به گزارش صبح اقتصاد سرمای زمستان و نداشتن پول کافی برای یک خواب راحت حتی در یک مسافرخانه، چهره زمخت فقر را نه تنها به رخ اتوبوسخوابان پایتخت کشانده بلکه مشهودتر شدن فقر و بیخانمانی را به جامعه هم نشان میدهد. ۱۲ تا ۲۵ هزار تومان پرداخت میکنند و اتوبوسهای ۲۴ ساعته تهران سقفی میشود برای چند دقیقه خواب ناآرام و مقطعیشان.
سیدحسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه موضوع «اتوبوسخوابی» که امسال نمود بیشتری پیدا کرده حاصل چند عامل و چند متغیر است، اظهار میکند: بیشک «فقر» یکی از مهمترین عوامل موثر بر افزایش این پدیده است؛ اگر فردی مسافر باشد و وضع مالی خوبی داشته باشد، طبیعتا سراغ اتوبوسخوابی نمیرود. اگر فردی همراهِ بیمار باشد و وضع مالی خوبی داشته باشد، اتوبوسخواب نمیشود. اگر فرد حداقل سرپناه را داشته باشد به سراغ اتوبوسخوابی نمیرود. حتی افرادی که برای کار فصلی یا هفتگی از شهرستان به تهران میآیند و مجبور هستند شبها در تهران بمانند، طبیعتا به سراغ اتوبوس نمیروند.
وی پدیده «اتوبوسخوابی» را از چند منظر آسیبشناسی و مورد بررسی قرار میدهد و میگوید: افراد اتوبوسخواب شاید از نظر فرهنگی، سنی، سوابق و وضعیت با یکدیگر متفاوت باشند، اما همه آنها یک ویژگی مشترک دارند و آن «نداشتن سرپناه در شهر» است؛ کنار هم بودن افراد با چنین ویژگیهایی میتواند نگرانیهایی در حوزه افزایش آسیبهای اجتماعی به دنبال داشته باشد، به ویژه اگر برخی از این افراد سابقه جرم و آسیبهای اجتماعی مختلفی از جمله سرقت، درگیری در حوزه اعتیاد، تکدی، روابط نامشروع و… را داشته باشند.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران ادامه میدهد: طبیعتا گعدههای ناهمگن این چنینی میتواند آسیبهای مختلفی را به همراه داشته باشد. معمولا افرادی که چنین شرایطی را (اتوبوسخوابی) مکررا تجربه میکنند عزت نفسشان خدشهدار میشود.
وی با اشاره به تاثیر اتوبوسخوابی بر وضعیت روان افراد یادآور میشود: فردی عادی را تصور کنید که در شب خواب بدی را تجربه میکند. فردای آن روز، نشاط و شادابی را در شرایط عادی ندارد، چه برسد به فردی که در اتوبوس میخوابد. قطعا افرادی که در اتوبوس میخوابند، خوابی راحت و آرامش لازم برای خوابیدن را ندارند و به طور کلی پس از مدتی آرامش و سلامت روانیشان تحت الشعاع قرار میگیرد.
موسوی چلک در ادامه به تاثیر اتوبوسخوابی و پیامی که این پدیده به جامعه میدهد اشاره میکند و میافزاید: «اتوبوسخوابی» نشان از مشهودتر شدن فقر و بیخانمانی، بیثباتی یا تزلزل در خانواده، کاهش مسئولیت اجتماعی و عمیقتر شدن مشکلاتی که خود را به شکل اتوبوسخوابی نشان میدهد، است.
به گفته وی، «اتوبوسخوابها» چند گروه هستند و طبیعتا برای مدیریت این افراد نه تنها مدیریت شهری، بلکه سازمانهای مرتبط دیگر نیز باید در این زمینه همکاری داشته باشند. به طور مثال اگر افرادی به دلیل فقر و نداری مجبور به اتوبوسخوابی هستند، اگر فرد دارای معلولیتی است که کسی را ندارد و… طبیعتا باید سازمانهای مسئول همکاری لازم را داشته باشند، به طوریکه بلافاصله بعد از شناسایی، این افراد به سازمانهای مربوطه ارجاع شوند.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران خاطرنشان میکند: هرچند که شهرداری در حوزه مدیریت شهری به دلیل مسئولیتهایی که در زمینه بیخانمانی برعهده دارد، گرمخانهها و سامانسراهایی را تاسیس کرده، اما اتوبوس برای شهرداری میتواند وسیلهای برای انتقال افراد بیخانمان به مکانی که بتوانند در آنجا استراحت کنند، است.
موسوی چلک با استناد به اصل ۲۱ و ۲۹ قانون اساسی، یکی از وظایف حاکمیت را «رسیدگی به فقرا» میداند و معتقد است که شهرداری با همکاری فرمانداری و سازمانهایی که در مصوبه سال ۱۳۸۷ شورای عالی اداری هستند، میتوانند برنامهریزی کرده و با استفاده از همه ظرفیتها، حتی خیرین و سازمانهای غیردولتی شرایطی فراهم کنند تا «اتوبوسخوابی» به یک پدیده جدید مستمر تبدیل نشود.
وی با تاکید بر اینکه بسیاری از کشورهایی که با چنین شرایطی روبرو بودند، دولتها خود را بیتفاوت در مقابل این افراد ندانستند، میافزاید: لذا ممکن است دیدهبانی جامعه و دیدهبانی پدیدههای اجتماعی نیازمند بازنگری در برنامهها باشد.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با تاکید بر اینکه «اتوبوسخوابی» یکی از پدیدههایی است که عمدتا به دلیل فقر، نابسامانی خانواده و… به وجود میآید، تصریح میکند: اتوبوسخوابی در کشوری با این همه منابع و با این میزان ظرفیت بالفعل و بالقوه، نهایت شرمندگی در قبال مردماش است. نباید خود را قانع کنیم که اتوبوسی برای خواب این افراد وجود دارد. شان و عزت نفس مردم ایران را آنقدر تقلیل ندهیم و پایین نیاوریم.
وی با بیان اینکه تحریمها و سیاست کشورهای بیگانه را نفی نمیکنم، معتقد است که بخش عمدهای از این شرایط محصول بد مدیریت شدن حوزه اقتصاد، نادیده گرفته شدن دیدگاههای کارشناسی، به کار گرفتن مدیران غیرمتخصص و محصول نادیده گرفتن جمعیتی است که فکر میکنیم خودشان مقصر چنین شرایطی هستند. ما در چنین شرایطی اگر نگاه منصفانهای داشته باشیم باید ببینیم مدیریت و دولت به معنای عام چه کرده که چنین شرایطی ایجاد شده است؟ خانواده چه نقشی داشته و اتوبوس خوابها چه نقشی دارند؟ اما ما پدیده اتوبوسخوابی را فقط به فرد تقلیل ندهیم، تقلیل دادن این پدیده، عوامل و دلایل گسترش آن به معنی فرار از مسئولیت و فرافکنی مسئولان است.