خرمشهر میتواند به یک شهر موزه تبدیل شود چراکه نمادهای زنده جنگ در آن بسیارند اما هیچ برنامه مدونی برای رونق گردشگری در خرمشهر وجود ندارد. شهرها جان دارند. شهرها تاریخ شان را با دیوارهاشان، با خانههاشان و با خیابانهاشان روایت می کنند با زخم هایی که بر تن دیوار به جا ماندهاند و خرمشهر، شهر زخم […]
خرمشهر میتواند به یک شهر موزه تبدیل شود چراکه نمادهای زنده جنگ در آن بسیارند اما هیچ برنامه مدونی برای رونق گردشگری در خرمشهر وجود ندارد.
شهرها جان دارند. شهرها تاریخ شان را با دیوارهاشان، با خانههاشان و با خیابانهاشان روایت می کنند با زخم هایی که بر تن دیوار به جا ماندهاند و خرمشهر، شهر زخم هاست… شهری سرسبز و زیبا که یک روز عروس شهرهای ایران بوده و امروز با تاریخ خون آلودش، گلوی هر تازه واردی را میفشارد.
سوم خرداد ۱۳۶۱ بود که خرمشهر،پس از ۳۴ روز نبرد بی امان آزاد شد و سرانجام محمد جهان آرا و یارانش توانستند این شهر را از تسخیر نیروهای بعثی خارج کنند. حالا سال ها از آن روز گذشته اما هنوز هم اگر به خرمشهر بروی، در کوچه پسکوچههای آن، ردپای جنگ و رد گلوله ها بر دیوار را می بینی. کافی است به مسجدجامع بروی یا از این سوی پل به آن سو بنگری تا جهانآرا و همه یارانش را بهخاطر بیاوری. همان مردان مردی که از همهچیز خود گذشتند تا خاک ایران به تاراج برده نشود.
هستند گردشگرانی که پس از این همه سال، دلشان می خواهد به خرمشهر و جزیره مینو بروند؛ موزه جنگ را ببینند و در مسجد جامع دو رکعت نماز بخوانند و به تماشای دیوارنگاره های ناصر پلنگی بنشینند. همان طور که دوست دارند راهی شلمچه شوند و قصه رشادت و از جان گذشتگی پدران و برادران خود را بشنوند. گرچه به نظر می رسد گردشگری جنگ، و به طور ویژه خرمشهر، در ایران، معنا و مفهومی ندارد.
پرتو حسنی زاده، راهنمای گردشگری گردشگران جنگ را به دو دسته تقسیم و بیان می کند: عدهای بر آنند تا جنگ را درک کنند؛ به همین خاطر به عراق و سوریه و مناطق اینچنین سفر میکنند اما بعضی دیگر میخواهند کرخه و اروندرود و کارون را ببینند و در پناه درختی آرام بگیرند که یک روز دلاوران مردانی، زیر سایهاش نشستهو وصیتنامههای خود را نوشتهاند و ما باید شرایط و امکاناتی را فراهم آوریم تا افراد به خرمشهر و شلمچه و دیگر مناطق جنگی بروند و خاطرات آن روزها را در ذهن خود مرور کنند.
به گفته حسنی زاده، گردشگری در کشور ما، مقوله تازهای است؛ انگار مردم ما تازه یاد گرفتهاند به دیدن بناها و محوطههای تاریخی بروند و با فرهنگ و معماری خود آشنا شوند اما هنوز گردشگری جنگ، برایشان جا نیفتاده است؛ از این رو افراد کمتری به خرمشهر می روند تا آثار به جامانده از هشت سال دفاع مقدس را بشناسند؛ از سوی دیگر فاصله استان خوزستان با مرکز ایران زیاد است و همین دوری راه و آب و هوای گرم، گردشگری در این منطقه را به ایام خاصی از سال محدود می کند.
این راهنمای گردشگری در پاسخ به این که آیا در خرمشهر، مسیری تعریف شده تا مسافری که بدون حضور راهنما به این شهر سفر کرده بتواند قصه جنگ را بشنود و سنگر به سنگر جلو رود و اتفاقات آن دوره را در ذهن خود مرور کند می گوید: تاکنون تقاضای چندانی برای این نوع گردشگری در کشور ما وجود نداشته، از این رو عرضه ای هم نبوده است. اما می توان نگاه مخاطبان را تغییر داد. راهنمایان گردشگری هم، می توانند جنگ را به شیوه دیگری روایت کنند و به جای تکیه کردن بر تلخی ها به بیان رشادت و از خودگذشتگی کسانی بپردازند که از مال و جان خود گذشتند تا ایران باقی بماند و هردوی اینها در گرو فرهنگسازی است.
