تصمیم گیران خروج از برجام در امریکا اقلیتند
تصمیم گیران خروج از برجام در امریکا اقلیتند

امروز دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ماه حدودا دوهفته از تصمیم دونالد ترامپ از روزی که با عجله وشتاب با امضای خروج غیر قانونی و غیر اخلاقی و غیر عقلانی از برجام ، میگذرد. در این نزدیک به ده روزی که مطبوعات دنیا وقت بررسی و تحلیل و شرایط ایران و امریکا و حتی واکنش اروپا نسبت […]

امروز دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ماه حدودا دوهفته از تصمیم دونالد ترامپ از روزی که با عجله وشتاب با امضای خروج غیر قانونی و غیر اخلاقی و غیر عقلانی از برجام ، میگذرد.

در این نزدیک به ده روزی که مطبوعات دنیا وقت بررسی و تحلیل و شرایط ایران و امریکا و حتی واکنش اروپا نسبت به تصمیم ترامپ را داشته اند تقریبا اغلب رسانه های مشهور امریکا گریزی به موضوع برجام زده اند و حتی هیات حاکمه امروزی کاخ سفید را به باد انتقادگرفته و نوعی نگاه تعجب آمیز از برخورد قلدر مآبانه و با رنگ و بوی صهیونیستی وی را مخالف منافع امریکا تصویر کرده اند که البته از قبل ها هم این تحلیل و حتی این اقدام کاملا قابل پیش بینی بود و لی جالب تر اینکه تقرببا همه جهان فکر میکردند در ایران اتفاق شگفتی روی دهد که شبه بحران قلمداد شود اما تقریبا همه غلط فکر میکردند و آنچه فی الواقع اتفاق افتاد نمادی از ثبات و همدلی بعد از تصمیم ترامپ ایران را فراگرفت که خوشبختانه با تصمیمات اتفاقی و درست دولت همه چیز کنترل شد.در خصوص مقالاتی که در این ایام به چاپ رسید من مقاله ای که توماس فرید من نویسنده و تحلیلگر روزنامه نیویورک تایمز نوشت را کمی هم زده و نکانی از آنرا برای این سرمقاله انتخاب کرده ام.

بهتر است چند جمله در خصوص خود فرید من بدانید که البته در گذشته از او مطالبی نقل کرده و او را معرفی نموده ام اما این بار هم برای آنکه نیاز به سرکشی به فضای مجازی نداشته باشید ایشان را مختصرا نمایش میدهم.

توماس لورن فریدمن مشهور به توماس فریدمن (به انگلیسی: Thomas Friedman) (متولد ۲۰ ژولای ۱۹۵۳، آمریکا) ژورنالیست، ستوننویس و نویسندهٔ آمریکایی است.

فریدمن متخصص مباحث سیاست خارجی، خاورمیانه و مسائل زیستمحیطی است و تاکنون سه بار برندهٔ جایزهٔ پولیتزر شدهاست.

ایشان هماکنون هفتهای دو بار برای نیویورک تایمز مقاله مینویسد. و از آنجا که او با کتابهای منتشر شده خود یک کارشناس امور سیاسی در خاورمیانه شناخته میشود میتوان به نکاتی که او بدانه پیله میکند کمی با دقت تر پرداخت.

فرید من هم انند بسیاری از نویسندگان عقیل و مطلع در همین یکی دوروز پیش از خروج یکجانبه ترامپ از برجام انتقادی توام با تمسخر کرد و و در سرمقاله خود راه انتخاب شده ای که ترامپ در آن قدم گذاشت را بسود مردم و منافع امریکا ندانست.

او در مقاله ای که به نیویورک تایمز داده اینگونه مینویسد که :ترامپ میبایست مزایای برجام را قبول میکرد و با اصلاحات محدودی که اروپاییها در برجام تدارک دیده بودند، راضی میشد.

