آیا برکت از زندگی ما رفته است؟
آیا برکت از زندگی ما رفته است؟

اصطلاح برکت در زندگی انسان یک واژه بسیار قدیمی و صاحب مفاهیم و متکی به مبانی اعتقادی و به عبارتی مفهومی است. علی اکبر خان دهخدا در لغت‌نامه دهخدا واژه برکت را متکی به  جستجو در ادبیات فارسی و نقطه نظران ادیبان و شعرای بزرگی که دیوانی از ایشان بجا مانده تعریف و تفصیل نموده […]

اصطلاح برکت در زندگی انسان یک واژه بسیار قدیمی و صاحب مفاهیم و متکی به مبانی اعتقادی و به عبارتی مفهومی است.

علی اکبر خان دهخدا در لغت‌نامه دهخدا واژه برکت را متکی به  جستجو در ادبیات فارسی و نقطه نظران ادیبان و شعرای بزرگی که دیوانی از ایشان بجا مانده تعریف و تفصیل نموده است

برکت . [ ب َ رَ ک َ/ ب َ ک َ ] (از ع ، اِمص ) ؛ از بَرْکت این نور فراخواند قران را// بنوشته بر افلاک و بر و بحر و جبالش .//ناصرخسرو. فرهنگ معین نیز به همین شیوه نسبت به این واژه مفهوم گزینی نموده و فرایند تغییر در مفاهمه مردم نسبت به بکار بردن را از گویش و سرایش دریافته است.

نیک بختی . (منتهی الارب ). سعادت . (فرهنگ فارسی معین ). همیشه داشتن . (لغت نامه دهخدا). دائم داشتن . (لغت نامه دهخدا). گوالیدن . (غیاث اللغات ) (فرهنگ فارسی معین ).

بالیدن . (غیاث اللغات ). افزایش . زیادت . (منتهی الارب ). افرونی . فزونی . بسیاری . (فرهنگ فارسی معین ). فراخی نماء. نُزل . نُزُل . نَزل . (منتهی الارب ). و گاهی کلمه یا واژه برکت بسکون حرف ثانی هم بیان شده و آنچه در بین مردم با تشدید کاف استفاده و استعمال میشود را غلطی مصطلح معرفی نموده اند.

بطور کلی وقتی فرهنگهای مختلف لغت را مرور میکنی به یک تعریف جامع بر میخوریم که برکت یعنی افزون شدن در موضوع و به عبارتی همه چیز را در قالب فزایندگی بسمت امر مثبت برکت معنی میکنند. خداوند متعال در قرآن مجید به ده چیز اشاره فرموده که مبارک است و برکت دارد. حال باید دید عوامل برکت چه چیزهایی هستند.

از جمله این عوامل می‌توان به تقوا اشاره کرد که خداوند متعال در آیه ۹۶ سوره اعراف می‎فرماید:

«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ؛ اگر مردم قریه و روستاها تقوا داشته باشند «لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ» من هم به شما برکت می‌دهم. تقوا به حرف ‌ها اثر و مایه می‌دهد».برکت مصداق‌های زیادی دارد.

گاهی برکت به زمان است. «لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» (قدر/۳) قرآن می‌گوید: شب قدر از هزارماه بهتراست. «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَهٍ مُبارَکَهٍ» (دخان/۳)

خداوند متعال در آیه اول سوره اسرا می‌فرماید: «سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ؛ منزه است آن [خدایى] که بنده‏اش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد الاقصى که پیرامون آن را برکت داده‏ایم سیر داد تا از نشانه‏هاى خود به او بنمایانیم که او همان شنواى بیناست». همچنین در آیه ۱۸ سوره سبا آمده است: «وَجَعَلْنَا بَیْنَهُمْ وَبَیْنَ الْقُرَى الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا قُرًى ظَاهِرَهً وَقَدَّرْنَا فِیهَا السَّیْرَ سِیرُوا فِیهَا لَیَالِیَ وَأَیَّامًا آمِنِینَ؛ و میان آنان و میان آبادانیهایى که در آنها برکت نهاده بودیم شهرهاى متصل به هم قرار داده بودیم و در میان آنها مسافت را به اندازه مقرر داشته بودیم در این [راه]ها شبان و روزان آسوده‏ خاطر بگردید». در آیه ۹ سوره قاف نیر در رابطه با برکت آمده است: «وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُّبَارَکًا فَأَنبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِیدِ؛ و از آسمان آبى پر برکت فرود آوردیم پس بدان [وسیله] باغ‌ها و دانه‏‎هاى دروکردنى رویانیدیم» و در آیه ۷۱ سوره  انبیا عنوان شده است: «وَنَجَّیْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا لِلْعَالَمِینَ؛ و او و لوط را [براى رفتن] به سوى آن سرزمینى که براى جهانیان در آن برکت نهاده بودیم رهانیدیم».

در جلد ۷۶ بحار حدیث هایی روایت شده که پیغمبراکرم(ص) فرموده است: چند چیز است که اگر در هر خانه‌ای بیاید خدا برکت را از آن خانه برمی‌دارد. خیانت، سرقت، شرب خمر، زنا، قسم، کلک، گناه و دوری از عالم ربانی.البته باید دانست که برکت ممکن است بجای فزونی دوام هم بوده باشد کار با برکت و کار خیر یعنی کاری که در پیشگاه خداوند کم نشده و گم نمی‌شود چرا که اخلاص در آن وجود دارد. در زیارت جامعه به ائمه سلام می‌دهیم و می‌گوییم: سلام بر شما ای کسانی‌که محل شناخت و برکت خدا هستید.

زندگیهای ما متاسفانه دچار نقیصه هایی است که بدانها کم توجهیم.

برخی از این نقایص موجب غلط روی امرای قوم میشوند و بدانها بی توجهیم باید گفت طمع و چشم و هم چشمی و قانع نبودن و رواج دروغ و از همه بد تر و بد فرجام تر وجود ربا در جامعه و به لجن کشیده شدن زندگیهای مادی مردم توسط بانکها و رفتار ضد و نقیض عوامل دولت همه و همه در ایجاد نقص در عدم برکت و افول افزونی موثر بوده اند.

لذا با جسارت میتوانیم بگوییم که «از ماست که برماست» انتخاب عوامل دروغگو و خائن و بکارگیری عناصر کم سواد و بی تجربه در دولتها و مسلط شدن ساختار ضدمردمی دولتها که به مال و عرض مردم رحم نمیکنند از خود ما مردم سرچشمه میگیردو افول جامعه ای که برهنگی در آن ارزش و تقوا در آن کمیاب میشود، را موجب گردیده است. والسلام