وَلِلّهِ الْحَمْدُ، اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلى ما هَدینا وَلَهُ الشُّکْرُ على ما اَوْلینا
وَلِلّهِ الْحَمْدُ، اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلى ما هَدینا وَلَهُ الشُّکْرُ على ما اَوْلینا

ماه مبارک رمضان با همه ی طاقت فرسایی روزه های ۱۷ تا ۱۸ ساعته گذشت و زیان بزرگ را کسانی کردند که میتونستند از مواهب این ماه پر برکت و فی الواقع متفاوت، بهره مند شوند و به هر دلیلی نشدند؟ وخوشا به احوال آنان که از متفاوت بودن این ماه با ماههای دیگرِ سال […]

ماه مبارک رمضان با همه ی طاقت فرسایی روزه های ۱۷ تا ۱۸ ساعته گذشت و زیان بزرگ را کسانی کردند که میتونستند از مواهب این ماه پر برکت و فی الواقع متفاوت، بهره مند شوند و به هر دلیلی نشدند؟

وخوشا به احوال آنان که از متفاوت بودن این ماه با ماههای دیگرِ سال ، بهره ای متفاوت برده اند و نیم تبسمی به ادای اثر رضایت و نه به غرور برلب به نماز عید واستقبال از اعمال شب اول ماه شوال میروند.

تاکید بر ادای ادعیه به زبان عربی از دوجهت مورد تاکید است که اولا با زبان قرآن و قیامت آشنا شویم و ثانیا وجود اِعراب در نگارش متون و زبان عربی کمک به درک و ادای صحیح نثر وارده می کند.

اعمال شب اول ماه شوال را هم متفاوت از بقیه سال و اعمال شبهای عید و اعتکاف و امثال آن ملاحظه میکنیم.

 

شب اوّل : از جمله لیالى شریفه ایست که در فضیلت و ثواب عبادت و احیاى آن احادیث بسیار وارد شده حتی از معصومین علیهم السلام  روایت شده است که آنشب کمتر از شب قدر نیست و از براى آن ۱۰ عمل است  که ترتیب آن را هم بشرح بقیه متن توضیح میدهم

 

اوّل : غسل است در وقتى که آفتاب غروب نماید ونیت میکنیم با این غسل به استقبال اعمال شب عید برویم .

دوّم : احیاء داشتن  آن شب به نماز و دعا و استغفار واستغاثه از حقّ تعالى و بَیْتُوته در محل اجتماع چه حسینیه ها و چه مساجد

سوّم : آنکه  بعد ازنماز مغرب و عشاء و نماز صبح و بعداز نماز عید دایم و بکرات بخوانیم : اَللّهُ اَکْبَرُ اَللّهُ اَکْبَرُ لا اِلهَ اِلاّ اللّهُ وَاللّهُ اَکْبَرُ اَللّهُ اَکْبَرُ وَلِلّهِ الْحَمْدُ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلى ما هَدینا وَلَهُ الشُّکْرُ على ما اَوْلینا

چهارم : آنکه چون نماز مغرب و نافله آنرا خواند دستها را بسوى آسمان بلند کنیم و بگوییم : یا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ یا ذَاالْجُودِ یا مُصْطَفِىَ مُحَمَّدٍ وَناصِرَهُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ لى کُلَّ ذَنْبٍ اَحْصَیْتَهُ وَهُوَ عِنْدَکَ فى کِتابٍ مُبینٍ پس برود به سجده  و صد مرتبه در سجده بگوید اَتُوبُ اِلَى اللّهِ پس هر حاجت که دارد از حقّ تعالى بخواهیم که انشاء الله برآورده خواهد شد.

