به گزارش واحد سیاسی خبرگزاری صبح اقتصاد اگر در ابتدای خروج ترامپ از برجام، مسئولان دولتی تقصیر اصلی این کار را بر گردن جمهوری خواهان و شخص ترامپ میانداختند، این روزها هر کدام از آنها به نوعی به صراحت بیان میکنند که دموکراتها و شخص اوباما نیز بهتر از ترامپ نبوده است و او نیز از ابتدای شکل گرفتن برجام تا پایان دوره ریاست جمهوریاش، بارها به نقض روح برجام و بعد از آن، نقض کلیات این توافق پرداخته بود.
پیش از این، ظریف وزیر امور خارجه در مهر ماه سال جاری و در پاسخ به سؤال خبرنگاری که از او درباره احتمال توافق با ترامپ پرسیده بود، بیان کرد که این اتفاق نمیافتد چرا که آنها نشان دادهاند به توافقهای خود پایبند نخواهند ماند: «معنای این اتفاق این است که با این رئیسجمهور و این دولت، بر سر هر چیزی که مذاکره انجام شود، آنها به آن پایبند نخواهد بود.« ظریف که دیدارهایش با جان کری را نیز در حاشیه اجلاسهای بین المللی ادامه میداد، وزارت خارجه را نیز به این سمت برد که به توصیه جان کری عمل کرده و تا پایان دوران ریاست جمهوری ترامپ صبر کنند، چرا که بعد از آن دموکراتها در صورت رأی آوردن در انتخابات بعد به توافق هستهای باز خواهند گشت.
همچنین وزیر امور خارجه عقیده داشت که «ترامپ با نفرتی که از اوباما داشت از این توافق خارج شد. چرا باید بحثی را از نو پی بگیریم، تنها به این دلیل که کسی آن را دوست ندارد، فقط به این دلیل که کسی از سلف خود متنفر است. به این دلیل است که در کار دیپلماتیک شرکت نمیکنند، دیپلماسی یک بازی جدی است و ما برای یک بازی جدی آماده هستیم.»
این مسئله امید زیادی برای موافقان برجام در داخل ایران نیز به وجود آورد اما گذشت تنها چند ماه از این مسئله کافی بود که سخنگوی وزارت خارجه این بار بدون تعارف بیان کند که دموکراتها هم بدون توجه به تعهدات خود بارها توافق هستهای را نقض کرده بودند و به نظر میرسد بعد از چند ماه وزارت خارجه نیز تقریباً به همین مسئله رسیده است که نمیتوان تفاوتی بین «اوباما» و «ترامپ» در نحوه اجرایی نکردن توافق هستهای قائل بود.
بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان اخیراً با اشاره به بدعهدیهای آمریکا در اجرایی ساختن توافق برجام، اعلام کرده بود که این بدعهدی تنها مختص به دولت ترامپ و بیرون رفتن او از این توافق نبوده و در زمانی که دولت اوباما هنوز هم در کاخ سفید حضور داشت، این بدعهدیها را میشد به چشم مشاهده کرد.
درست است که دموکراتها کسانی بودند که در نهایت توافق هستهای با ایران را به نتیجه رسانده و آن را برای اجرایی ساختن به شورای امنیت سازمان ملل و دیگر کشورهای دنیا معرفی کردند اما همین افراد در عمل نکردن به وعدههای خود در طول مذاکرات و بعد از آن در اجرایی ساختن وظایفشان در برجام، گوی سبقت را از جمهوری خواهان نیز ربوده بودند.
گرچه ترامپ به دلیل ماهیت اصلی خود و علاقهاش به برپاساختن شوهای تبلیغاتی و تلویزیونی، کسی بود که در نهایت مقابل دوربین رسانهها قرارگرفته و اعلام کرد که آمریکا از توافق هستهای با ایران عقبنشینی میکند، اما قبل از آن نیز ایران به مواهب این توافق بهدرستی دست نیافته بود و علت اصلی آن نیز تلاش دولت اوباما برای به حداقل رساندن میزان اجرای ساختن توافق از سوی آمریکا بود.
