حجاز نام اصیل و قدیمی عربستان سعودی است. روزگاری بلحاظ سیاسی مخالفان داخلی و خارجی بسیار معدود و کمی داشت. منطقه ای بسیار بزرگ با آب و هوایی نسبتا گرم و جغرافیای بیابانی در مرکز و جنوب و نسبتا سبز در شمال همراه با دو منبع درآمد خدادادی همانند ذخایر عظیم نفتی و موقعیت توریسم […]
حجاز نام اصیل و قدیمی عربستان سعودی است.
روزگاری بلحاظ سیاسی مخالفان داخلی و خارجی بسیار معدود و کمی داشت.
منطقه ای بسیار بزرگ با آب و هوایی نسبتا گرم و جغرافیای بیابانی در مرکز و جنوب و نسبتا سبز در شمال همراه با دو منبع درآمد خدادادی همانند ذخایر عظیم نفتی و موقعیت توریسم مذهبی جیب این کشور را همیشه سرشار از دلارهای بی زحمت بدست آمده مینمود اما باتغییر عوامل حکومتی و پیدا شدن اشخاص کم سن و سال در راس هرم قدرت ماجراجویی جزئی از تفریح سیاسی و هیجان پدرخواندگی در این کشور گردید و همین امر است که بقای حاکمیت آل سعود در این شبه جزیره از ریشه آتش گرفت و میرود به خاکستری سرد مبدل شود
ماجرا از سالهای ١٩٨٠ به بعد که با اولین جرقه کعبه اشغال شد گُر گرفت و آل سعود تدبیر کرد و بن لادنیزم را به پاکستان و افغانستان و نیجریه و لیبی صادر نمود.
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران واخوردگان سلفی و وهابیت نیز سری از بیضه در آورده خواستار نقش سیاسی در داخل و خارج کشور شدند.
مکتب های سیاسی نظامی بن لادن، طالبان، بوکوحرام، داعش، النصره و ده ها جریان نوپای قدرت طلب محصول ورود وهابیت به سیاست بوده است.
در داخل کشور پهناور نیز هوس تشکیل پارلمان و ادای دموکراسی به دایره تفکر جوانان افتاد و ماجرا از آنجا آغاز شد که در ماه مارس ٢٠١١ عده ای مقابل وزارتخانهای آمدند و تقاضا کردند پارلمان فرمایشی شان شکلی آزاد و انتخاباتی به خود بگیرد.
انتخابات بگوش حاکمان بسیا نا آشنا می بود زیرا کشوری که مردمش و سردمداران حکومتی ایشان تا کنون بشکل قبیله و انسانهای بدوی زندگی میکرده اند انتخابات مطالبه مینمودند و این شد که بسیاری از کسانی که این برنامه تظاهراتی را ترتیب دادهبودند، کمی بعد راهی زندان شدند.
ترس از زندان و شکنجه و نابودی خانوادگی تنها بخشی از دلیلی است که باعث شده اعتراض در این کشور محبوس در سینه ها مانده باشد. در این کشور پادشاهی از تولد تا مرگ، تقریباً همهچیز به دست دولت تأمین میشود.
دولت سعودی به لطف پولهای نفتی هرچقدر که بتواند مردم را سیر نگه میدارد؛ در این شرایط کسی دلیلی برای ناراحتی و اعتراض ندارد. از میان بیش از ٢٠ میلیون شهروند سعودی، دوسوم آنها کارمند دولت هستند.
با تغییر در استاندارد ها در زندگی آنها به دنبال افزایش سالانه حقوق خود بوده و هستند بدون اینکه در ادارهها ذرهای زحمت به خود بدهند.
سال ٢٠١۴ سال نحسی برای آنهاست زیرا سعودیها با کاهش قیمت نفت در این سال مواجه با کسر بودجه شدند و همینجا بود که محمدبن سلمان وارد میدان شد تا چالش را برطرف کند و وضعیت را تغییر بدهد. این مرد ٣١ ساله که حکم نماینده پادشاه را دارد و به عنوان وزیر دفاع نیز برای سعودیها کار میکند مغز متفکر این کشور به شمار میآید.