در روایت شیخ طوسی است که بعد از نماز مغرب به سجده رفته و بگوییم : یا ذَاالْحَوْلِ یا ذَاالطَّوْلِ یا مُصْطَفِیا مُحَمَّدا وَناصِرَهُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ لى کُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ وَنَسیتُهُ اَنَا وَهُوَ عِنْدَکَ فى کِتابٍ مُبینٍ سپس  صد مرتبه:  اَتُوبُ اِلَى اللّهِ

پنجم:  زیارت کنیم امام حسین علیه السلام را که فضیلت بسیار دارد و زیارت مخصوصه این شب در باب زیارات در مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی آمده است.

ششم:  ده مرتبه  ذکر یا دآئِمَ الْفَضْلِ را که در اعمال شب جمعه میخوانیم

هفتم:  بجا آورده شود  ده رکعت نمازى که در شب آخر ماه رمضان مذکور است

هشتم:  بجا آورد دو رکعت نماز در رکعت اوّل بعد از حمد هزار مرتبه توحید و در رکعت دوّم یک مرتبه بخوانیم و بعد از سلام سر به سجده گذاشته و صدمرتبه بگوییم :اَتُوبُ اِلَى اللّهِ

سپس ذکر : یا ذَالْمَنِّ وَالْجُودِ یا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ یا مُصْطَفِىَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ وَافْعَلْ بى ؛   و بجاى آن حاجات خود را طلب کنیم .

 

روایت است که حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام این دو رکعت را به این کیفیت به جا مى آورد سپس سر از سجده برمى داشتند و مى فرمودند بحقّ آن خداوندى که جانم بدست قدرت اوست هر که این نماز را بخواند، هر حاجت از خدا بطلبد البتّه و بشرط صلاح وی عطا کند و حتی اگر بعدد ریگهاى بیابان گناه داشته باشد، خدا بیامرزد.

در روایت دیگر بجاى هزار مرتبه توحید صد مرتبه وارد شده لکن  تاکید بر آن است که نماز را بعد از نماز مغرب و نافله آن باید بجا آورده شود.

و شیخ طوسی  و سیّد ابن طاوس بعد از این نماز دعای ذیل  را نقل کرده اند :

یا اَللّهُ یا اَللّهُ یا اَللّهُ یا رَحْمنُ یا اَللّهُ یا رَحیمُ یا اَللّهُ یا مَلِکُ یا اَللّهُ یا قُدُّوسُ یا اَللّهُ یا سَلامُ یا اَللّهُ یا مُؤْمِنُ یا اَللّهُ یا مُهَیْمِنُ یا اَللّهُ یا عَزیزُ یا اَللّهُ یا جَبّارُ یا اَللّهُ یا مُتَکَبِّرُ یا اَللّهُ یا خالِقُ یا اَللّهُ یا بارِئُ یا اَللّهُ یا مُصَوِّرُ یا