در زیر به نمونههایی از این خلف وعده که گاه به آن واژه «دبه درآوردن آمریکا در توافق» نسبت داده میشد و یا برخی اوقات به آن «تلاش برای از بین بردن روح توافق» میگفتند، اشاره شده است.
۱- برای اولین بار در زمان ادامه یافتن گفتوگوهای هستهای با دولت اوباما برای رسیدن به توافق نهایی بود که واژه دبه کردن توسط رئیس سازمان انرژی اتمی ایران مطرح شد. علیاکبر صالحی در آن زمان که دولت اوباما برای اجرایی ساختن تعهداتش در توافق اولیه، این پا و آن پا میکرد و تلاش داشت اجرایی ساختن آنها را به رسیدن به توافق نهایی پیوند بزند، از این کار دولت اوباما بهعنوان دبه کردن آمریکاییها در توافق یاد کرد.
در آن دوران آمریکا در هفت مسئله اساسی در گفتوگوها دبه درآورده بود: آنها درعینحال که راه برای رفع تحریمها را بسته و تنها به تعلیق آنها میخواستند بسنده کنند، در مذاکرات نیز بارها اعلام کردند که تحریمها رفع نشده و تنها به تعلیق درمیآیند. در نهایت این دبه درآوردن آمریکاییها در زمانی که تحت مدیریت کاخ سفید اوباما بودند، به یکی از مهمترین خلف وعدههای آنها تبدیل شد.
آنها در همین حال در شرایطی که قرار بود دولت آمریکا مسئول اجرای توافق باشد، در مراحل پایانی مذاکرات، اجرای آن را به تصویب کنگره و نمایندگان آن منوط کرد و بدین ترتیب شرایطی فراهم شد که کنگره باید هر سه ماه یکبار، پایبندی ایران به توافق را تأیید میکرد، در غیر اینصورت میتوانست آمریکا را از این توافق خارج سازد.
در طول مدتی که برجام توسط ایران اجرایی شد و دولت ترامپ به دنبال خروج از آن بود، از مهره کنگره بهخوبی برای تحت فشار قراردادن ایران استفاده کرد و بدین ترتیب نه تنها اوباما از بازی پلیس خوب و بد در این شرایط بهره برد، بلکه راه برای رئیسجمهور بعدی را نیز باز گذاشت که با مراجعه به کنگره و یا بدون آن، بتواند بنا به صلاحدید خود از توافق هستهای با ایران خارج شود.
۲- با وجود اینکه توافق هستهای با آمریکا و سایر کشورهای گروه ۱+۵ باید راه برای از بین رفتن تحریمها را باز میکرد، اروپا و آمریکا در همان زمان نیز راه برای اعمال تحریمهای بیشتر با توسل به مسائل دیگری چون بهانههای حقوق بشری و یا موشکهای بالستیک ایران را باز گذاشتند.
در همان زمان اوباما نیز در بیشتر از ۱۰۰ مورد، با وجود اینکه توافق اجرایی شده بود، ایران را به بهانههایی غیر از فعالیتهای هستهای مورد تحریم قرار داد. تحریمهای هوشمندانه که اشخاص را هدف قرار میداد، در این زمینه نیز به شدت فعال شد. به همین دلیل هم بود که ایران بارها اعلام کرد دولت اوباما روح برجام را نشانه رفته است اما در نهایت مشخص شد که این پازل قرار بود به دست ترامپ تکمیل شود و خروج او از برجام و برگرداندن تحریمها به صورت کلی، نشان داد هدف هر دو رئیسجمهور یکی بوده است. اولی با بهانهتراشیهای حقوق بشری و دومی بدون هیچ بهانهای دوباره تحریمها علیه ایران را اعمال کردند.
۳- بحث دیگری که در بخش تحریمها وجود داشت و هم توسط دولت اوباما و هم ترامپ به شدت بر روی آن کار شد، تلاش برای پایین نگه داشتن قیمت نفت بود تا بلکه از طریق تحریمهایی که به آنها «تحریمهای مثبت» گفته میشود، ایران باز هم تحت فشار قرار گیرد تا در مورد مسائل منطقهای و موشکی نیز وارد فاز مذاکره با آمریکا شود. در این خصوص نیز نمیتوان تفاوتی میان دولت اوباما و ترامپ در اعمال تحریمها و یا فراهم نکردن شرایط لازم برای استفاده ایران از مسئله تعلیق تحریمها قائل شد.
