آقای بارزانی این تیغ ، دو لبه داشت
آقای بارزانی این تیغ ، دو لبه داشت

دولت عراق در یک همبستگی ملی مصوبه ای از مجلس این کشور گرفت که اولاً همه پرسی را فتنه نام نهند و ثانیا عوامل ترتیب دهنده همه پرسی را جدایی طلب و مرتکب جرم تلقی کنند. این در حالی است که بارزانی در مصاحبه بطور بسیار نپخته و علنی به نکات زیر اشاره کرده بود: […]

دولت عراق در یک همبستگی ملی مصوبه ای از مجلس این کشور گرفت که اولاً همه پرسی را فتنه نام نهند و ثانیا عوامل ترتیب دهنده همه پرسی را جدایی طلب و مرتکب جرم تلقی کنند.

این در حالی است که بارزانی در مصاحبه بطور بسیار نپخته و علنی به نکات زیر اشاره کرده بود:

«* ما فقط با استقلال ، آینده خود را تضمین می‌کنیم.

* همه پرسی گام اول در نقشه راه استقلال و جدایی از عراق است و مردم مشخص می‌کنند که کجا می‌خواهند زندگی کنند.

* این همه ‌پرسی برای ترسیم مرزهای کردستان نیست.

* پس از همه پرسی مذاکراتی با بغداد ظرف یک یا دو سال انجام میپذیرد»

از سوی دیگر رفت و آمدهای عوامل یهودی فرانسوی مواید این واقعیت بود که هدایت همه پرسی بیش و پیش از آنکه بدست عوامل کردستان بوده باشد، بدست و نظر و اشاره جریانی انگلیسی ، اسراییلی و به عبارتی صهیونیستی صورت اداره و اقدام و اجرا بخود گرفت.

اسراییل خبط ژئوپلتیکی بزرگی مرتکب شده است. در یک مکتوب تلگرامی خواندم که نوشته بود:

پشت پرده البته  عواملی از امریکا، سعودی و امارات هم همراه بوده اند. فشار و اضطرار ناشی از آشکار شدن دورنمای نابودی کامل داعش، انگلیس و اسراییل را مجبور کرد پروژه خام و ناپخته استقلال کردستان را جلو بیندازند.

بارزانی قربانی هراسی شد که از تسلط مقاومت بر “خاورمیانه پسا داعش” به جان صهیونیست ها افتاده است. اسراییل هدیه ای به جبهه مقاومت داده که در شرایط متفاوت، کسب آن تقریبا غیرممکن بود و آن “سوق دادن ایران، سوریه، ترکیه و عراق به سمت همکاری نظامی” است. تصویب اشغال کرکوک  در مصوبه مجلس عراق از سوی ارتش عراق، بسته شدن مرزها و انسداد هوایی، یعنی ایجاد یک محور عملیاتی جدید که این بار تردید ندارد حریفش سرزمین زیر آتش  اسراییل است.

ایران چقدر باید زحمت می کشید تا ترکیه و سوریه در یک جبهه بجنگند؟ اغراق آلود نیست اگر بگوییم بارزانی دوام نخواهد آورد و سودای تجزیه طلبی در منطقه هم برای دهه ها بر باد خواهد رفت.

مسعود بارزانی رویای کردستان مستقل را پیش پای توهمات ژئوپلتیکی موجود مانند مستاصلانی به نامهای واشنگتن، لندن ، تل آویو  ذبح کرد و اکنون راه بازگشت هم ندارد. کسی در کانون تحلیلگران چه در منطقه و چه در جهان نیست که نداند، این استقلال یک نگاه راهبردی درپی دارد و آن مبنای قومی بودن آن است که ترویج آن در منطقه موجب بوجود آمدن دیدگاه قومی در همه کشورهای تحت سلطه امریکاست.خبط ژئوپولتیک هم همینجاست که دراز مدت در فرایند این استقلال طلبی دیده نشده است شاید هم همانگونه که در سرمقاله های گذشته اشاره کردم بازی شطرنج سیاسی غربیها در جریان کیش و مات کردن یکدیگر موجب ایجاد تشنج در منطقه شده باشد زیراکه میدانیم، مبارزه پنهان انگلستان با امریکا میتواند در غالب مبارزات صد سال اخیر در تقسیم منافع موجود در منطقه بوده باشد و نفوذ انگلیس در اسرائیل موجب جدایی دو دیدگاه بین اسرائیل و منافع امریکا در برخورد با همه پرسی است. قبلا هم به این موضوع اشاره کرده ام که منافع ایران اما در کوتاه مدت طبعا حمایت از تمامیت ارضی عراق است و سوریه ، که حتی میتواند به حمایت از اقدام نظامی عراق علیه ارتش کردستان بیانجامد ولاکن نیاز دراز مدت کردستان به ایران میتواند فضای وابستگی کردها به ایران را چند برابر نماید. لذا نگاه کوتاه مدت به جریان منافع ملی عراق الزاما نباید منافع ساختار ساز ایران در آینده را ندیده بگیرد.

شرایط ژئوپلتیکی در منطقه مطالبه تغییر درمالکیت های قومی را فراهم خواهد نمود و نگاه به جغرافیای منطقه در ۱۴۵۰ یقینا نیاز به طراحی مناسب و غیر انتزاعی است کسی چه میداند شاید نگاه فدراتیو با ارتش واحد، مطلوب نظر در یک طراحی دراز مدت تلقی شود و همه کردستانها، همه بلوچستانها، همه آذریها بتوانند جزئی از اتحادیه فدرال جمهوریهای اسلامی تلقی شوند.

حمیدرضا نقاشیان

والسلام