دستیاران رشته بیهوشی در اعتراض به بی عدالتی در تعیین تعرفه های پزشکی، به رئیس جمهوری نامه نوشتند و خواستار دخالت فوری دکتر روحانی در این موضوع شدند. در بخشی از نامه دستیاران بیهوشی دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور، به رییسجمهور عنوان شده است: همانگونه که مستحضرید «کتاب کالیفرنیا» یک مدل معتبر جهانی است که […]
دستیاران رشته بیهوشی در اعتراض به بی عدالتی در تعیین تعرفه های پزشکی، به رئیس جمهوری نامه نوشتند و خواستار دخالت فوری دکتر روحانی در این موضوع شدند.
در بخشی از نامه دستیاران بیهوشی دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور، به رییسجمهور عنوان شده است: همانگونه که مستحضرید «کتاب کالیفرنیا» یک مدل معتبر جهانی است که حدود ۴۰ سال قبل در شهر «کالیفرنیا» در ایالات متحده اجرا شد و از سال ۱۳۶۴ برای تعیین دستمزد و حقالزحمه گروههای مختلف ارائهدهنده خدمات سلامت به ویژه پزشکان در ایران نیز مبنا قرار گرفت.
بر همین اساس وزارت بهداشت در سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ تلاشهایی برای جایگزینکردن «کتاب کالیفرنیا» با کتابهای مرجع جدید دیگر انجام داد. یکی از این تلاشها در سال ۱۳۸۴ بود که مسوولان وقت سعی داشتند کتب تعرفهگذاری سال ۲۰۰۳ آمریکا را جایگزین «کتاب کالیفرنیا» کنند، اما سازمانهای بیمهگر با وزارت بهداشت همکاری نکردند و این جایگزینی را زمینهساز تحمیل هزینههای زیادی به سازمانهای بیمهگر دانستند و این طرح شکست خورد. پس از آن در سال ۱۳۸۸ نیز مطالعاتی در این رابطه صورت گرفت که بازهم بهدلیل عدمهمکاری سازمانهای بیمهگر به شکست محکوم شد.
در سال ۱۳۹۲، با عنایت به تصمیم دولت محترم تدبیر و امید مبنی بر اولویت یافتن خدمات سلامت در برنامههای دولت جدید، و هم چنین تقارن آن با ابلاغ سیاستهای کلی سلامت توسط مقام معظم رهبری فرصت تازهای برای اجرای قانون و پاسخ به خواسته دیرینه جامعه پزشکی فراهم شد. با این وجود و بنا به دلایل نامشخصی به جای آنکه رفرنسهای جدید تعرفهگذاری در قطبهای اصلی پزشکی جهان به عنوان دستورالعمل جدید ارزشگذاری نظام سلامت در ایران ترجمه و ابلاغ شود، با اعمال فشار بیمهها و به بهانه بومیسازی تعرفهها سرانجام طرح اصلاح ارزشهای نسبی با حمایت دکتر هاشمی وزیر بهداشت و همچنین دکتر ربیعی وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی و دیگر اعضای شورای عالی بیمه در دستور کار قرار گرفت تا در نهایت بسته جدیدی تحت عنوان «کتاب ارزش نسبی خدمات سلامت» در سال ۱۳۹۳ برای اعمال به بیمهها و سایر مجریان مربوط ابلاغ شود.
در آن زمان طراحان این بسته اذعان کردند «در این کتاب ضمن بهرهگیری از کتاب اصلی ارزش نسبی خدمات نگاه جدی به بومیسازی ارزشگذاری مذکور شده است»، آنها البته مدعی بودند «این مهم با مطالعه دوساله وزارت بهداشت، انجمنهای علمی تخصصی، سازمان نظام پزشکی و سازمانهای بیمهگر پایه محقق گردیده است». نویسندگان «کتاب ارزش نسبی خدمات سلامت» هرچند با اعتراف به اینکه «ممکن است در راستای تدوین کتاب و بومیسازی آن مشکلاتی وجود داشته باشد» وعده داده بودند «با صبر و درایت جامعه پزشکی و اهتمام دستاندرکاران در زمان پیشبینی شده آن مشکلات رفع خواهد شد».
