تغییر سلطنت قاجار به جمهوری رای نیاورد
تغییر سلطنت قاجار به جمهوری رای نیاورد

رضا خان از ابتدا نقشه ریاست داشت و در سرش این داعیه که چگونه میتوان سلطنت قاجار را به ابطال کشید ، میگذشت تا اینکه رفته رفته به سران حزب تجدد نزدیک و نزدیک تر شد. در مجلس پنجم شورای ملی حزب تجدد از روشنفکرانی که در سرشان اروپا کردن ایران میگذشت حضور اقلیتی داشتند […]

رضا خان از ابتدا نقشه ریاست داشت و در سرش این داعیه که چگونه میتوان سلطنت قاجار را به ابطال کشید ، میگذشت تا اینکه رفته رفته به سران حزب تجدد نزدیک و نزدیک تر شد. در مجلس پنجم شورای ملی حزب تجدد از روشنفکرانی که در سرشان اروپا کردن ایران میگذشت حضور اقلیتی داشتند و ضمنا با شیوه حکومت قاجار هم به نوعی مسئله داشتند، لذابه دنبال مفر میگشتند تا فضا را برای کسی که طرحی نو در اندازد فراهم نموده و تغییراتی که بتواند به روحیه مردم هوایی تازه بدمد ایجاد نمایند. گاهی چپ مزاجان پیشنهاداتی مطرح میکردند و گاهی سرسپردگان به حکومت قاجار و اینبار موضوع جمهوری شدن ایران توسط رضا خان مطرح شد و بدلایلی که مختصرا بدان می پردازم  رای نیاورد. در آن زمان رضا خان سردار سپه بود و اختیاراتی برای تامین امنیت از شاه و از مجلس دریافت کرده بود اما قدرت نفوذ روحانیت در افکار عمومی را نمیشناخت وهمین موجب شد موضوع جمهوریت که بنظر میرسید از پشت پرده روسها و در پردازش برای تغییر ساختار شاهنشاهی انگلیسها از آن حمایت میکردند و هر یک از دول مذکور برای دستنشانده تر کردن عوامل حکومتی نقشه هایی در سر می پروراندند، جایگزین شدن جمهوری به جای حکومت قاجار پس از مدتی تبلیغ و اطلاع رسانی در جامعه، با سخنرانیهای طرفداران رضاخان برای تفهیم آن به مردم و کوشش هایی که برای تخریب شخصیّت احمدشاه و ناتوانی حکومت قاجار صورت گرفت، تقدیم مجلس پنجم شد.

«عبدالله مستوفی»، در تحلیلی که توضیحات جالبی از برداشت رضاخان در پی دارد اینگونه می نویسد: «سردار سپه به خوبی فهمیده بود که پاره ای از آزادی خواهان بی مزه و خیال باف در این کشور هستند که به مجرد شنیدن اسم جمهوری، تصور خواهند کرد که با این طرز حکومت، فوراً ایران نظیر فرانسه و سوییس و آمریکا خواهد شد و همین که تغییر طرز حکومت و جمهوری در افواه بیفتد، بیش تر از سلطنت او که عملیات گذشته، او را مستبدتر از پدر و جدّ اعلای سلطان احمد شاه هم معرفی کرده است، طرفدار پیدا خواهد کرد و اگر یکی دو سال به عنوان ریاست جمهوری بر این کشور حکم فرمایی کند، از ریاست جمهوری تا تغییر مجدد طرز حکومت به سلطنت، آن هم در نزد ایرانی ها که  (تصور میشد) اکثریتشان شاه دوست تاریخی هستند، قدم کوچکی بیش نیست .

شهید مدرّس و تعدادی از نمایندگان که عمق وابستگی و اهداف رضا خان را میشناختند، مخالف طرح رضاخان بودند. مبارزه ی این افراد هم که در اقلیت قرار داشتند، کار ساده ای نبود و در صورتی که کار به رأی گیری می رسید، طرح جمهوری رضاخانی، رأی موافق می گرفت و به تصویب نمایندگان مجلس می رسید. مدرّس چاره را در آن دید که با همکاری نمایندگان موافق خود، ضمن مخالفت با تصویب اعتبار نامه های نمایندگان طرفدار جمهوری در مجلس پنجم، مطرح شدن اعتبارنامه های آنان را به تأخیر بیندازد. مدرّس در اقدام نخست خود پیروز شد و با فرا رسیدن سال نو و آغاز تعطیلات چند روزه ی مجلس، فرصتی به دست آمد تا بتواند برای مبارزه با طرح جمهوری دیکته شده از جانب دول بیگانه و با امیال خاص ، نیروهای هماهنگ و بیش تری را جلب نماید. مخالفان جمهوری توانستند با فراخوان جمعی از بازاریان، روحانیون و آزادی خواهان و به راه انداختن تظاهرات مردمی، علامت های سئوالی در مقابل طرح رضاخان بگذارند. در این تظاهرات نیروهای نظمیه نیز با برخوردهای ناشایست با مردم، راه را برای منفور نشان دادن چهره ی جمهوری هموار کردند. تظاهرکنندگان، مجلس را به دلیل اهمیت دادن به طرح جمهوری به باد ناسزا گرفتند. ضربه ی بعدی زمانی به رضاخان و طرح او وارد شد که رییس مجلس شورای ملی، او را عامل نا آرامی های کشور خواند و به شدت از وی انتقاد کرد. این وقایع کار را به جایی رساند که رضاخان مجبور شد از مردم، علما، بازاریان و روحانیون عذرخواهی کند و رسماً طرح جمهوری را منتفی اعلام نماید. در واقع «هنر مدرّس در «بازی جمهوری خواهی رضاخان»، آن بود که برخلاف گروه های فراوانی که فریب ظاهر مترّقی شعارهای سردار سپه را خورده بودند، پوسته را شکافته و ماهیت آن حرکت  موذیانه و خارج پسند را شناسایی کرده بود و با ایستادگی خود نشان داد در پی تغییرات ظاهری در کشور نبوده و نیست، بلکه طالب تغییرات ماهوی در ساختار حکومت است . و لذا زمینه را برای توضیح در مجلس فراهم و علّت مخالفت خود با جمهوری رضاخان را در چند جمله ی زیر بیان کرده است:

«من با جمهوری واقعی مخالف نیستم و حکومت صدر اسلام هم تقریباً و بلکه تحقیقاً جمهوری بوده است، ولی این جمهوری که می خواهند به ما تحمیل نمایند، بنا بر اراده ی ملّت ایران نیست، بلکه انگلیسی ها می خواهند به ملت ایران تحمیل نمایند و رژیم حکومتی را که صد در صد دست نشانده و تحت اراده ی خود باشد در ایران برقرار سازند» و بدین ترتیب تغییر سلطنت قاجار به جمهوری انگلیسی که آنها در معرفی عوامل دست نشانده خود از طریق احزاب وابسته بسیار متبحر و ماهرانه عمل میکنند ، در مجلس پنجم رای نیاورد. والسلام

حمید رضا نقاشیان