ترامپ و تلاشهای بیثمر در سیاست خارجی
به گزارش واحد بین الملل خبرگزاری صبح اقتصاد ، ویژگی برجسته سیاست خارجی دونالد ترامپ در دوره دوم، تلاشهای پرهیاهو و بیثمر او برای جلب توجه است؛ از جنگ در خاورمیانه تا بحران اوکراین اقدامات رئیسجمهوری آمریکا عمدتاً نمایشی و محدود به تبلیغ و برجستهسازی خود و تیمش بوده و نتایج واقعی برای بحرانهای بینالمللی به همراه نداشته است.
اندیشکده «موسسه خاورمیانه» (Middle East Institute) در گزارشی در این باره نوشت: نکته قابلتوجه درباره سیاست خارجی ترامپ در هفت ماه نخست دوره دوم ریاست جمهوری او، ناتوانی در بهبود موقعیت راهبردی کلی آمریکا در جهان است.
تردیدی نیست که هنوز روزهای آغازین دوره دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ است. اما موج پرشتاب اقدامات تیم ترامپ همراه با لفاظیهای جنجالی و تحریکآمیز، تنها ضعف او در کسب دستاوردهای بینالمللی معنادار را پنهان کرده است. اقدامات او در داخل و خارج، وی را در موقعیت سیاسی ضعیف در آمریکا قرار داده، چراکه میزان محبوبیت او همچنان پایین است و نشانهای از بهبود دیده نمیشود. ترامپ سرمایه سیاسی خود را به سرعت برای پیشبرد سیاستهایی صرف کرده که بعید است به این زودی منافعی برای بیشتر آمریکاییها به همراه داشته باشد. بهواقع، ترامپ با رویکرد خاص خود در سیاست و سیاستگذاری، خود را در تنگنایی قرار داده که بعید است حمایت عمومی گستردهای در داخل کشور به دست آورد.
این واقعیت مهم اغلب در میان انبوه اقدامات و اظهارات تحریکآمیز و هنجارشکن تیم ترامپ نادیده گرفته میشود. این مسئله همچنین توضیح میدهد که چرا ترامپ بهطور مداوم راههای میانبر را میرود، قواعد را نقص میکند و روزانه سیلی از ادعاهای خلاف واقع را روانه میسازد: از آنجاییکه دستورکار ترامپ فاقد حمایت سیاسی و سرمایه لازم برای دستیابی به موفقیت است، رئیسجمهوری آمریکا برای منحرف کردن توجهها از نتایج ناچیز و حتی خسارتهای خودساخته، به حاشیهسازی متوسل میشود و این نتیجه تاکتیکهای «تفرقه بینداز و حکومت کن» که ترامپ در پیش گرفته، است.
این موضوع بهویژه در خاورمیانه صادق است؛ جایی که اقدامات ترامپ عمدتاً بیاثر بوده و تحولات راهبردی بیش از آنکه به او مربوط باشد، به دست بازیگران منطقهای مانند اسرائیل و ایران و نیز رهبران کشورهایی چون سوریه و لبنان رقم خورده است.
این اندیشکده افزود: ترامپ در دو مسئله اصلی، یعنی ایران و اسرائیل-فلسطین، بیتاثیر نبوده است. سفر او در ماه مه (اردیبهشت) به خاورمیانه، این حس یا برداشت که سیاست آمریکا در منطقه دارای اولویت راهبردی و هدف مشخص است را تقویت کرد. اما بزرگترین مسئلهای که هنوز حلنشده، جبهه اسرائیل-فلسطین است، جایی که جنگ همچنان ادامه دارد، روزانه دهها فلسطینی کشته میشوند، مردم از گرسنگی جان خود را از دست میدهند و اسرای اسرائیلی همچنان نزد حماس هستند.
وعدههای تحققنیافته ترامپ درباره جنگ در غزه
اندیشکده «موسسه خاورمیانه» با اشاره به نبود دستاوردهای ملموس در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ در جنگ غزه، نوشت: یادآوری میشود که دولت دوم ترامپ در شرایطی آغاز شد که آتشبسی میان [رژیم] اسرائیل و حماس برقرار بود و طی چند هفته منجر به آزادی گروگانهای [اسرای صهیونیست] بیشتر و ارسال کمکهای بشردوستانه بیشتر به غزه شد؛ اما در ماه مارس (اسفند)، زمانی که اسرائیل به صورت یکجانبه حملات خود را از سر گرفت و محاصرهای کامل بر غزه اعمال کرد، این آتشبس فروپاشید. این اقدام جریان کمکرسانی را قطع و شرایط انسانی را بهشدت وخیم کرد، تا جایی که سازمان ملل متحد اکنون از آن بهعنوان «قحطی» یاد میکند.