اَللّهُ یا عالِمُ یا اَللّهُ یا عَظیمُ یا اَللّهُ یا عَلیمُ یا اَللّهُ یا کَریمُ یا اَللّهُ یا حَلیمُ یا اَللّهُ یا حَکیمُ یا اَللّهُ یا سَمیعُ یا اَللّهُ یا بَصیرُ یا اَللّهُ یا قَریبُ یا اَللّهُ یا مُجیبُ یا اَللّهُ یا جَوادُ یا اَللّهُ یا ماجِدُ یا اَللّهُ یا مَلِىُّ یا اَللّهُ یا وَفِىُّ یا اَللّهُ یا مَوْلى یا اَللّهُ یا قاضى یا اَللّهُ یا سَریعُ یا اَللّهُ یا شَدیدُ یا اَللّهُ یا رَؤُفُ یا اَللّهُ یا رَقیبُ یا اَللّهُ یا مَجیدُ یا اَللّهُ یا حَفیظُ یا اَللّهُ یا مُحیطُ یا اَللّهُ یا سَیِّدَ السّاداتِ یا اَللّهُ یا اَوَّلُ یا اَللّهُ یا اخِرُ یا اَللّهُ یا ظاهِرُ یا اَللّهُ یا باطِنُ یا اَللّهُ یا فاخِرُ یا اَللّهُ یا قاهِرُ یا اَللّهُ یا رَبّاهُ یا اَللّهُ یا رَبّاهُ یا اَللّهُ یا رَبّاهُ یا اَللّهُ یا وَدُودُ یا اَللّهُ یا نُورُ یا اَللّهُ یا رافِعُ یا اَللّهُ یا مانِعُ یااَللّهُ یادافِعُ یااَللّهُ یا فاتِحُ یااَللّهُ یانَفّاحُ [عُ] یااَللّهُ یاجَلیلُ یااَللّهُ یا جَمیلُ یا اَللّهُ یا شَهیدُ یا اَللّهُ یا شاهِدُ یا اَللّهُ یا مُغیثُ یا اَللّهُ یا حَبیبُ یا اَللّهُ یا فاطِرُ یا اَللّهُ یا مُطَهِّرُ یا اَللّهُ یا مَلِکُ یا اَللّهُ یا مُقْتَدِرُ یا اَللّهُ یا قابِضُ یا اَللّهُ یا باسِطُ یا اَللّهُ یا مِحیى یا اَللّهُ یا مُمیتُ یا اَللّهُ یا باعِثُ یا اَللّهُ یا وارِثُ یا اَللّهُ یا مُعطى یا اَللّهُ یا مُفْضِلُ یا اَللّهُ یا مُنْعِمُ یا اَللّهُ یا حَقُّ یا اَللّهُ یا مُبینُ یا اَللّهُ یا طَیِّبُ یا اَللّهُ یا مُحْسِنُ یا اَللّهُ یا مُجْمِلُ یا اَللّهُ یا مُبْدِئُ یا اَللّهُ یا مُعیدُ یا اَللّهُ یا بارِئُ یا اَللّهُ یا بَدیعُ یا اَللّهُ یا هادى یا اَللّهُ یا کافى یا اَللّهُ یا شافى یا اَللّهُ یا عَلِىُّ یا اَللّهُ یا عَظیمُ یا اَللّهُ یا حَنّانُ یا اَللّهُ یا مَنّانُ یا اَللّهُ یا ذَاالْطَّوْلِ یا اَللّهُ یا مُتَعالى یا اَللّهُ یا عَدْلُ یا اَللّهُ یا ذَاالْمَعارِجِ یا اَللّهُ یا صادِقُ یا اَللّهُ یا صَدُوقُ یا اَللّهُ یا دَیّانُ یا اَللّهُ یا باقى یا اَللّهُ یا واقى یا اَللّهُ یا ذَاالْجَلالِ یا اَللّهُ یا ذَاالاِْکْرامِ یا اَللّهُ یا مَحْمُودُ یا اَللّهُ یا مَعْبُودُ یا اَللّهُ یا صانِعُ یا اَللّهُ یا مُعینُ یا اَللّهُ یا مُکَوِّنُ یا اَللّهُ یا فَعّالُ یا اَللّهُ یا لَطیفُ یا اَللّهُ یاغَفُورُ یااَللّهُ یا شَکُورُ یااَللّهُ یا نُورُ یااَللّهُ یا قَدیرُ [یمُ] یااَللّهُ یا رَبّاهُ یا اَللّهُ یا رَبّاهُ یا اَللّهُ یا رَبّاهُ یا اَللّهُ یا رَبّاهُ یا اَللّهُ یا رَبّاهُ یا اَللّهُ یا رَبّاهُ یااَللّهُ یا رَبّاهُ یااَللّهُ یا رَبّاهُ یا اَللّهُ یا رَبّاهُ یا اَللّهُ یا رَبّاهُ یااَللّهُ اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَتَمُنَّ عَلَىَّ بِرِضاکَ وَ تَعْفُوَ عَنّى بِحِلْمِکَ وَتُوَسِّعَ عَلَىَّ مِنْ رِزْقِکَ الْحَلالِ الطَّیِّبِ وَ مِنْ حَیْثُ اَحْتَسِبُ وَمِنْ حَیْثُ لا اَحْتَسِبُ فَاِنّى عَبْدُکَ لَیْسَ لى اَحَدٌ سِواکَ وَلا اَحَدٌ اَسْئَلُهُ غَیْرُکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ ما شاَّءَ اللّهُ لا قُوَّهَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ  پس به سجده رفته  و مى گویىم  :