۴- باراک اوباما در آذرماه سال ۹۴ یعنی چند روز مانده به رسیدن به توافق نهایی، قانون بودجه کشورش را تصویب و تأیید کرد. او با اینحال هیچ اشارهای به این مسئله نکرد که در این قانون در خصوص کسانی که به ایران سفر کردهاند، محدودیت ویزایی در آمریکا در نظر گرفته شده است و این به معنای کاسته شدن از میزان رفتوآمدهای تجاری و دیپلماتیک به ایران در دوران پسابرجام خواهد بود. همین قانون بود که در نهایت توانست بسیاری از شرکتهای اقتصادی را به این فکر بیندازد که شاید ایران چندان هم برای معامله در دسترس نیست. این مسئله، همان مسئلهای بود که جان کری نیز چندی بعد در سفر به اروپا و دیدار با تجار و بانکداران اروپایی با آنها مطرح کرد: «ایران هنوز برای تجارت مقصد خوبی نیست».
۵- در دوران اوباما درست یک روز پس از اجرای این توافق یعنی ۲۷ دی ۹۴ بیست شخصیت حقیقی و حقوقی تحریم شدند. آنها افرادی بودند که به بهانه نقششان در صنعت دفاعی کشور مورد تحریم قرار گرفتند. گرچه توافق هستهای برای این از سوی ایران دنبال شده و پایبندی به آن نشان داده شده بود تا تحریمها برداشته شود و اقتصاد کشور به سمت شکوفایی رود، اما هیچکدام از این انتظارات در زمان اوباما نیز به واقعیت تبدیل نشد.
۶- برداشت از منابع مالی ایران در آمریکا بدون اجازه ایران و به بهانههای مختلفی مثل دست داشتن ایران در انفجارهای لبنان یا شکایت خانوادههای قربانیان حوادث ۱۱ سپتامبر از ایران برای گرفتن خسارت مالی از کشوری که هیچ نقشی در این حادثه نداشته است، همه اقداماتی بود که در زمان اوباما انجام شد و منجر به از دست رفتن در حدود دو میلیارد دلار از اموال بلوکه شده ایرانی در آمریکا شد.
۷- اگر نقضهای صریح برجام در دوران اوباما را کنار بگذاریم، برخی اقدامات نیز بودهاند که در واقع سنگاندازی در مسیر رسیدن ایران به مواهب برجام بودند. از جمله آنها میتوان به وقتکشی کردن دولت اوباما در دسترسی دادن به ایران در زمینه سوئیفت اشاره کرد.
باوجوداینکه آمریکا اعلام کرده بود که دسترسی ایران به سوئیفت را باز میکند اما در طول یک سالی که انتظار میرفت برجام اجرایی شود، این دسترسی باز نشد و مسیر برای انتقال دلار به ایران و یا دسترسی ایران به دلار نیز همچنان بسته باقی ماند. جان کری شخصاً در گفتگو با بانکداران و تاجران اروپایی اعلام کرده بود که این دسترسی همچنان محدود باقیمانده و ایران نمیتواند از راهکار سوئیفت استفاده کند. معاون وزیر خزانهداری آمریکا نیز در همین حال اعلام کرده بود که کشورش هیچ برنامهای برای آزاد کردن مبادلات تجاری دلاری با ایران را ندارد. این مسئله در توافق هستهای آمده بود اما آمریکا به دلیل بهانههای دیگری چون حمایت ایران از حزب الله لبنان، دسترسی ایران به این کانال تبادلات مالی را بست.
