سؤالات چهار گزینه ای یا همان تستی ، اختراع جالبی برای معلمانی است که نمی خواهند درگیر دستخط های کج و معوج و زیاده نویسی های دانش آموزان و دانشجویان شان شوند!
در این مطلب نمی خواهم درگیر تست و نقد و بررسی آن شوم. بلکه صرفاً به بررسی اجمالی پیام ناگوار تست بسنده می کنم.
در هر سوال چهار گزینه ای ، تنها یک پاسخ درست است و بقیه پاسخ ها ، کاملاً مردود هستند، هر چند بخشی از پاسخ را در خود داشته باشند.
پیام نهفته در دل سیستم تستی برای کودکان و نوجوانان این است: “برای هر مسأله و مشکلی، تنها یک راه حل وجود دارد” و این، گزاره ای غیر واقعی است و گاه، بسیار ناامید کننده و مخرب.
پیام تست، که به طور ناخودآگاه منتقل می شود، در تضاد کامل با زندگی اجتماعی ما قرار دارد. ما باید یاد بگیریم و سپس به فرزندان یا دانش آموزان خود یاد بدهیم که برای حل هر مشکلی ، فقط به یک راه حل فکر نکنند بلکه راه های مختلفی را بررسی و طی نمایند.
«زندگی تستی» ؛ سؤالات چهار گزینه ای چگونه قدرت تفکر را از یک جامعه می گیرد؟!
یک معلم ریاضی که به دانش آموزانش می گوید تنها از فرمول و راهی که یاد داده است باید جواب را پیدا کنند، در واقع به دانش آموزانش یاد می دهد که برای حل مشکلات زندگی شان نیز همان راه پیموده یا توصیه شده توسط دیگران را طی کنند و خودشان به دنبال یافتن یا ایجاد راه های جدید نگردند چرا که هر مسأله ای فقط یک راه دارد!
“زندگی تستی”، که در آن فکر می کنیم برای هر مشکلی تنها یک راه وجود دارد که باید آن را از قبل آموخت، منشأ بسیاری از مشکلات ماست.
بسیاری از کسب و کارها ، به این خاطر شکست خورده اند که صاحبان شان ، فکر می کردند که تنها یک راه برای موفقیت وجود دارد و آن راه هم همان راهی است که موفق های قبلی طی کرده اند. با این حال بعد از تقلید از راه موفقیت آمیز قبلی ها، چون به هدف شان نرسیده اند، کار و بارشان را تعطیل کرده اند.
بسیاری از دانش آموزان از درسی مانند ریاضی گریزان هستند چون ریاضی آموزش داده شده در مدارس می گوید: “فقط همین یک راه!” در حالی که اگر راه های مختلفی یاد داده می شد، شاید دانش آموز با راه دوم یا سوم و … کنار می آمد.
بسیاری از همسران از هم جدا شده اند، چون برای حل هر کدام ازمشکلات زندگی مشترک شان، تنها به راه حل های انجام یا توصیه شده توسط دیگران بسنده کرده اند و هرگز ننشسته اند که راه های جدیدتری بیابند چون اساساً یاد نگرفته اند که ممکن است راه دیگری هم وجود داشته باشد.
هیچ اشکالی ندارد در نظام آموزشی کشور به ویژه در دوره ابتدایی و اول متوسطه،گاه آزمون های تستی هم برگزار شود ولی به جای این که همه شان چهار جوابی باشند با یک سوال درست و سه نادرست، می توان سوالات سه، چهار یا پنج گزینه ای طراحی کرد و در هر سوال از یک تا چند گزینه صحیح داشت تا این پیام را انتقال دهند که در زندگی نیز می توان برای یک مسأله چندین جواب را دنبال کرد؛ حتی می توان همه گزینه ها را نادرست طراحی کرد و از دانش آموز خواست، گزینه صحیح را خودش بنویسد. هدف از این روش، گشودن کردن فکر دانش آموزان و رهایی آنها از پیش فرض هاست. (در دوره متوسطه دوم جهت آماده سازی دانش آموزان برای مسابقات علمی می توان از تست های مرسوم استفاده کرد.)
فراموش نکنیم که دوران مطلق انگاری به پایان رسیده است و نسل جدید را باید برای عصری آماده کرد که در آن، باید یک پدیده را از زوایای گوناگون ببینند و برای رسیدن به یک مقصد راه های مختلفی را پیش روی خود ببینند و انتخاب کنند و حتی خود راه های جدیدی بسازند و بروند و پیشنهاد کنند. عصر جدید، زندگی تستی را بر نمی تابد.