پیوند عزیز نسین با ترکیه اردوغانی
پیوند عزیز نسین با ترکیه اردوغانی

عزیز نسین نام مشهوری در میان نویسندگان جهان است که بیش از دویست اثر ادبیاتی در طنز و نقد و رمان و نگارشهای موضوعی به زبان ترکی استانبولی  از او منتشر شده است. او البته اسلام را بماهم اسلام منقول از مکتوبات قبول نداشت در جریان حکم اعدام حضرت امام خمینی قدس الله نفسه الذکیه […]

عزیز نسین نام مشهوری در میان نویسندگان جهان است که بیش از دویست اثر ادبیاتی در طنز و نقد و رمان و نگارشهای موضوعی به زبان ترکی استانبولی  از او منتشر شده است.

او البته اسلام را بماهم اسلام منقول از مکتوبات قبول نداشت در جریان حکم اعدام حضرت امام خمینی قدس الله نفسه الذکیه نسبت به سلمان رشدی واکنش غلطی به جای گذاشت و همین امرهم موجب تعاض جدی او با مسلمانان ترکیه شد اگر بخواهیم او را بیشتر بشناسیم او محمَت نُصرَت معروف به عَزیز نَسین  متولد ۲۰ دسامبر ۱۹۱۵   و متوفی در تاریخ ۶ ژوئیه ۱۹۹۵ نویسنده، مترجم و طنزنویس اهل ترکیه در دوره زندگی خود کتابهای طنز جالبی تالیف کرده است که بسیاری از آنها در جهان و به زبانهای مختلفی و حتی در ایران و به زبان فارسی ترجمه شده است او همانگونه که خود می نویسداز همان روزهای ابتدایی با نام پدرش عزیز نگارش میکرده و در زمان صدور شناسنامه فامیلی نسین که مفهوم آن در زبان ترکی فراموش شده است را برای خود انتخاب نموده او پس از خدمت افسری ، سردبیری چند گاهنامه طنز را عهده‌دار شد. دیدگاه‌های سیاسی او منجر به چند بار به زندان رفتن او شد. بسیاری از آثار نسین به هجو دیوان‌سالاری و نابرابری‌های اقتصادی در جامعهٔ وقت ترکیه اختصاص دارند. آثار او به افزون از ۳۰ زبان گوناگون ترجمه شده‌اند. بسیاری از داستان‌های کوتاه اوبه فارسی را ثمین باغچه‌بان، احمد شاملو، رضا همراه و صمد بهرنگی ترجمه کرده‌اند.داستان‌های عزیز نسین گاه به صورت جدا و بیرون از مجموعه‌های خود و گاه در قالب اصلی کتاب‌ها به فارسی ترجمه شده‌اند. از داستان‌هایی که به فارسی ترجمه شده : پخمه، حقه‌باز، خری که مدال گرفت، زن بهانه‌گیر، عروس محله، گردن‌کلفت، یک خارجی در استانبول، نابغه هوش، مگر تو مملکت شما خر نیست؟، خانه‌ای روی مرز، داماد سرخانه، چگونه حمدی فیل دستگیر می‌شود؟، غلغلک، زن وسواسی، موخوره، مرض قند، طبق مقررات، گروهک کرامت و گروهک سلامت، چاخان(زوبوک) و شارلاتان. ما آدم نمی‌شویم، سرزمین اخموها، لوستر ۵ شاخه، خاطرات یک مرده، بله قربان چشم قربان، گوسفندی که گرگ شد، کانون گرم خانواده، دندان های مردم را نشمارید را میتوان نام برد که مقصود من از طرح این وجیزه نگاهی کوتاه به داستانی است که عزیز نسین در کتاب «گوسفندی که گرگ شد» آورده است و به هیچ وه قصد توجیه اقدام اورا که در سال‌های پایانی زندگی او انجام گرفت ندارم چرا که او از منظر خود و دیدگاه لیبرال و تا حدودی چپ مزاجانه به مبارزهٔ  با آن‌چه بقول خودش نادانی و افراطی‌گری دینی می‌خواند پرداخته است . او به آزادی بیان و حق انتقاد بدون رعایت متعینات اسلام معتقد بود. بعد از فتوای خمینی برای قتل سلمان رشدی، در یک لجبازی نابخردانه ترجمهٔ کتاب آیات شیطانی را با تبلیغات اسلام ستیزانه به دست گرفت . این مهم منجر به مورد هدف قرار گرفتن وی از سوی متدینین و مسلمانان ترکیه شد. عزیز نسین در کتاب گوسفندی که گرگ شد اینگونه می نویسد که در اطراف شهرشان چوپانی به خلاف چوپانان مهربان که برای آرامش گوسفندان نی می نوازند و آواز میخوانن، بسیاز سنگدل و سختگیر نسبت به گوسفندان وجود داشت که بر گله بسیار سخت میگرفت . در هر شرایطی با چوب دستی که بیشتر شکل چماق داشت گوسفندان بیچاره را مینواخت و از آنان به مقداری شیر میدوشید که گاهی شیر تبدیل به خون میشد و او هنوز از مقدار شیرشان ناراضی بود. روزی یکی از گوسفندان بره ای کوچک زایید و این بره دور از چشم چوپان بدسگال دوران بسیار کودکی خود را گذران تا کمی بزرگتر شد و از آنجا که طبع گوسفند نوزاد بازی گوشی است گاهی از رمه عقب میمان و دچار خشم چوپان و نوازش چوب و چماق میگردید و رفته رفته بغض بره کوچک با رفتار چوپان به کینه تبدیل شد و هرجا چوپان برای تنبیه او بدنبال او میدوید او با چابکی سریعتر از چوپان پا به فرار میگذاشت تا اینکه پا های او نازک و چابک و بدن او لاغر و باریک و پوزه او دراز و رفته رفته صدای بع بع ا به زوزه تبدیل شد و این تغییر موجب ترس سگهای گله شده بود. یک روز که چوپان از خواب بیدار شد متوجه شد برف سنگینی باریده و اثری از صدای گوسفندان نیست ،سراسیم خود را به بیرون از کلبه رساند و بدنهای خونین گوسفندان رام و ذلت پذیرش را یکی پس از دیگری مشاهده نمود و همان طور که جلو میرفت مشاهده چشمان برق داربره خود را که به گرگی خون ریز تبدیل شده بود ، مشهده کرد و به خود روحیه داد که الان فریبش میدهم و زبان به تعرف و تمجید از بره گشود که کارگر نیافتاد و نهایتا گوسفندی که گرگ شده بود چوپان را درید و عزیز نسین از این داستان نتیجه ای عبرت امیز را به توصیه گذاشت که چوپانان سعی نکنند گوسفندان خود را در فشار تبدیل به گرگ نمایند که این اولین توصیه به اردوغان است تا با ایجاد مکانیزم دیکتاتوری فضای زندگی را آنقدر تنگ کند که گوسفندان کشورش را به جوندگان گلوی خود مبدل نماید.  .والسلام

حمید رضانقاشیان