محافظی که برای نجات امام، او را در آغوش گرفت و دوید
به گزارش واحد سیاسی خبرگزاری صبح اقتصاد نشستن پای صحبتهای «حمیدرضا نقاشیان» تمامی ندارد. او میتواند ساعتها درباره ابعاد شخصیتی امام، شرایط سیاسی قبل و بعد از انقلاب. شناسایی گروهها و احزاب سیاسی سالهای مبارزه قبل از ۵۷ و… صحبت کند. بهخصوص وقتی متوجه میشوم که سالهاست اتفاقات روزانه را یادداشتبرداری میکند تازه میفهمم که چه حافظهای دارد؛ حافظهای متکی به دلیل و مدرک. نقاشیان چه آن زمان که سه ماه مداوم محافظ شخصی بیت امام بوده و چه حالا که شاهد اتفاقات سیاسی روز است تحلیلگر تأثیر گزاری است. در سال ۵۷ حمیدرضا نقاشیان فقط ۲۴ ساله بود؛ اما همان موقع هم مثل یک مرد جاافتاده همه مسئولیت حفاظت از امام را بر عهده گرفت طوری که اگر عکسهای آن دوره امام را ازنظر بگذرانید حمیدرضا نقاشیان را میبینید که همچون چریکی ورزیده با توانایی در مهارتهای رزمی همهجا کنار امام حضور دارد.”محافظی که برای نجات امام، او را در آغوش گرفت و دوید”


تهران نماز خانه مدرسه علوی ۲۷ بهمن ۵۷
**شما در اضطرابآورترین شرایط «شب اولی که امام به مدرسه رفاه آمد» محافظ امام بودید و در سختترین شرایط و دقایق این وظیفه را بر عهده گرفتید چراکه هنوز نه دولت موقت تشکیلشده بود و همچنین نخستوزیر بختیار در دولت شاهنشاهی سرکار بود. از حال و هوای شب اول ورود امام به ایران در مدرسه رفاه بگویید.
لحظهای که ایشان وارد اقامتگاه مدرسه رفاه شدند هوا تاریک شده بود و همانطور که گفتم بسیار مضطرب شده بودیم بهمحض دیدار امام پیشانی و شانههای امام را بوسیدم و همانطور که دو دست ایشان را به نشانه محبت در دستانم گرفته بودم. گفتم: «آقا میشه چندجملهای برای بچهها صحبت کنید؟ خیلی دلنگران شما بودیم.» امام با لبخند لطیف و نگاه پدرانهای گفتند: «مانعی ندارد کجا بنشینیم؟» صندلی را گذاشتیم داخل پاگرد پله و امام ۱۰ دقیقهای برای بچهها صحبت کردند. همان چند جمله زندگی و خط مشی خیلی از بچهها را تغییر داد. تا آنجا که یادم میآید امام در همان چند دقیقه توضیح دادند: آنچه دارد پیش میآید خواست خداست، فضایی که دارد مهیا میشود فضایی است برای بیداری مسلمانها و شما بدانید که ما در این راه چه پیروز شویم و چه از بین برویم یکی از دو خیر یا “احدی الحسنیین ” است که داریم انجام میدهیم.
**بیشتر محافظان اقامتگاه امام جزء چه گروهی بودند؟
فقط چند نفرمان جزو «توحیدی صف» بودیم و بیش از ۶۰ نفر که از قبل مدرسه رفاه را در محله و پشتبام و ساختمانهای همجوار حفاظت میکردند گروهی تقریباً جداشده از مجاهدین خلق بودند. نام خود را جنبش مجاهدین گذاشته بودند. البته از مشی غیرمسلحانه مجاهدین که به توصیه شهید بهشتی حفاظت از اقامتگاه امام را برعهدهگرفته بودند و انشعابی گروه «لطفالله میثمی» تلقی میشدند. البته درباره این تصمیم میتوان گفت که این انتخاب خالصانه بود. و به اعتبار بلوغ و تمهیدات آیندهنگرانه شهید بهشتی انجام پذیرفته بود.
شهید بهشتی برای اینکه این بچهها را از مجاهدین خلق (منافقین) جدا کنند این تصمیم را گرفته بودند. مرحوم شاهآبادی، مرحوم مطهری و منتظری نسبت به این کار معترض بودند به همین دلیل حفاظت از مرکزیت اقامت گاه و جان امام (ره) را به مجموعه “صف ” سپرده شد.
امام ساعت ۷ صبح فردای همان شب به مدرسه علوی منتقل شد. هرچند همان سخنرانی تأثیر بسیار مثبتی روی همان گروه انشعابی گذاشت که بازهم توضیحاتش مفصل است.



- منبع خبر : فارس