۸- «تقریباً هیچ» در این مرحله مشخص میشود. در سال ۹۵، که قرار بود اقتصاد ایران به دلیل برداشته شدن و یا حداقل تعلیق تحریمها شاهد شکوفایی و یا پیشرفت مناسبی باشد، رئیس کل بانک مرکزی، تنها با دو کلمه وضعیت ایران در قبال کارشکنیهای دولت اوباما را بیان کرد: «تقریباً هیچ» برجام تقریباً هیچ دستاوردی برای اقتصاد کشور نداشت. در همین سال بود که صندوق بینالمللی پول نیز به «تقریباً هیچ» صحه گذاشت و اعلام کرد که باوجود گذشت یک سال از توافق برجام، هیچکدام از تحریمهای ضد ایرانی تعلیق و یا برداشته نشدهاند.
۹- تمدید دوباره قانون ایسا یا قانون تحریمهای ایران (داماتوی سابق) در آمریکا آنهم در سال ۲۰۱۶ میلادی، یعنی یک سال بعد از اجرایی شدن برجام، نشان داد اوباما تمایلی برای اجرای تعهداتش ندارد. در نوامبر ۲۰۱۶، این قانون که در ابتدا برای تحریمهای اقتصادی علیه ایران و لیبی بود و بعد با از بین رفتن نظام قذافی در لیبی، این کشور از شمول این قانون خارج شد، در نهایت گریبان توافق هستهای را گرفت.
این قانون در مجلس آمریکا با ۴۱۹ رأی موافق و تنها یک رأی مخالف در شرایطی به تصویب رسید که ایران به تعهداتش در برجام پایبند بود و مسئولان وزارت خارجه دائماً با اشاره به روح برجام که در حال از بین رفتن بود، از آمریکا میخواستند در این تصمیم خود تجدیدنظر کند اما در نهایت این قانون در مجلس سنا نیز به تصویب رسید و اولین گام عملی برای نقض صریح برجام در سال ۲۰۱۶ و در سال پایانی دولت اوباما برداشته شد.
در همان سال حسن روحانی با حضور در جلسه مجلس برای ارائه لایه بودجه سال ۹۶ بیان کرد که «رئیسجمهور آمریکا موظف است با استفاده از اختیارات خود از تأیید و به ویژه اجرای آن جلوگیری کند. چنانچه این مصوبه به اجرا گذاشته شود، نقض فاحش برجام بوده و پاسخ قاطعانه ما را به دنبال خواهد داشت». محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان نیز در همین خصوص به نقض عهد آمریکاییها با تمدید قانون «داماتو» یا «آیسا» اشاره کرد.
۱۰- یکی از مواردی که باعث شد برخی از رسانهها اعلام کنند آمریکاییها ایرانیان را به لب چشمه برده و تشنه بازگرداندند، مسئله فروش هواپیما به شرکتهای هوایی ایران بود. ترامپ که در آن زمان نامزد انتخابات ریاست جمهوری بود، بارها در جلسات خود فریاد زده بود که ایران باید از آمریکا هواپیما میخرید اما سود ناشی از توافق هستهای را فرانسه برد که برای ایرباس با ایران معامله کرد.
همین صحبتها و بالا گرفتن انتقادات از دولت اوباما برای اجازه دادن به ایران برای خرید هواپیما باعث شد که مجلس نمایندگان آمریکا طرحی برای مقابله با فروش هواپیما به ایران تصویب کند و در نهایت هواپیماهای ساخته شده برای فروش به ایران بعد از کارشکنیهای متعدد دولت اوباما، به قطر فروخته شد!
از زمان اجرایی شدن برجام تا به حال قانونهای تحریم زیادی علیه کشوان اعمال شده است. شاید در وهله اول گفته میشد که این قوانین «روح برجام» را نشانه رفتهاند اما حالا که از برجام دیگر چیزی باقی نمانده است، میتوان مشاهده کرد که در اصلاً، تفاوتی برای ایران نمیکرد که یک دموکرات بر سر کار بیاید، دولت اوباما ادامه پیدا کند و یا اینکه ترامپ رئیسجمهور شود. گامهای حساب شده و قرارداد هستهای نوشته شده، قراردادی یکطرفه برای اجرایی شدن از سوی ایران بود و هیچگاه قرار نبود باری بر دوش مسئولان کاخ سفید برای اجرایی شدن باشد.
- منبع خبر : مهر