مدیریت دانش حلقه گمشده انتخاب مدیران مدارس
مدیریت دانش حلقه گمشده انتخاب مدیران مدارس

یکی از برنامه ها و اقدامات مثلا تحولی که وزارت آموزش و پرورش چند وقتی است آن را نشانه گرفته و به دنبال آن  بخشنامه ها و فراخوان  داده  ، فرایند انتخاب و انتصاب  مدیر مدرسه است . فرایندی عریض و طویل که از ثبت نام و تایید مدارک شروع شده و قرار هست با […]

یکی از برنامه ها و اقدامات مثلا تحولی که وزارت آموزش و پرورش چند وقتی است آن را نشانه گرفته و به دنبال آن  بخشنامه ها و فراخوان  داده  ، فرایند انتخاب و انتصاب  مدیر مدرسه است . فرایندی عریض و طویل که از ثبت نام و تایید مدارک شروع شده و قرار هست با آزمون حضوری الکترونیکی و مصاحبه به اتمام ونتیجه برسد. منابع آزمون مورد نظر هم شامل  سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، بخش سوم  مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت ،سند برنامه درسی ملی، آئین نامه اجرایی مدارس، دستورالعمل مالی مدارس، قانون رسیدگی به تخلفات اداری، کتاب برنامه تعالی مدیریت مدرسه و تدبیر، کتاب نظارت آموزشی کلاس درس محور( دکتر بیژن عبدالهی )، کتاب اصول و فنون راهنمایی و مشاوره در دوره تحصیلی(دکتر احمد صافی) و روابط انسانی در آموزشگاه( دکتر سید محمد میرکمالی)  می شود. جدا از بررسی  و واکاوی کارآمدی و شایستگی منابع  ذکر شده برای سنجش دانش و مهارت  افراد در خصوص احراز پست مدیریت مدرسه باید خاطرنشان کرد که مسئولان طرح ریزی  و اجرای این برنامه می توانستند کمی هم بر ابعاد مدیریت دانش و ضرورت آن تاکید و سرمایه گذاری کنند.  در شرایط محیطی پویا و رقابتی امروز سازمان های آموزشی  برای بقا و دستیابی به اهداف و کسب موفقیت های بزرگ باید طالب اندیشه های نو باشند و در این راستا به افرادی که رهیافت های دانشی،  بدیع و خلاق برای مسائل سازمان ارائه می کنند، توجه شود. در مدارس، مدیریت آموزشی باید به گونه ای باشد که بتواند به اصلاح و بهسازی بپردازد و به طور سیال و پویا وظایف خویش را انجام دهد.برای این که تغییر و نوآوری با موفقیت و پایداری معقولی در مدارس اعمال شود، باید مدیر و کارکنان از سرمایه دانشی برخوردار باشند. مفهوم دانش تنها به معنی انتقال آگاهی و اطلاعات نیست بلکه منظور از دانش،خلاقیت و آفرینندگی است. واتسون در کتاب خود (تغییرسازمانی و مدیریت دانش) به سه مرحله مشخص در تمدن بشری و چهارمین مرحله ای که اخیراً مطرح شده است، اشاره می کند که عبارتند از عصر کشاورزی، عصر صنعت و عصر اطلاعات که در اواخر قرن بیستم آغاز شد. وی پیش بینی می کند که قرن بیست و یکم شاهد توسعه جوامع بر مبنای ایده ها ، خلاقیت و مدیریت دانش باشد. مدیریت دانش در حقیقت فرآیند ایجاد، تأیید، ارائه، توزیع و کاربرد دانش است. این پنج عامل در حوزه مدیریت دانش در یک سازمان با زمینه ی آموزش، تحول، بازخورد و آموزش مجدد را فراهم می آورد . صاحبنظران آموزشی معتقدند موسسات آموزشی با بهره گیری از مدیریت دانش می توانند خود را به پله رقابتی برسانند و به درجه بالاتری ازکیفیت،ابداع وکارایی دست یابند. حقیقت امر این هست که شروع فرایندی منطقی و دور از زدوبندهای سیاسی برای  جایگزینی شایسته سالاری در انتخاب مدیران اتفاق خوبی است که باید در نظام آموزشی کشور بیش از این ارزش گذاری و پیگیری شود، اما مهم تر از آن  چگونگی فرایند انتخاب و محتوای آن هست. زمانی که در انتصاب مدیر مدرسه به مولفه هایی همچون داشته های اداری  و اجرایی  و مهارتی فرد توجه می شود باید دانست که این مدیر ضمن آگاهی های عمومی شغلی بایستی از معیارهایِ متناسب با تحولات و تغییرات دانشی هم برخوردار باشد. در نظام های نوین آموزشی آنچه موفقیت را به دنبال آورد اهمیت دادن به مدیریت تغییر با موضوع مدیریت دانش و نوآوری است . سند تحولی که طبق محتوای مستند خودش زمان آن فرارسیده که  بهسازی و دوباره خوانی شود،مبانی نظری که بیشتر طعم ایدئولوژیک می دهند تا اصول و فنون، برنامه درسی ، آیین نامه ها و…کدام از این ها می تواند مدیر مدرسه را با دنیای نوین آموزش آشنا و هم نوا نماید و در مدرسه تحت نظر وی اتفاقات خوب آموزشی و پرورشی رقم بزند. دقت شود که اطلاع داشتن از امور اجرایی ، آیین نامه ها ، تخلفات اداری و…  از ملزومات و بایدهای انتصاب مدیران  هست و موضوعی نیست که بخواهد پایه سنجش شایستگی ها باشد . متاسفانه حضور افراد ناکارآمد و نالایق در پست مدیریت مدارس که نه تنها آگاهی جامعی از وظایف  شغلی  و مقررات آموزشی و پرورشی ندارند و با سفارش و خواست های جناحی و حزبی آمده اند و همچنین سواد تبیینی و دانش  لازم را برای رهبری آموزشی مدرسه ندارند، فضای انتخاب مدیران را به سمتی برده است که مسئولان امر را در تنگنای سنجش دانسته های اداری و اجرایی آنها قرار داده است.آن قدر در این حیطه نابخردانه افراد منتصب شده اند که امروز باید برای شایستگی ها و صلاحیت ها به اصول و مبانی  شغلی پرداخته شود. این در حالی است که فردی که خواهان ورود به شغلی هست باید با اصول و مبانی آن آشنا باشد وگرنه چگونه امکان دارد کسی که هنوز نمی داند آیین نامه اجرایی و مالی مدرسه چیست ، کاندید جایگاه مدیریت مدرسه باشد؟ بپذیریم که از بس در این حوزه بی قید و قانون منتصب شده اند امروز مجبور هستیم برای شروع پاکسازی روند انتخاب مدیران در گذشته ، این چنین از ابتدا سنجش و ارزیابی را انجام دهیم.

در آخر باید خاطرنشان کرد هدفی که با آن وزارت آموزش و پرورش فرایندی را برای انتخاب و انتصاب مدیران در نظر گرفته است ، بی شک هدفی ارزشمند و در راستای شایسته سالاری انتصابات می باشد که باید برای غنی شدن محتوا و ساختار آن  به ساز و کارهای دانشی و شاخص های جهانی در آن بیشتر توجه شود.

زهرا علی اکبری