شاید شکست مراکش، پایان زنجیره بدشانسی ها باشد
شاید شکست مراکش، پایان زنجیره بدشانسی ها باشد

اگرچه مراکش را با گل به خودی بازیکن حریف بردیم اما یادمان نرود در همان صحنه گل، سانتر احسان حاج صفی آنقدر خوب بود که اگر بازیکن مراکش توپ را نمی زد مهدی طارمی و کریم انصاری فرد از هر بازیکن دیگری به توپ نزدیکتر بودند و احتمال داشت آنها گل بزنند. یادمان نرود بازیکنان […]

اگرچه مراکش را با گل به خودی بازیکن حریف بردیم اما یادمان نرود در همان صحنه گل، سانتر احسان حاج صفی آنقدر خوب بود که اگر بازیکن مراکش توپ را نمی زد مهدی طارمی و کریم انصاری فرد از هر بازیکن دیگری به توپ نزدیکتر بودند و احتمال داشت آنها گل بزنند. یادمان نرود بازیکنان ایران، همچون گلادیاتورها مردانه جنگیدند و دو مصدوم دادند و بارها خود را جلوی توپ قرار دادند و نشان دادند بیهوده نیست که به داشتن خط دفاعی آهنین شهرت پیدا کرده اند. دفاع ایران بر خلاف دفاع مراکش، زیر فشار حملات حریف، مرتکب اشتباه نشد. یوزپلنگهای ایران مردانه جنگیدند و در یک بازی که برای هر دو تیم در حد یک فینال بود، تا آخرین لحظات امیدوارانه بازی کردند. اما نکته اصلی اینها نیست.

نکته اصلی پایان بدشانسی های تیم ملی فوتبال ایران و کارلوس کی روش است که سالهاست گریبانگیر آنها شده. تیم ملی ایران و کی روش هرچقدر که در سالهای اخیر خوب بودند، همان قدر هم بدشانس بودند. جام جهانی قبلی را یادمان بیاید که تا دقیقه ۹۱ با آرژانتین برابر بودیم و در آستانه خلق یک شگفتی. در آن بازی، فقط مسی نبود که در دقیقه ۹۱ کاخ آرزوهایمان را فروریخت. داور مسابقه هم بود که در نیمه دوم آن بازی پنالتی قطعی روی اشکان دژاگه را ندید و ایران در یکی از به یادماندنی ترین بازیهایش در جام جهانی، بیش از هر بازی دیگری بدشانسی آورد. شاید به خاطر همین بود که بعد از برد ایران در مقابل مراکش، سایت کنفدراسیون فوتبال آسیا نوشت که ایران انتقام گل دقیقه ۹۱ مسی را گرفت. بعد از چهار سال، هنوز همه بدشانسی ایران را یادشان هست.

تیم ملی ایران بدشانس بود وقتی پس از جام جهانی قبل در جام ملتهای آسیا به میدان رفت و در بازی حساس یک چهارم نهایی، داور استرالیایی، در همان نیمه اول به اشتباه مدافع ایران، مهرداد پولادی را اخراج کرد و ایران باقیمانده نیمه اول و کل نیمه دوم و سی دقیقه وقت اضافی را ده نفره بازی کرد. اما در همان زمان طولانی هم که ده نفره بود حمله کرد و گل زد و حتی در دقیقه ۱۲۰ هم دروازه عراق را باز کرد. اما در روزی که بدشانسی ها با اشتباه داور شروع شده بود، با بدشانسی در ضربات پنالتی شکست خوردیم و حذف شدیم.

چرا راه دور برویم. همین قرعه کشی جام جهانی ۲۰۱۸، روشن ترین نشانه از بدشانسی کی روش و تیمش است. اگر قرار بود به مربی تیم ملی ایران این حق را بدهند که از بین ۸ گروه جام جهانی، یک گروه را انتخاب کند که تیم ایران در آن نباشد، قطعا همین گروه را انتخاب می کرد. اما زنجیره بدشانسی ها، ما را در کنار اسپانیا و پرتغال در یک گروه قرار داد.  بدشانسی های بعدی، لغو بازیهای تدارکاتی پیش از آغاز جام و بعد هم تحریم ایران توسط کمپانی نایک بود.

حالا بعد از سالها تلاش و جنگندگی، اما بدشانسی، این حق ما بود که نوار این بدشانسی ها جایی پاره شود. تیم ایران همیشه جنگنده بود اما در بازیهای بزرگ بدشانس هم بود. حالا باز هم جنگنده بود ولی این بار شانس به ما رو کرد. حالا وقتش است که شانس را در آغوش بگیریم و آن را رها نکنیم. تا شگفتی بزرگ فاصله چندانی نداریم. با همین بازیکنان جنگنده و دفاع قدرتمند و دروازه بانی که نشان داد بر خلاف آنچه قبل از جام جهانی فکر می کردیم کاملا آماده است، می توانیم شانس را در خانه خود نگه داریم تا هم اسپانیا را فلج کنیم و هم پرتغال را. یادمان نرود تیم ایران در دوره قبل که کم تجربه تر از این دوره بود، آرژانتینی را تا دقیقه آخر ناکام کرد که مسی را داشت و سرانجام نایب قهرمان جهان شد. یادمان نرود مربی ما روی نیمکت، کارلوس کی روش است که یکی از بهترین مربیان و آنالیزورهای فوتبال جهان است. یادمان نرود بازیکنان ما نشانه بارز همان یوزپلنگ هایی هستند که جنگندگی، صفت اصلی آنهاست. خدا را چه دیدی… شاید این بار شانس ما را در آغوش گرفته تا نه فقط بدشانسی های فوتبالی سالهای اخیر، که تمام مشکلات و سختیهای زندگی، از گرانی ها و بی ثباتی ها تا محدودیتها و محرومیتها را حداقل برای چند روز فراموش کنیم. پیش از این در یادداشتی هفت دلیل آورده بودم که با استناد با آن دلایل می توانیم به تیم ملی فوتبال ایران امیدوار باشیم. حالا با امید به دو میدان بعدی می رویم چون حالا با دو مساوی، به بزرگترین آرزوی فوتبالی خود می رسیم. شاید شکت مراکش پایان زنجیره همه بدشانسی های فوتبالی و غیرفوتبالی ما باشد…

حمیدرضا شکوهی