حسن آقای روحانی همین هفته گذشته در جلسه ای با وزیر اقتصاد هم داستان خود و معاونینش اظهار نظری کرده که فی الواقع اشراف او به اولیه ترین مبانی مذهب شیعه را عمیقا زیر سئوال برده است و همین اظهارات موجب نگارش نامه های بسیار گسترده سرگشاده و خاصاًبرای افشای هویت ایشان شده است که […]

حسن آقای روحانی همین هفته گذشته در جلسه ای با وزیر اقتصاد هم داستان خود و معاونینش اظهار نظری کرده که فی الواقع اشراف او به اولیه ترین مبانی مذهب شیعه را عمیقا زیر سئوال برده است و همین اظهارات موجب نگارش نامه های بسیار گسترده سرگشاده و خاصاًبرای افشای هویت ایشان شده است که به نقل عین یکی از این نامه ها که متعلق به حضرت حجت الاسلام والمسلمین محمد استوار میمندی است و از مدرسین صاحب عنوان در حوزه علمیه قم هستند  و در تاریخ روز جمعه ٢٢ دی ماه ٩۶ به انتشار عمومی آن همت ورزیده اند ،می پردازم.

جناب آقای روحانی ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

چند روز پیش قطعه فیلمی از سخنرانی شما در جلسه با وزیر و معاونان وزارت امور اقتصادی و دارایی دیدم که ابتدا باور نکردم، دو باره وسه باره آن را مشاهده کردم به این امید که شاید مثل خیلی وقت ها مطلبی دو پهلو گفته اید که من متوجه آن نشده ام اما هر بار که این سخنرانی را دیدم بهت و حیرتم بیشتر شد.

آخر چه شده که دومین مقام رسمی کشوری که مذهب رسمی آن تشیع است و خود را مفتخر به پیروی از مکتب اهل بیت پیامبر خدا می داند اینگونه نسبت به امام دوازدهم سخن می گوید؟!!! مخصوصا که این شخص خود از تبار روحانیت است که پیوسته در طول تاریخ عنوان سربازی امام دوازدهم را با خود حمل می کرده است.

جناب آقای روحانی آیا به راستی معصوم را قابل نقد می دانید؟!!!

اگر جوابتان مثبت است ناخواسته به تناقضی افتاده اید که برون رفت از آن به این سادگی نیست، چرا که اگر عصمت کبری را برای امامان شیعه بپذیرید جواز نقد او مستلزم انکار عصمت اوست، در حالیکه عصمت امام علیه السلام به معنای مصون بودن او از هرگونه خطا و اشتباهی است و حتی سهو و نسیان هم به وجود مقدس معصوم راه پیدا نمی کند و این از اولیات اعتقادات هر شیعه ای است، و اگر در عصمت آنها تردید دارید که معنای آن انکار ضرورت مذهب تشیع است.

از طرفی دیگر استناد شما در جواز نقد معصوم به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بود که گفتید:«پیامبر هم اجازه نقد به دیگران را می داد!!!» مایه تعجب بیشتر شد چرا که نگفتید کجای تاریخ و سیره، پیامبر اکرم چنین اجازه ای به مسلمانان داده است؟

آیا فعل عده ای از صحابه که به نفاق و اذیت کردن پیامبر شهره هستند را حجت دانستید که به آن استناد کردید؟!!! مگر آیات ۳ و ۴ سوره نجم را نخوانده اید؟ که می فرماید:«و ما ینطق عن الهوی، ان هو الا وحی یوحی» یعنی هر سخنی که پیامبر می گوید از جانب خداست، مگر تاریخ را نخوانده اید که سست ایمان ها گاهی به پیامبر چنین خطابی می کردند که«آیا این سخن از جانب خداست یا از جانب خودت؟!» ، مگر شأن نزول  آیات ابتدایی سوره معارج را نخوانده اید که یکی از منافقین وقتی ماجرای غدیر و انتصاب امیر المؤمنین علیه السلام به خلافت پیامبر را شنید همین سوال را پرسید و وقتی پیامبر فرمود:خلافت علی به دستور خداست او نتوانست تاب بیاورد و به پیامبر عرضه داشت اگر واقعا این دستور خداست سنگی از آسمان بیاید و مرا از بین ببرد و از قضا همین اتفاق افتاد.

جناب آقای روحانی نمی دانم کدامین واژه نزد شما مقدس است؟! اما به مقدساتتان قسم دست از اعتقادات مردم ما بردارید و آن را به ورطه تحریف و انحراف نکشانید.

یک روز درس کربلا را مذاکره می دانید، دگر روز امام رضا را امام صلح و مذاکره می نامید، روز دیگر سرچشمه مشروعیت امام علی علیه السلام را اقبال مردمی معرفی می کنید و امروز معصوم را قابل نقد می دانید!!!!

اکنون می فهمم تقاضای عده ای از دلسوزان کشور در انتخابات خبرگان گذشته که خواستار امتحان اجتهاد از شما بودند خواسته به حقی بود چرا که در طول این سال ها سخنانی از شما شنیده ایم که به واقع با آموزه های قرآن و عترت هیچ تناسبی ندارد و این گویای فراموشی بخش های مهمی از علوم اسلامی از ذهن حضرتعالی است و البته این نگاه خوشبینانه است اما نگاه بدبینانه ای هم وجود دارد که فعلا از بیان آن می گذرم.

سخن پایانی اینکه جناب آقای روحانی اشتباهات فراوان سیاسی و اقتصادی شما و عقب انداختن کشور از عرصه پیشرفتهای داخلی و بین المللی به کنار… اما این را بدانید که «الحسن منک احسن والقبیح منک اقبح» و مادامیکه مفتخر به خادمی جمهوری اسلامی و در این کسوت مقدس هستید وظیفه سنگین تری نسبت به حفظ اعتقادات مردم و دفاع از کیان تشیع بر عهده دارید، مباد که پرونده خود را در پیشگاه امام دوازدهم ارواحنا فداه بیش از این سنگین نمائید.والعاقبه للمتقین.

محمد استوار میمندی.مدرس حوزه علمیه قم

نگارش این نامه و امثال آن از جانب یک هم لباس و مدرس حوزه علمیه نشان میدهد شخصیتهای زیادی نسبت دانش حوزوی جناب شیخ مسئله دارند.

هم دانش ایشان در طول این ۵سال تصدی بوی خامی و نا رسایی میدهد و هم مدرک تحصیلات در انگلیس ایشان موجب سئوالات گسترده ای در میان مردم است.

شیخ حسن روحانی به اعتبار پست و مدارج اعطایی اکبر هاشمی رفسنجانی زمینه حضور در خبرگان را یافته و برای اینکار همانند حسن مصطفوی معروف به نوه امام (ره) به امتحان برای تعیین سواد حوزوی دعوت نشده و شاید اگر هم دعوت میشد همانند هم نام خود از حضور استنکاف میفرمود.

به هر حال مردم مسلمان شیعه اثنی عشری معتقد به عصمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه بر مسند ریاست دولت مستقر خود کسی را نشانده اند که با مبانی اعتقادی ایشان مبتنی بر مبانی دموکراتیک برخورد نموده و از کلیدی ترین اصول شیعه به عبارتی عصمت کبرای صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه بی اطلاع و مبنای تحریف آن است.

وای بر این ملت . والسلام

حمید رضا نقاشیان