یااَللّهُ یااَللّهُ یااَللّهُ یارَبُِّ یارَبُِّ یارَبُِّ یا مُنْزِلَ الْبَرَکاتِ بِکَ تُنْزَلُ کُلُّ حاجَهٍ اَسْئَلُکَ بِکُلِّ اسْمٍ فى مَخْزُونِ  الْغَیْبِ عِنْدَکَ وَالاْسْماَّءِ الْمَشْهُوراتِ عِنْدَکَالْمَکْتُوبَهِ عَلى سُرادِقِ عَرْشِکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَقْبَلَ مِنّى شَهْرَ رَمَضانَ وَتَکْتُبَنى مِنَ الْوافِدینَ اِلى بَیْتِکَ الْحَرامِ وَتَصْفَحَ لى عَنِ الذُّنُوبِ الْعِظامِ وَتَسْتَخْرِجَ [لى ] یا رَبِّ کُنُوزَکَ یا رَحْمنُ.

نهم:  چهارده رکعت نماز کند بخواند در هر رکعتى حمد و آیه الکرسى و سه مرتبه قل هُوَ اللّه اَحَدٌ که به هر رکعتى ثواب عبادت چهل سال و عبادت هر که روزه گرفته و نماز خوانده در آن ماه را داراست.

دهم :  شیخ طوسی در مصباح المجتهد فرموده که در آخر شب غسل کن و بنشین در جاى نماز خود تا طلوع فجر . در بعض دیگر کتب ادعیه برای احیا شبهای عید فطر و قربان وشب جمعه، خواندن  دعای ندبه نیزمواکداست.

در ادای مستحبات فوق اگر همت به همه دستور فراهم باشد که مرحبا و اگر نبود بقدر توان واگر بازهم نبود دستور دهم دستور قرب الی الله است بنظر میرسد موضوع تفکر ساعهٍ افضل از همه بوده باشد که این دستور صاحب شمول ان است.

همین جا لازم به ذکر میدانم که حاج شیخ عباس قمی در حوزه علمیه شاگرد میرزا حسین نوری است که تقریبا هرجا ازکلمه «شیخ» عبارتی و یا ادعیه ای نقل نموده و میفرماید نقل ازشیخ است و نامی از کتاب وی نمی برد، منظور استاد ایشان است ولی عبارت شیخ در بسیاری از کتب دیگر با نام مشایخ اعظم همانند، شیخ نجاشی، شیخ کلینی ، شیخ طوسی ، شیخ انصاری ، شیخ کفعمی، شیخ بهایی  مقرون  و حتی بزرگان دیگر نیز با ذکر عنوان شیخ  مراد بوده اند. ولی آنجا که از سید نام میبرد منظور ایشان سید ابن طاوس است که در باب ادعیه و زیارات  دوکتاب ارزشمند بنامهای  اقبال الاعمال و مصباح الزائر از آثار ایشان است.

در خصوص ادعیه منقول در مفاتیح نیز به مستند بودن و یا تداخل بعضی متون ضعیف اشاراتی رفته است و مرحوم شیخ عباس قمی سعی کرده به وزن محتوایی ادعیه هم توجه داشته باشد و اگرچه سند ها استحکام کافی را نداشته اندو در عین حال باید توجه داشت در نسبت دادن ثوابها به اعمال گاهی اغراق نیز وجود دارد که مسبب آن منثوره ایست که شیخ عباس بدان تمسک نموده من وشما بهتر است  در ادای ادعیه توجه مهممان ایجاد رابطه با خدابوده باشد که همین  ممدوح است و جانانه آن است که  عاشقانه باشد تا تاجرانه- والسلام