمام‌تر، ترجمه‌اش کرده‌اند، چه نیازی به گردان‌های چندباره و چندباره دارد؟

«ماهی روی درخت»، مجموعه جودی، نیکلا کوچولو و چندین و چند  داستان‌ و مجموعه خوب دیگر بارها و بارها ترجمه شده‌اند و نتیجه این برگردان‌های همزمان، سودجویی ناشران و سرگردانی مخاطبان است. در وزارت فرهنگ و ارشاد هم قانون و سیستمی وجود ندارد که به یک عنوان کتاب، تنها یک بار(آن هم در فاصله زمانی اندک) مجوز دهد.

ترجمه‌های همزمان، موضوعی است که خبرگزاری مهر به آسیب‌شناسی پرداخته؛ فرزاد فربد هم مترجم است هم ناشر؛ از دیدگاه او این که دو ناشر همزمان یا به فاصله کوتاه از هم به ترجمه یک اثر بپردازند، عین بی اخلاقی استو تنها ناشرانی این رفتار را در پیش می‌گیرند که تنها به منافع خود فکر می‌کنند و درپی سودجویی هستند.

به گفته مترجم آثار نیل گیمن، برخی ناشران، گوشه‌ای به انتظار می‌نشینند و فعالیت همکاران خود را رصد می‌کنند؛ مبادا کار خوب و پرمخاطبی منتشر شود و آنها بی خبر باشند. جالب این‌که چنین ناشرانی، خود به دنبال کارهای خوب نمی‌روند بلکه پخته خواری می‌کنند و با پس و پیش کردن چند جمله، همان ترجمه را کپی می‌کنند.

فربد با انتقاد از سیاست وزارت فرهنگ و ارشاد می‌گوید: با توجه به این‌که ما کپی‌رایت را به رسمیت نپذیرفته‌ایم، بهتر است وزارت فرهنگ و ارشاد به دو ناشر، مجوز انتشار یک عنوان کتاب را ندهد. برای مثال کتاب «مرشد و مارگریتا» را عباس میلانی به خوبی، به فارسی برگردانده همین کتاب را مترجم دیگری هم ترجمه کرده اما برگردان دوم هیچ ارزش افزوده‌ای بر ترجمه میلانی ندارد؛ پس چرا باید منتشر شود؟! جز این‌که تعدادی که پیش از این در پخش کتاب فعال بودند ناشر شده‌اند و بیشتر درپی سودجویی هستند؟!

انتشار ترجمه‌های همزمان، رسیدن به سود بیشتر است

نیلوفر تیموریان، مدیر انتشارات ایران‌بان است. او هم وجود ترجمه‌های موازی را نشانه بی‌اخلاقی ناشران می‌داند و می‌گوید: درست است که ما کپی‌رایت نداریم اما چیزی به نام اخلاق و انصاف وجود دارد؛ چرا کتابی که یک مترجم دیگری ترجمه و یک ناشر، آن را منتشر و معرفی کرده حالا که شناخته شده و جای خود را میان مخاطبان باز کرده، باید دوباره و چندباره از سوی مترجمان و ناشران دیگر منتشر شود؟!

به گفته او بهتر است وزارت فرهنگ و ارشاد مجوز انتشار به کارهای تکراری ندهد؛ گرچه از این وزارتخانه هم کاری ساخته نیست و در شرایط فعلی، تنها کاری که وزارت فرهنگ و ارشاد، جلویش را گرفته  تکرار نام‌ ناشران است؛ برای مثال نام «ایران‌بان» را ناشر دیگری نمی‌تواند انتخاب کند اما جلوی انتشار ترجمه‌های متعدد از یک اثر گرفته نشده است.

تیموریان هم وجود ترجمه‌های موازی را سودجویی برخی ناشران تلقی می‌کند و می‌گوید: بعضی ناشران منتظرند تا یک مجموعه منتشر شود و مخاطب خود را پیدا کند. برای مثال ما «خاطرات یک بی‌عرضه» را منتشر کردیم و این مجموعه با استقبال مخاطبان هم روبه‌رو شد؛ پس از ما ناشران دیگر هم این کتاب‌ها را منتشر کردند و کسی نیست از این ناشران که اخلاق حرفه‌ای را رعایت نمی‌کنند بپرسد: این همه سال مجموعه خاطرات یک بی‌عرضه» منتشر نشده بود چرا همه آن سال‌ها به فارسی برش نگردانید؛ حالا چند جمله را جابه‌جا و کتاب را با ترجمه‌ای تازه(البته به باور خودشان) وارد بازار نشرکرده‌اید؟!

ترجمه‌های متعدد از یک اثر، مخاطب را سرگردان می‌کند

محبوبه نجف خانی مترجم کودک و نوجوان است. او  بی توجهی به حقوق مولف و نبودن قانون کپی رایت را یکی از دلایل عمده وجود ترجمه های تکراری می داند و می گوید: ناشران به خود اجازه می‌دهند تا متن کتاب را به هر مترجمی که دل‌شان می خواهد، با هر میزان دانش و توان، بسپارند؛ همان‌گونه که مجموعه های داستانی را گاه به چند مترجم می‌دهند تا هر مجلد را یک نفر ترجمه کند، در صورتی که مترجم باید با حال و هوای داستان آشنا باشد و کلیت اثر را دریابد.

به گفته مترجم مجموعه جودی، توزیع نامناسب، یکی دیگر از دلایل وجود ترجمه‌های تکراری از یک اثر است. به این معنی که ناشران، کاری به ترجمه های گوناگون از یک کتاب واحد ندارند و تصور می کنند کتاب، اثر شناخته شده ای است و هر ناشری هم، پخش و مخاطب خاص خود را دارد و بازار تعیین می کند که کدام کتاب از کدام ناشر و مترجم، پذیرفتنی‌تر است. بگذریم از اینکه چنین طرز تفکری، چندان هم اشتباه نیست. خود من گاهی به اعتبار ناشر و گاهی به اعتبار مترجم، کتابی را انتخاب می کنم، بدون آن که به عوامل دیگر فکر کنم. اما اگر خواننده جدی و حرفه‌ای کتاب نباشم و ناشران و مترجمان مختلف را نشناسم، وجود ترجمه‌های متعدد از یک اثر، مرا سرگردان می‌کند.

نجف‌خانی می‌گوید: به ندرت اتفاق می‌افتد دو مترجم خوب، یک کتاب را به فاصله نزدیک از هم و یا همزمان با یکدیگر منتشر کنند؛ در واقع این اتفاق، خوشبینانه‌ترین حالت ممکن است چراکه گاهی ناشران، کتابی که منتشر و با استقبال مواجه شده را برمی‌دانند، جلدش را تغییر می‌دهند و همان را منتشر می‌کنند و این نهایت، بی اخلاقی است آن هم در شرایطی که با یک جستجوی ساده در سایت کتابخانه ملی می‌توان دریافت چه کتابی را چه کسی ترجمه و منتشر کرده است.