وعدههای ترامپ طی ماههای گذشته برای افزایش کمکهای انسانی به فلسطینیان در غزه، عملی نشده و اوضاع همچنان بدتر شده است. رئیسجمهوری آمریکا در پایان سفر ماه مه (اردیبهشت) خود به خاورمیانه اذعان کرد که «بسیاری از مردم گرسنگی میکشند» و اعلام کرد که دولت او در حال بررسی موضوع غزه است. ترامپ از اواخر بهار و اوایل تابستان، وعده رویکردی جدید و گسترده برای مواجهه با بحران انسانی در این منطقه را داد، اعترافی به نقصهای آشکار در روند کمکرسانی، بهویژه نقش نهاد موسوم به «بنیاد بشردوستانه غزه» (GHF) که تحت حمایت ایالات متحده است.
ترامپ از ابعاد بحران غزه آگاه است. در اواخر ژوئیه (مرداد)، وقتی از او پرسیدند آیا با ادعای بنیامین نتانیاهو مبنی بر نبود گرسنگی در نوار غزه موافق است یا خیر، گفت: «آن بچهها خیلی گرسنه به نظر میرسند.» او در دیدار با کییر استارمر نخستوزیر انگلیس وضعیت را «گرسنگی واقعی» توصیف کرد و گفت: «این را میبینم و نمیتوان آن را جعل کرد.»
رئیسجمهوری آمریکا همچنین پیشتر مدعی شده بود که قصد دارد اطمینان حاصل کند که مراکز توزیع غذا مانعی برای دسترسی مردم ایجاد نکنند و آمریکا «این صفها» را از بین خواهد برد. او وعده داد که آمریکا «حتی بیشتر» درگیر خواهد شد، چراکه بحران گرسنگی در غزه در حال گسترش است.
با گذشت حدود یک ماه از این اظهارات، همچنان مشخص نیست ایالات متحده در عمل چه اقدام متفاوتی انجام خواهد داد و این تلاشهای بشردوستانه چگونه ممکن است به تلاشهای گستردهتر برای آتشبس، آزادی اسرا و پایان پایدار درگیری در غزه گره بخورد.
نشست اخیر کاخ سفید درباره غزه نیز که اخیرا با حضور تونی بلر نخستوزیر پیشین انگلیس و جرد کوشنر نماینده پیشین ترامپ در امور خاورمیانه برگزار شد، خروجی قابلتوجهی نداشت. بعید به نظر میرسد هرگونه تلاش جدی درباره غزه بدون حمایت قابلتوجه کشورهای برجسته عربی موفق شود؛ بهویژه آن دسته از کشورهایی که منابع مالی و روابط دیپلماتیک با فلسطینیان دارند و برای پروژه چندساله بازسازی غزه و ایجاد مسیر صلح پایدار ضروریاند. دولت دوم ترامپ هنوز بهطور کامل این شرکای عرب را درگیر نکرده و حتی برخی از آنان را با اقدامات خود آزرده است. یک راهحل پایدار، نیازمند همکاری منطقهای است که دولت ترامپ تاکنون آن را شکل نداده است.
کارنامه نامطلوب سیاست خارجی دولت دوم ترامپ
طبق این گزارش، ارزیابی ششماهه دور دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ در خاورمیانه نشان میدهد که جای زیادی برای بهبود و پیشرفت واقعی باقی است. همچنین باید به یاد داشت که نشستها و بیانیههای عمومی، سیاست خارجی مؤثر نمیسازند؛ درسی که تیم ترامپ میبایست از تلاشهای نافرجام خود برای پایان جنگ روسیه و اوکراین با وجود برگزاری نشستها و اظهارات متعدد گرفته باشد.
ناکامیهای ترامپ در دستیابی به نتایج با روسیه، اولویتی که در ماههای آغازین دولت دوم بر آن تمرکز کرده بود، تاثیر منفی مستقیمی بر تلاشهای دیپلماتیک او در خاورمیانه داشته است. همچنین باید به این ناکامیها، نبود مزایای ملموس از جنگهای تعرفهای و وضعیت حلنشده رقابت راهبردی آمریکا با چین را اضافه کرد.
همانند تمام مسائل مرتبط با سیاست و اقدامات ترامپ، این موضوع مهم است که اطلاعات واقعی و موثر را از حواشی و جنجالها جدا کنیم و با دقت به مراحل بعدی اجرای یک سیاست توجه کنیم.
رئیسجمهوری آمریکا بهشدت در پی کسب یک پیروزی شخصی است و تلاش میکند خود را در چندین جبهه بهعنوان «صلحآور» معرفی کند؛ اما اثبات این ادعا تنها زمانی خواهد بود که نتایج ملموسی به دست آید که منفعتی فراتر از ترامپ و حلقه نزدیکانش داشته باشد، مانند کشتهشدن شمار کمتری از فلسطینیان در حملات اسرائیل.
- منبع خبر : ایرنا