احمدی نژاد زور گفت اما تزویر نکرد
احمدی نژاد زور گفت اما تزویر نکرد

  پرداخت نقدی یارانه به کل مردم از ابتدا اشتباه بود. سیاست غلطی که افسارمهارقیمت ها را ازهم گسیخت. شد غلامی که آب جوی آرد. آب جوی آمـــد و غلام ببـرد. هدفمند کردن یارانه ها اصل مهمی بود که باید سه نتیجه در بر میداشت و الا اجرای آن سودی برای اقتصاد ملی در برنداشت. […]

 

پرداخت نقدی یارانه به کل مردم از ابتدا اشتباه بود.
سیاست غلطی که افسارمهارقیمت ها را ازهم گسیخت.
شد غلامی که آب جوی آرد.
آب جوی آمـــد و غلام ببـرد.
هدفمند کردن یارانه ها اصل مهمی بود که باید سه نتیجه در بر میداشت و الا اجرای آن سودی برای اقتصاد ملی در برنداشت.

اول اینکه به سرانه تولید در کشور می افزود.
دوم اینکه نقش دولت را از دخالت در قیمتها می کاست.
سوم اینکه تعادلی بین قیمتها و قدرت خرید ملی می آفرید.

این سه اصل بدست دولتی اجرا میشد که خود کاسب و فروشنده حاملهای انرژی بود و زمانی که اصل طرح جا افتاد بیش از همه دست دولت برای افزایش نرخ حامل های انرژی باز شد و دیگر بخشها هم از روی دست دولت نگاه کرده و بدون تشخیص لزوم قیمتها را بالا بردند و شد آنچه از آن میترسیدیم.

با این روند هیچ یک از سه اصل فوق تحقق نیافت و به عبارتی طرح فوق در اقتصاد فایده ای بجز اهداف اولیه طرح داشت و آن تا حدودی مصرف حامل های انرژی را کاهش داد ولی اما با مدیریت ناقص نقدینگی دست دولت را به جیب بودجه های عمرانی برد و هم آنها راتعطیل نمود و هم دولت را به پیمانکاران بدهکار نمود و آثار بد حسابی دولت یقینا اثر معکوس بر اعتماد ملی و حتما بر قیمت تمام شده ی پروژه ها داشت.

جیب دولت هم همیشه از نقدینگی ریالی خالی شد وهمین امر موجب گردیده تا دولت یازدهم مدعی تحویل خزانه ای خالی از ریال باشد و متاسفانه برای عبور از فشار سنگین و طاقت فرسای تامین ریال، طرح پرداخت یارانه با ارز را در دستور کار خود قرار دهد که طرح توزیع کوپن از همین سیاست حکایت دارد.

احمدی نژاد در تحمیل نحوه اداره ى هدفمندی زور گفت و متاسفانه حرف حقیر را که توصیه کردم این کار در دوره تحریم به مصلحت نیست نپذیرفت و چوب و پیازآن را ملت ایران که هم قدرت خرید نیافتند و هم بهای اجناس را به گزاف پرداختند خوردند.

حال با جایگزین نمودن ارز از طریق پخش کوپن چه اتفاقی خواهد افتاد جالب است.

اولا با این سیاست به دوره جنگ و اقتصاد سوسیالیستی دولت میر حسین باز خواهیم گشت که استاد پیاده سازی آن بهزاد نبوی بود.

دوما راه بسیار آسان واردات بجای تولید گریبان کشور را خواهد گرفت و بقولی دوباره اقتصاد هلندی جایگزین خواهد شد.

سوما خزانه ارزی دولت که باید صرف سرمایه گزاری های بازدهنده شود هزینه پرداخت یارانه خواهد شد و ما بسرعت مجبور به استقراض از کشورهای خارجی خواهیم شد.

نمیدانم دولت چرا جسارت نمیکند و با طرحی مقبول راه اشتباه آمده را باز نمیگرداند تا مجبور به ادامه کاری از ابتدا اشتباه نشود؟

ملت ایران در تحریم استکبار جهانی است.
این شرایط را برای اقتصاد ملی فرصت بدانیم.
با این شرایط میتوان مصرف را کنترل نمود.
ریاضت اقتصادی را پایه گذاشت.
راندمان کار و تولید را از محل بهره وری افزود.
نظارت مجدانه بر کنترل قیمتها داشت.
وکاری که آلمان بعد از جنگ برای ملت خود کرد بنا نهاد.

بخدا قسم ولنگاری در اقتصاد جنگی مارا مجبور به پذیرش فشار تحریم خواهد نمود . کشور امروز مرد رزم میخواهد و نه مرد بزم.

صادقانه شرایط را با ملت بازگفته و تقاضای ریاضت اقتصادی کنید. ملت برای حفظ نظام با شما خواهند آمد.

فرمایش مقام معظم رهبری مبتنی بر نگاه از درون بر همین اصل استوار است.
در تصمیم ملی باشیم و ملت را در رنج خود به کمک بطلبیم.
والسلام