برنامهای که او از آن پردهبرداری نموده ریاضت اقتصادی است .
همهچیز به فرمان او ناگهان متحول و حتی حقوق برخی افراد به یک سوم کاهش پیدا نموده و. یارانهها به کنار رفتند و اقتصاد آماده تحول نوین و به اصطلاح پویا حرکت نموده است.
اکونومیست مجله پرتیراژ جهانی مینویسد :
اتفاقی که این شاهزاده در عربستان سعودی ایجاد کرد اصلاً محبوبیت و خواستگاه عمومی نداشت.
محکم کردن کمربندها در این کشور با گلایهها و غر زدنهای بسیاری همراه است.
شاید دلیل نا رضایتی عمومی این بوده باشد که چرا شاهزاده جوان این ریاضت اقتصادی را از خودش شروع نکرده و من باب مثال قایق تفریحی یک میلیارد دلاریاش را از زندگیاش حذف نکردهاست .
برخی از مخالفان در شبکههای اجتماعی او را با جمال مبارک پسر رئیسجمهوریِ پیشین مصر مقایسه میکنند .
افشای اطلاعات عملیات ١١ سپتامبر حیثیت این خاندان را درجهان ممزوج با تروریسم معرفی نموده است.
تخاصم و تهاجم دد منشانه با یمن در همسایگی و با همزبانی موجب شده او از شکم مردم بزند تا مخارج و هزینههای این جنگ یک جانبه را به دست بیاورد.
کمی پیش دولت اقدامات جدیدی را در دستور کار خود قرار داد تا به کمک آن طبقه متوسط را در این آشفتهبازار به نفع خود حفظ کند. شاهزاده سعی دارد حامیانی از میان مردم طبقه متوسط داشتهباشد تا آنها را مقابل مخالفان خود علم کند. او و برادرانش برای روزهای بعد از مرگ پادشاه ٨١ ساله، برنامههای بسیاری ریختهاند.
اما نگرانکنندهترین مسئله مربوط به اصلاحاتی میشود که همه آن را ضروری میدانستند. حالا به نظر میرسد این اصلاحات قربانی منافع شخصی شاهزاده شدهاست.
صندوق بینالمللی پول مدتهاست که به سعودیها هشدار داده آنها باید خودشان را برای عصر بعد از نفت آماده کنند.
چشمانداز سال ٢٠٣٠ نشان میدهد که روزگار برای حجازی ها بسیار سخت خواهد بود ، مهمترین مسئله این است که مردم سعودی نمیتوانند ریاضت اقتصادی را تحمل کنند. آنها هیچ اقدام ریاضتی را برنمیتابند و در نهایت با بوجود آمدن جو امنیتی و رعب و وحشت موقتاً تحمل میکنند.
هرچند اکنون قیمت نفت اندکی افزایش یافته و به بالای ۵٠ دلار در ازای هر بشکه رسیدهاست اما باز هم تا جبران کسری بودجه دولت سعودی راه درازی هست.
این کشور به زودی با مشکلات بسیار بزرگی روبهرو خواهد شد که نشان دهنده پایان نزدیک عمر پادشاهی در این کشور است و طبع آتش بیاری در خلیج فارس طبعا به عمر ریاض در مجموعه کشور پادشاهی حجاز ساعت شمار متصل نموده و نشان میدهد این شرایط اقتصادی تنها نیست که آینده ای نزدیک برای سقوط را پیش بینی نموده بلکه امتحان اصابت موشک با برد ۸۰۰ کیلومت خود تعریف موازنه قدرت را جدی تر نموده و خود مشخص میکند که بیش از ۲۰ شهر سعودی همرام با ریاض زیر تیول قدرت موشکی سپاه است.
والسلام