حال اینکه ترامپ برای کسب دستاوردهای که در مشارکت با اروپا از برجام نیافته بود به کم قانع نشد و توقع دریافت حداکثری را انتخاب و این توقع هرگز جامه عمل بخود نخواهد پوشید.

فرید من به ترامپ انتقاد میکند که او حق نداشته آمریکا را از اروپا خصوصا انگلیس و آلمان و فرانسه جدا کند.

او معتقد است تیم روحانی که در ایران میتوانست منشا اقدامات موثری به سود امریکا بوده باشد با این اقدام دونالد ترامپ کاملا تضعیف شد و زمینه ای به این زودی ها برای ایجاد اصلاحات مطلوب در ایران نخواهد یافت.

فریدمن با طعنه و کنایه نوشت: ” من را یک نویسنده ای که دائما تردید ایجاد میکند، بدانید. ولی از این واقعیت نمیتوان گذشت که رئیس جمهوری که نتوانسته از پسِ یک رقاصه کابارهای بر بیاد و نتوانسته جلوی درز اخبار از کاخ سفید را بگیرد، آیا میتواند یک استراتژی چند جبههای را برای مقابله با ایران، کره شمالی و جنگهای تجاری با چین، اروپا و مسکو مدیریت کند؟

فرید من معتقد بوده و هست که دیدگاه اوباما درباره خاورمیانه این بود که این منطقه، یک منطقه یاغی بود که در آن یک ترکیب سمی از افراط گرایی دینی، قبیلهگرایی، نفت، فساد، تغییرات آب و هوایی و حکمرانی بد، باعث شده تغییر احتمالی از بیرون غیرممکن شود. این تغییر باید از درون بیاید. اوباما در پایان هشت سال ریاست جمهوریاش از همه رهبران منطقه ناامید شد. اوباما امیدوار بود که امضای توافق هستهای با ایران و رفع تحریمها، باعث ادغام ایران در جهان و “میانهرو شدن” نظام آن شود. اما چنین چیزی اتفاق نیفتاد. تیم ترامپ، برخلاف اوباما، حداکثرگرا هست. یعنی هم میخواهد محدودیتهایی بر برنامه هستهای و موشکی ایران اعمال کند و هم باحضور ایران در منطقه مقابله کند؛ و اگر ممکن باشد، نظام ایران را هم تغییر دهد. که این تقریبا محال است.

فریدمن معتقد است ، اقدام ترامپ برای متمرکز کردن توجه بر ایران، درست است، اما او هنوز به یک استراتژی نیاز دارد تا فشارهایش علیه ایران را به دستاوردهای پایدار تبدیل کند. ترامپ نمیبایست از برجام خارج میشد. او باید فقط اصلاحاتی در این توافق ایجاد میکرد. اگر ترامپ چنین میکرد اروپاییها هم احتمالا جانب این اصلاحات را میگرفتند.فرید من از اینکه ترامپ در ادامه اقدام خود مجبور به تحریم شرکتهای اروپایی که دوست و هم پیمان امریکا هستند را ، تهدید به تحریم کند عصبانی است و این اقدام را خلاف منطق عقلانی در سیاست خارجی قلمداد میکند. اینکه تلیل فرید من در خصوص غربی رفتار کردن تیم روحانی چه میزان درست است موضوع این مقاله نیست اما اینکه تیم ترامپ تصمیم عجولانه ای گرفت که در این روند ایران قادر به پس گرفتن بخشی از زیان انباشته از اقدامات برجامی را پس بگیرد ، حق با اوست فقط میماند که چهار چشمی مراقب رفتار تیم کودک مزاج روحانی در گرفتن تضمین مورد قبول و در عین حال عملی و اجرایی از اروپا در نگهداشتن برجام توسط اروپا بود ، تا کلاه گشاد دیگری بر سر ملت ایران نگذارند.به خانم موگرینی که ظرف کمتر از یکسال جای خود را به شخصی دیگر میدهد نمیتوان دل بست همانگونه که دل بستن به قول و عمل جان کری غلط بود. والسلام

حمید رضا نقاشیان