«بورا بایراکتار» با اشاره به جدی بودن اختلافات آنکارا و ناتو گفت: ایران و ترکیه قدرت از بین بردن هرگونه تلاشی که خلاف خواسته آنها در منطقه باشد را دارند. نمایندگان ایران، ترکیه و روسیه با امید به نزدیک شدن بحران سوریه به روزهای پایانی خود در پی پیروزی قریب الوقوع علیه تروریست ها، درباره […]
نمایندگان ایران، ترکیه و روسیه با امید به نزدیک شدن بحران سوریه به روزهای پایانی خود در پی پیروزی قریب الوقوع علیه تروریست ها، درباره مساله آینده سیاسی سوریه به بحث و مذاکره پرداخته اند؛ آخرین نمونه این گفتگوها نشست سوچی بود.
گفتگویی با «بورا بایراکتار» استادیار دانشگاه «کوتور» در استانبول داشته که متن کامل آن در ادامه آمده است:
*علیرغم اختلافات موجود میان ایران و ترکیه بر سر برخی مسائل منطقه ای، شاهد شکل گیری روابط بسیار نزدیک میان دو کشور در خصوص مسائل مربوط به سوریه، عراق و اقلیم کردستان عراق بوده ایم. چه عواملی موجب اهمیت یافتن روابط میان دو کشور تا این سطح برای آنها شده است؟
من فکر می کنم پایه و اساس افزایش همکاری میان دو کشور، احساس مشترک آنها از وجود تهدیدی مشترک علیه هر دو کشور بوده است و کانون این تهدیدات نیز در سوریه و عراق است. این موضوع برای ایران و ترکیه از اهمیت بیشتری برخوردار است.
هر دو کشور احساس می کنند که اهدافِ پس از سوریه و عراق، ایران و ترکیه خواهند بود. در رسانه های غربی به این نگرانی ایران و ترکیه برای حفظ بقای خود برچسب پارانویا می زنند و معتقدند این رفتار نوعی بیماری است و دلیلی برای چنین نگرانی وجود ندارد.
آن طور که حافظه تاریخی ما یاری می کند، ایران و ترکیه هر دو در گذشته مورد هدف قرار گرفته اند و برای اشغال هر دو کشور تلاش های زیادی شده است. این موارد شامل کودتای نظامی و تلاش برای تغییر نظام سیاسی بوده که مستقیما از طرف غرب سازماندهی می شد. اگرچه اختلافاتی میان ایران و ترکیه بر سر برخی مسائل وجود دارد، اما زمانی که پای حفظ بقا پیش می آید و حفظ پیوستگی قلمرو برای آنها و همسایگانشان، هر دو کشور به هم نزدیک شده و اتحادی موثر را تشکیل می دهند. روسیه نیز از سوی آمریکا و دیگر قدرت های غربی احساس تهدید می کند و اهمیت و ظرفیت ترکیه و ایران را متوجه می شود.
این همکاری بسیار مهم است؛ چراکه وقتی نیروهای سه کشور گرد هم آیند، قادر به ممانعت در برابر نقشه های خارجی هایی خواهند بود که علیه مردم منطقه کار می کنند. تلاش های فعلی آمریکا و وابستگان به این کشور، نابودی پیوستگی قلمرو سوریه و عراق است.
*آیا این همکاری می تواند به منزله ارسال پیامی به آمریکا در خصوص دوران پساداعش در منطقه باشد؟
من فکر می کنم این همکاری، به ویژه میان ایران و ترکیه در جریان بحران همه پرسی در عراق، حامل پیامی روشن نه تنها به آمریکا بلکه تمامی جهان بود. کمی پس از همکاری سه کشور ایران، ترکیه و عراق، آلمان تعلیم نیروهای پیشمرگه را متوقف کرد.
آمریکا و کشورهای اروپایی با صدور بیانیه هایی سبک و کم وزن، تنها به تماشای وضعیت نشستند. اسرائیل نیز از لفاظی های حمایتگرانه خود از کردها کم کرده است. به نظر می رسد که سناریوی اصلی دوران پساداعش مبتنی بر حاکمیت کردها در کمربند شمالی سوریه و عراق بود. موضوعی که اکنون پس از انجام عملیات نیروهای عراقی در کرکوک و شمال آن و همچنین تحرکات ایران و ترکیه در اقلیم کردستان از بین رفته است.
تلاش ها برای تضعیف پیوستگی قلمرو سوریه و عراق ادامه خواهد یافت، به خصوص در شمال سوریه. اما افزایش هزینه ناشی از این پروژه ممکن است آمریکا و متحدین این کشور را وادار به بازبینی در مواضع خود کند. من معتقدم یک راه حل با دوام برای رفع این مشکلات می تواند برای تمامی منطقه مورد استفاده قرار گیرد. هیچ کشوری قدرت تحمیل خواسته های خود در خاورمیانه را ندارد. اما ایران و ترکیه قدرت از بین بردن هرگونه تلاشی که خلاف خواسته آنها در منطقه باشد را دارند.
