محمدحسین لطف الهی- سالها است که نظارت استصوابی موضوعی برای تقابل میان جناحهای سیاسی جمهوری اسلامی شده است. نظارتی که گروهی آن را سد راه دموکراسی و تحقق یافتن رای مردم و گروهی دیگر الزامی و حافظ نظام میدانند. بنابر اصل ۹۸ و ۹۹ قانون اساسی، شورای نگهبان به عنوان نهاد ناظر انتخابات مجلس خبرگان […]
محمدحسین لطف الهی- سالها است که نظارت استصوابی موضوعی برای تقابل میان جناحهای سیاسی جمهوری اسلامی شده است. نظارتی که گروهی آن را سد راه دموکراسی و تحقق یافتن رای مردم و گروهی دیگر الزامی و حافظ نظام میدانند.
بنابر اصل ۹۸ و ۹۹ قانون اساسی، شورای نگهبان به عنوان نهاد ناظر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی تعیین شده و همچنین وظیفه تفسیر قانون اساسی را بر عهده دارد. در سال ۱۳۷۰ تفسیر جدیدی بر اصل ۹۹ ارائه شد مبنی بر این که نظارت شورا بر انتخاباتها استصوابی بوده و شامل تمامی مراحل انتخابات میشود.
روز گذشته محمود صادقی، نمایندهی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در انتهای نطق خود، پیش شرط مبارزه با فساد را شجاعت نمایندگان مجلس دانست و نبود این شجاعت را به دلیل حذف نیروهای شجاع و ضد فساد توسط شورای نگهبان عنوان کرد. صادقی در حالی نمایندگان مجلس را «عصاره فضائل شورای نگهبان» خواند که این سخنان اعتراض برخی اصولگرایان نزدیک به جبهه پایداری را برانگیخت و فضای صحن علنی مجلس را به التهاب کشاند. آیا این ادعا که مجلس، عصاره فضائل ملت نیست حقیقت دارد؟ چرا برخی نمایندگان با سر و صدا مانع شنیدن صدای صادقی میشدند؟
در آخرین انتخابات مجلس شورای اسلامی وضعیت تایید صلاحیتها به گونهای پیش رفت که اصلاحطلبان حتی به تعداد انگشتان دست نیز، نامزد شناخته شده برای معرفی به مردم نداشتند. آن هم در شرایطی که جناح رقیب با تمام توان برای دستیابی به اکثریت پارلمان پا به عرصه انتخابات گذاشته بود. در این اوضاع و احوال بزرگان اصلاحات اقدام به صدور فراخوانی در راستای شناسایی نامزدهای اصلاح طلب مجلس دهم کردند و در انتها با ارائهی لیستی واحد (لیست امید) که اکثریت آنان را افراد ناشناخته برای مردم تشکیل میدادند، در انتخابات شرکت کردند.
به میدان آمدن مردم، پیروزی تقریبی لیست امید و ترجیح عدهای ناشناس به بزرگان جناح راست نشانگر سلبی بودن رای مردم و به معنای نخواستن عدهای به عنوان نماینده بود. رایی که میدانم چه کسی را نمیخواهم اما فرصت انتخاب کاندیدای اصلح را ندارم.
به طور حتم در انتخاباتی با فضای بازتر این افراد انتخاب نمیشدند و میتوان نتیجه گرفت کسانی که مردم شناختی نسبت آنان ندارند نمیتوانند عصاره فضائل ملت باشند.
از طرف دیگر، ماجرای مینو خالقی و رد صلاحیت او پس از اعلام نتایج، منجر به برگزاری انتخابات میاندورهای در شهر اصفهان شد. در حالی که منتخبان اصلاح طلب چهارم و پنجم مردم اصفهان در دور اول حائز حداقل آرای لازم برای حضور در مجلس بودند، اصولگرایی تندرو به نام حسن کامران با اختلاف اندک و با حرف و حدیث فراوان در انتخابات میاندورهای به پیروزی رسید. این اتفاق مجددا تاکیدی بر این نکته بود که جناح راست، بدون حذف رقبا کار سختی برای پیروزی در هر انتخاباتی دارد و هربار نیاز به قدرتی را حس میکند که بتواند حداقل برخی از رقبای خود را از گردونهی رقابتها خارج کند.
مسئلهی دیگری که همواره وجود داشته، این است که اغلب نمایندگان از افشاگری و یا صحبت بر علیه برخی اشخاص و نهادها میهراسند. هراسی که ناشی از مشاهده تجربهی نمایندگان ادوار گذشته است. هراسی که موجب میشود بسیاری از مسائل و مشکلات کشور در صحن علنی و در میان مردم مطرح نشود تا مبادا نمایندهای که آن حرف را مطرح کرده رد صلاحیت شود. به وضوح چنین ترسی میتواند آسیبزا و مانع از انجام وظیفه اصلی مجلس در راستای نظارت همهجانبه بر امور کشور شود.
برای برخورد قوی با فساد در تمام لایههای حاکمیت، نیاز به نمایندگانیست که بدون لکنت زبان و نگرانی برای خوشایند شخص یا جناحی وظایف خود را انجام دهند و این مشکل بدون نظارت مستقیم و بی واسطه مردم ممکن نخواهد شد.