به گفته حسنی زاده، مدیران آژانس های مسافرتی میتوانند تورهای خود را به گونهای تعریف کنند که گردشگران در عین حال که شوش و شوشتر و زیگورات چغازنبیل را میبینند به خرمشهر و جزیره مینو و شلمچه هم بروند و با گردشگری جنگ و روایت های آن آشنا شوند. هر چند هنوز گردشگری جنگ در سرزمین ما به گردشگری نوستالژیک تبدیل شده چراکه مردم خرمشهر، همچنان خاطره تسخیر و آزادسازی این شهر را به خاطر دارند و از روزگاری می گویند که عراقی ها، کمی آن سوتر در کرخه شنا می کردند.
هیچ برنامه مدونی برای رونق گردشگری در خرمشهر وجود ندارد
مجتبی گهستونی، دبیر و سخنگوی انجمن میراث فرهنگی تاریاناست. به گفته او خرمشهر، ۳۴ روز در تسخیر عراقی ها بوده و هنوز نمادهای جنگ در این شهر بسیار است؛ از موزه گرفته تا رد گلوله بر دیوار خانه ها که هنوز پس از این همه سال، مرمت نشده است.بنابراین می توان یک مسیر گردشگری تعریف کرد و از گردشگران خواست تا مسجد جامع را ببینند که نماد مقاومت مردم خرمشهر است با دیوار نگاره های ناصر پلنگی یا به تماشای موزه جنگ بنشینند که یک زمان شرکت نفت ایران و انگلیس و روزگاری دیگر مرکز فرماندهی عراقی ها بوده است.
این راهنمای گردشگری بر این باور است که خرمشهر می تواند به یک شهر موزه تبدیل شود زیرا هنوز رد گلوله را بر دیوار خانه ها می توان دید؛ البته این به معنای آن نیست که خرمشهر، پس از ۳۶ سال که از آزادی آن می گذرد بازسازی نشود بلکه میتوان بخشهایی از شهر را به عنوان نشانه های زنده جنگ نگه داشت. همان گونه که آلمانی ها، بخش هایی از دیوار برلین و نقاشی ها و نوشتههای حک شده بر آن را حفظ کردهاند.
به گفته گهستونی، خرمشهر از ظرفیت بالایی برای جذب گردشگر بالاست که تنها به گردشگری جنگ محدود نمیشود. برای مثال این شهر، یک شبه جزیره است؛ بنابراین می توان گردشگری آبی در این شهر را فعال کرد یا به تالاب ناصری رفت و ماهی گرفت؛ روستاگردی کرد، در شهر قدم زد و قصه جهان آرا و هم رزمانش را شنید و جز آن با آداب و رسوم مردم شهر آشنا شد.اما گلایه مردم این است که تنها و تنها سالی یک بار توجه مسئولان به این شهر معطوف می شود؛ تازه اگر بتوان اسمش را توجه گذاشت چراکه همه چیز به روزهای جنگ و آزادسازی خرمشهر محدود می شود در حالی که سال ها از آن زمان گذشته و امروز زندگان هستند که به حمایت های دولتی و رونق اقتصادی برای گذران زندگی نیاز دارند آن هم در شرایطی که رشد بیکاری در این شهر بسیار بالاست.
این راهنمای گردشگری در استان خوزستان با اشاره به این که برنامه خاصی برای جذب گردشگر در خرمشهر وجود ندارد می گوید: با توجه به شرایط آب و هوایی در خوزستان، رونق گردشگری در این استان به ماه های خاصی از سال محدود می شود. در همان زمان محدود هم مدیران آژانس و راهنمایان ترجیح می دهند مسافران شان، زیگورات چغازنبیل، کاخ آپادانا در شوش، سازه های آبی شوشتر و در نهایت موزه جنگ در خرمشهر و مضیف حاج عبدالله در جزیره مینو را ببینند و هیچ برنامه و تعریف مشخصی برای رونق گردشگری در خرمشهر وجود ندارد.