در همین زمینه، دستیاران رشته تخصصی «بیهوشی، مراقبتهای ویژه و درد»، موارد زیر را به استحضار میرسانند:
اگر قرار است از بار مالی طرح تحول نظام سلامت کاسته شود و عدالت بین رشتهای به مثابه یک راهبرد علمی و عقلی مورد توجه باشد منطقی است که این اقدام به صورت عادلانه و در مورد همه رشتههای پزشکی اعمال شود و نه فقط در مورد چند رشته و به صورت ویژه رشته بیهوشی. به راستی چه عدالتی است که برای کاهش هزینههای یک طرح که بیش از ۸۰ درصد بودجه آن در بخش دارو و تجهیزات صرف میشود، درآمد گروهی برای کاهش مورد هدف قرار گیرد که کمتر از ۳ درصد پرداختی در بخش کارکنان را به خود اختصاص میدهد؟
همه شواهد نشان از آن دارد که گروهی با دامن زدن به این باور نادرست و غیر منطقی که «پس از اجرای طرح تحول سلامت و نظام نوین پرداخت میانگین درآمد متخصصان بیهوشی خارج از عرف و قاعده زیاد شده است» و بدون توجه به آمارها و بیآنکه با دو نهاد «انجمن آنستزیولوژی و مراقبت های ویژه ایران» و «شورای بورد تخصصی بیهوشی» شور و مشورتی صورت گیرد چنین تصمیمی گرفتهاند.
این سئوال همچنان در ذهن جامعه بیهوشی مطرح است که کدام نهاد کارشناسی متولی این تغییرات جانبدارانه بوده است و آیا تصمیمات مربوط به رشتههایی مانند جراحی، چشم پزشکی، قلب و… نیز در پشت درهای بسته و بدون مشورت از جامعه متخصصان چشم و قلب انجام میگیرد.
متأسفانه آنچه که بیش از هرچیز سبب سرخوردگی و ناامیدی متخصصان و دستیاران بیهوشی شده است، نه مسائل مالی که پیامی است که با انتشار ویرایش سوم از «کتاب ارزش نسبی خدمات سلامت» به جامعه متخصصان و دستیاران بیهوشی منتقل شده و آن چیزی نیست جز اینکه مسئولان عالیرتبه، سیاستگذاران و تصمیمگیران نظام سلامت یا شناختی از رشته «بیهوشی،مراقبتهای ویژه و درد» و اهمیت آن در حفظ جان بیماران ندارند یا ارزشی برای آن و به تبع آن جان انسانها قائل نیستند.
بعد از گذشت چند سال هنوز معلوم نیست چرا وزارت بهداشت با ارائه کتاب مرجع Current Procedural Terminology (CPT) بدون دستکاری و کم و کاست مخالفت میکند و مبانی و پایههای این بومیسازی کاملا غیر شفاف چیست. این درحالی است که اغلب انجمنهای تخصصی به صورت همسو با ارائه کتاب مرجع CPT بدون دخل و تصرف جانبدارانه حمایت میکنند.
دستیاران رشته تخصصی «بیهوشی، مراقبتهای ویژه و درد»، ضمن اعلام همراهی کامل با تصمیمات دو نهاد «انجمن آنستزیولوژی و مراقبت های ویژه ایران» و «شورای بورد تخصصی بیهوشی» و هشدار نسبت به عواقب کوتاه و بلندمدت پافشاری وزارت بهداشت، وزارت رفاه و شورای عالی بیمه بر مصوبه ناعادلانه خود و بیتوجهی به رایزنیهای صورت گرفته با نمایندگان ارشد انجمن بیهوشی و مراقبتهای ویژه ایران از جنابعالی درخواست میکنند با دخالت فوری در این موضوع و اخذ تصمیمی مدبرانه، اقدامات لازم را در جهت تحقق خواستههای زیر مبذول فرمایید:
۱- توقف موقت تصویبنامه شماره ۷۰۳۵۸/ت۵۴۲۴۰ه مورخه ۹۶.۶.۹ هیأت وزیران و افزایش آن به میزان افزایش سایر رشته های تخصصی
۲- دستور بازبینی این ابلاغیه و رفع موارد تبعیضآمیز و ناعادلانه مندرج در آن با مبنا قرار دادن بدون دخل و تصرف کتاب Current Procedural Terminology ویرایش سال۲۰۱۷
۳- به رسمیت شناختن رشته تخصصی «بیهوشی، مراقبتهای ویژه و درد»، به عنوان یک رشته بالینی از سوی سازمانهای بیمهگر
۴- کاهش منطقی ظرفیت دستیاری رشته بیهوشی از سوی وزارت بهداشت