انگلیس به رفتن شاه کمک کرد، اما نه برای تحقق اسلام ناب(۴)
انگلیس به رفتن شاه کمک کرد، اما نه برای تحقق اسلام ناب(۴)

در سر مقاله روز گذشته به این امر پرداختم که نقش انگلستان متقاعد نمودن شاه و اطرافیانش و هم چنین ستاد ارتش شاهی وهیات سرپرستی مستشاران امریکایی که بیش از سی هزار نفر مستشار آمریکایی را در کل ایران مدیریت میکردند، برای دریافت موافقت آمریکا در اعزام امام (ره) از ترکیه به عراق و در […]

در سر مقاله روز گذشته به این امر پرداختم که نقش انگلستان متقاعد نمودن شاه و اطرافیانش و هم چنین ستاد ارتش شاهی وهیات سرپرستی مستشاران امریکایی که بیش از سی هزار نفر مستشار آمریکایی را در کل ایران مدیریت میکردند، برای دریافت موافقت آمریکا در اعزام امام (ره) از ترکیه به عراق و در اصل از شهری کوچک در جنوب ترکیه به نام بورسا به شهری مشهور و صاحب حوزه و با قدمتی چند صد ساله و علما و مراجعی عظیم الشان که در تاریخ اسلام منزلت های عظیمی یافته بودند ، چه بود و شیوه هایی که اروپا برای متقاعد کردن سفارت آمریکا و وادار کردن کاخ سفید به پذیرش تغییر محل تبعید امام رحمت الله علیه از ترکیه به عراق یا دقیق تر بگویم از بورسا به نجف حاوی چه ظرافت هایی بوده است؟

سال ۱۳۴۳ در ایران سالی مرگبار بشمار میرود. تصویب لایحه کاپیتولاسیون یا حق قضاوت کنسولی که قانونی بود که به اتباع بیگانه که اینجا بیشتر اتباع آمریکایی و اروپایی را شامل میشد،امکان می‌داد تا از شمول قوانین کشور میزبان ، مصون بمانند.

بر این اساس اگر یک تبعه بیگانه در خاک کشور مرتکب جرمی میشد، دولت میزبان حق محاکمه او را نداشت.

البته این بدعت را ابتدا روسها گذاشتند که سابقۀ کاپیتولاسیون در ایران به دوران عقد معاهده ترکمانچای بازمی‌گشت.

دولت ایران حق قضاوت کنسولی را برای اتباع روسیه به رسمیت شناخت. این قانون در سال ۱۳۰۶، تحت فشار افکار عمومی و فضای حاکم بر روابط بین‌الملل پس از جنگ بین‌الملل، لغو شد اما کابینه اسدالله علم در ۱۳ مهر ۱۳۴۲، بار دیگر کاپیتولاسیون را این بار به پیشنهاد سفارت آمریکا و در قالب اعطای مصونیت قضایی به اتباع آمریکایی احیا کرد و بدون اعلام عمومی در قالب لایحه‌ای قانونی در هیات دولت به تصویب رساند و سپس این لایحه را در تاریخ ١٨ مرداد ۱۳۴۳ در مجلس سنا به تصویب رساند.

در همین سال ۱۳۴۳ دولت ایران با مدیریت ساواک که نام مخفف سازمان اطلاعات و امنیت کشوردر آن زمان  بوده است، امام خمینی رحمت الله علیه را به ترکیه تبعید نمود. در سندی که از طریق دفتر ایت الله گلپایگانی در قم در اختیار مامورین اطلاعات شهربانی قرار گرفته و بعد ها ساواک بر این اساس مکاتباتی داشته است ، سفارت امریکا در مکاتباتی با وزارت خارجه امریکا به دشواری متقاعد نمودن شاه برای این تبعید اشاراتی داشته است.

سخنرانی امام در اعتراض به تصویب لایحه کاپیتولاسیون، در۴ آبان ۱۳۴۳ درست مصادف با روز تولد شاه غوغایی عظیم در کشور براه انداخته بود حضرتشان طی سخنرانی در منزل خودشان اقدام رژیم منحوس شاه در تصویب این لایحه را «خیانت» خواند و دولت، مجلس و شخص شاه را به خاطر «فروش عزت ایران و اسلام» مورد انتقاد قرار داد.

امام رحمت الله علیه در آن سخنرانی خطاب به دستگاه حکومتی شاه میفرمایند: «ای سران اسلام به داد اسلام برسید، خدایا این‌ها خیانت کردند به مملکت ما. خدایا دولت به مملکت ما خیانت کرد، به اسلام خیانت کرد، به قرآن خیانت کرد. وکلای مجلسین خیانت کردند، آن‌هایی که موافقت کردند با این امر، وکلای مجلس سنا خیانت کردند، این پیرمرد‌ها، وکلای مجلس شورا! آن‌هایی که رای دادند خیانت کردند به این مملکت، آن‌ها وکیل نیستند، دنیا بداند این‌ها وکیل ایران نیستند، اگر هم بودند من عزلشان کردم، از وکالت معزولند.» و همین سخنرانی امریکایی ها را نسبت به متزلزل شدن پایه های کاپیتولاسیون شدیدا نگران کرده بود. و نقشه تبعید معظم له را به ترکیه که تحت نفوذ خودشان بود طرح و بزور بخورد شاه دادند که البته شاه شدیدا از اینکار بدلیل ممانعت مردم هراس داشت.

در همین سال ۴۳ حسن علی منصور که عنصری در تابعیت آمریکا و مورد عنایت آمریکا و نخست وزیر وقت بود نیز ترور شد که در موضوع ترور منصور مباحثی مطرح است و دست انگلستان را رو میکند که در سرمقاله بعدی بدان خواهم پرداخت.والسلام