حمید رضا نقاشیان رئیس مرکز آمار ایران، اخیرا مصاحبه جالبی داشته که نگاه رئیس مرکز آمار و اعدادی که استخراج و منتشر نموده بسیار جالب است و ضمنا ایشان در خصوص اینکه آیا دولت در این ارقام آماری دستکاری میکند میگوید که : نتایج سرشماری قبلا نهایی شده بود، ولی تدبیر این شد که ابتدا […]
حمید رضا نقاشیان
رئیس مرکز آمار ایران، اخیرا مصاحبه جالبی داشته که نگاه رئیس مرکز آمار و اعدادی که استخراج و منتشر نموده بسیار جالب است و ضمنا ایشان در خصوص اینکه آیا دولت در این ارقام آماری دستکاری میکند میگوید که : نتایج سرشماری قبلا نهایی شده بود، ولی تدبیر این شد که ابتدا در دولت ارایه شود، احدالناسی در کشور از مرکز آمار یا رئیس بنده نمی تواند در آمار و اطلاعات تولیدی در مرکز آمار، خدشه وارد کرده و عدد و رقمی را دوست داشته باشد یا نداشته باشد؛ صرفا ارایه آن به دولت صورت گرفت و هیچ دستکاری هم در این امار انجام نشده است.ایشان در این خصوص که سیاست انتشار آمار را دولت تعیین میکند اشاره ای نداشت و به استناد « جز راست نباید گفت و هر راست نشاید گفت» بخش غیر قابل انتشار و تحلیلی امار رابرای ارائه به مردم خیلی ضروری نمیدانند.
البته ایشان به این نکته اشاره فرمودند که توقع داریم دولت برای ما این تسهیلات را فراهم کند که به سمت نظام آماری ثبتی مبنا برویم، و برای این مهم نیاز به همکاری و هم رای بودن هر سه قوه بایکدیگر است.مهمترین بخش اقتصادی امار که معمولا دولتها بنا به افشای آن ندارند نرخ بیکاری است که میتواند اثار سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی ، قضایی ، و حتی تاثیر گذار بر حجم تولید ناخالص داخلی داشته باشد. به همین دلیل نظرات و تعریفها بسته به نگاه و منفعت سازمانی متفاوت میشوند. مثلا حد بیکاری در کشور اگر قرار باشد برآورد شود و همه کسانی که کمتر از ۴۴ ساعت در هفته کار می کنند، با نوعی تعریف بدلیل مشکلات درامدی بیکار محاسبه شوند، باید ۱۰ درصد به ۱۵/۶ درصد نرخ بیکاری اضافه کنیم ، ولی در دنیا تعریف این است که هر فردی حتی یک ساعت در هفته کار داشته باشد، بیکار محسوب نمیشود زیرا درامد یک متخصص و یا یک نویسنده میتواند تکافوی حیات او را کرده و نرخ بیکاری در سبک و استاندارد زندگی او بی تاثیر بوده باشد به عبارتی دیگر برای همان یکساعت وجه مورد نیاز در تکافوی زنگیش را داشته باشد.
اما در ایران اسلامی مهم این است که جمعیت شاغلان کشور در همه بخش های اقتصادی کشور، نسبت به سالهای قبل افزایش داشته و به ۲۲ میلیون ۷۰۰ هزارنفر رسیده که البته رشد جمعیت و حد نساب افزایش سنی برای ورود به بازار کار را پاسخ نمیدهد. .ضعف اشتغال عمده متاسفانه متوجه اینجاست که کار در بخش ساختمان روند نزولی دارد .
اینکه نرخ بیکاری مردان جوان در سال ۹۵ از سنین ۱۵ تا ۲۴ ساله ۲۵.۴ درصد بوده و برای زنان در این گروه ۴.۲ درصد بوده است خود روند کاهش یافتن اشتغال و افزایش بیکاری را نشان میدهد . اینکه آمار سال ۹۵ در مسیر ورود به سال ۹۶ نشان دهنده نرخ رشد اقتصادی صفر بوده است و و نکته بیشتر نگران کننده این است که در انتهای سال ۹۶ و ورود به سال ۹۷ نرخ زیر صفر و اصطلاحا منفیو بستر ارقام تعیین کننده در سال ۹۷ گردیده است که دقیقا به رابطه اشتغال و درامد بستگی دارد. از منظر و نگاه راهبردی فاجعه در ایران اسلامی دولتی بودن اقتصاد است که هر توقعی را بسمت دولت و رفتار و اقداماتش سوق میدهد.
اگر دولت احمدی نژاد طرح پیشنهادی حقیر را که تعدیل نمودن اقتصاد دولتی از مسیر سهام عدالت و نهایتا واگذار کردن کل اقتصاد به مردم بود ، اجرا کرده بود فرایند نظارتی دولت زمینه هدایت را بجای اجرا بر می گزید که هم امروز دولت متهم نبود و هم زمینه را برای رشد تولید ناخالص ملی فراهم می نمود. و هم جنبه های نظارتی در اقتصاد بستر کیفی سلزی تولید را فراهم مینمود و هم حجم تولید متناسب با جمع نیاز های داخلی و صادراتی شکل میگرفت تا هر لحظه و متناسب با بحرانی کردن فضای مصرف و تامین کالا مقرراتی جدید و خارق العاده وضع ننمایند که تولید کننده و صادر کننده امکان انجام تعهدات خود را از دست بدهند. والسلام