*سیاست آمریکا و متحدین اروپایی و منطقه ای این کشور با هدف ایجاد از هم گسیختگی در منطقه به ویژه در عراق و سوریه در جهت منافع خود تا چه حد موفقیت آمیز بوده است؟
پس از گذشت ۶ سال از جنگ در سوریه و ۱۴ سال پس از تجاوز آمریکا به عراق، پیوستگی مرزی و زیرساختهای سوریه و عراق به شدت آسیب دیده است. اقتصادها از هم پاشیده و زندگی اجتماعی نابود شده است. بذر کینه و عداوت در میان نژادها و قبایل مختلف کاشته شده است. اما هنوز ما می توانیم در مورد عراق و سوریه صحبت کنیم.
در جریان برگزاری همه پرسی در اقلیم کردستان عراق، ما شاهد بروز موضعی قدرتمندتر به نفع پیوستگی عراق و مردم این کشور بودیم. بسیاری از مردم عراق بدون توجه به تفاوت نژادی و اختلافات مذهبی خود برای کشورشان جنگیدند. این نشان می دهد هنوز امیدی به این کشورها وجود دارد. تلاش ها برای از هم پاشیدن قلمرو مرزی بسیار قوی بود، جنگ داخلی هم ظلم بود، اما مردم چیزهای بسیار زیادی از رنج های خود آموختند.
من فکر می کنم گرایش به اتحاد اکنون تشدید شده است. در عراق، دولت مرکزی در موقعیتی است که هیچ دولتی طی ۱۴ سال گذشته آن را تجربه نکرده است. در سوریه هم من فکر می کنم که ما در حال نزدیک شدن به پایان جنگ داخلی در این کشور هستیم. تقریبا زمینه برای (یافتن) یک راه حل سیاسی مهیا است. هدف مشترک همه حفظ پیوستگی سوریه است. تنها مانع موجود بر سر این راه حمایت آمریکا از گروه های «پی وای دی» و «وای پی جی» است که به سازمان تروریستی «پ ک ک» مرتبط هستند.
*با توجه به تنش های میان آمریکا، ناتو و ترکیه بر سر مسائلی مختلف از قبیل مواضع آنها در حمایت از گروه های تروریستی مانند «پ ک ک» و خرید سامانه موشکی s۴۰۰، و با توجه به اینکه اردوغان و آتاتورک در جریان برگزاری تمرینهای نظامی ناتو در نروژ به عنوان دشمن این پیمان نظامی معرفی شدند، مشکل عدم اعتماد میان ترکیه و آمریکا و متحدین قدیمی آنکارا را تا چه حد جدی ارزیابی می کنید؟ آینده روابط و همکاری میان طرف ها را چگونه می بینید؟
از این نقطه نظر، این مشکل بسیار بزرگی است و نشان می دهد که مشکل آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، شخصیت پرزیدنت اردوغان نیست. مشکل آنها خود ترکیه است. هدف قرار دادن کمال آتاترک به عنوان بنیانگذار ترکیه نشان دهنده وجود فضای ضد ترکیه در میان سران ناتو است. این کار بیشتر از جسارت تنها یک مقام ناتو است. مردم ترکیه نیز به این موضوع واقف هستند. اعتماد میان دو طرف هر روز ضعیف تر و کمرنگ تر می شود.
سوالی که امروز در ذهن منطقی بسیاری از مردم ترکیه وجود دارد، (چرایی) عضویت در پیمان آتلانتیک است. حتی آن دسته از مردم که افکارشان به دولت نزدیکتر است، مقام ها و روشنفکران اکنون از ترک کردن ناتو توسط ترکیه سخن می گویند. این اولین بار نیست که میان ترکیه و ناتو مشکل ایجاد می شود.
زمانی که ترکیه برای دفاع در برابر موشک های شلیک شده از خاک سوریه و از سوی داعش درخواست سیستم دفاعی کرد، آنها در فراهم کردن این سیستم برای ترکیه بسیار تعلل کردند. زمانی که ترکیه تصمیم به خرید سیستم دفاع کشورهای عضو ناتو گرفت، آنها کمکی نکردند.
به همین خاطر ترکیه به سمت بازارهای چین و روسیه پناه برد. ترکیه همچنین از مواضع و واکنش های ناتو در خصوص تلاش برای انجام کودتای نظامی در سال گذشته ناامید شد. ترکیه و کشورهای اروپایی با آغوشی باز از اعضای گروه «فتو» (سازمان تروریستی گولن که عامل انجام کودتای سال گذشته بود) پذیرایی کرده و به آنها پناه دادند.
کشورهایی مانند آلمان و بلژیک فضای لازم برای فعالیت «پ ک ک» را در کشورهای خود باز کردند. من فکر می کنم ترکیه در کوتاه مدت عنوان عضو ناتو باقی بماند اما برای نخستین بار در تاریخ ترکیه، بحث ترک ناتو از سوی ترکیه توسط مقام های دولت ترکیه مورد بررسی قرار گرفته است. آینده روابط مه آلود است و اعتماد و تسامح میان ترکیه و ناتو تحلیل رفته است.