سرنوشت نفت ایران پس از تصمیم ترامپ
سرنوشت نفت ایران پس از تصمیم ترامپ

تصمیم دونالد ترامپ رییس جمهوری آمریکا درباره برجام، قطعا بر صنعت نفت ایران بیش از هر حوزه دیگری تاثیرگذار خواهد بود. چراکه عدم تمدید تعلیق تحریم های هسته ای ایران توسط ترامپ، نه تنها موانع سرمایه گذاری های نفتی در ایران را که هنوز هم با وجود برجام کند است، افزایش خواهد داد، بلکه در […]

تصمیم دونالد ترامپ رییس جمهوری آمریکا درباره برجام، قطعا بر صنعت نفت ایران بیش از هر حوزه دیگری تاثیرگذار خواهد بود. چراکه عدم تمدید تعلیق تحریم های هسته ای ایران توسط ترامپ، نه تنها موانع سرمایه گذاری های نفتی در ایران را که هنوز هم با وجود برجام کند است، افزایش خواهد داد، بلکه در مسیر فروش نفت ایران هم موانعی ایجاد خواهد کرد. بطوریکه برخی تحلیلگران بین المللی پیشبینی کرده اند میزان فروش نفت ایران حداقل بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار بشکه در روز کاهش می یابد. هرچند تصمیم ترامپ افزایش قیمت نفت را هم در پی داشته است اما جبران کمبود نفت ایران در بازار توسط عربستان در ماههای آینده می تواند کاهش قیمت نفت را در پی داشته باشد. اما در این میان، تصمیم گیران در صنعت نفت ایران چه باید بکنند؟

باید بپذیریم که از ابتدا، پیشبینی های عمومی درباره برجام، بیش از آنکه تخصصی و کارشناسی باشد، درگیر فضای سیاسی و تا حدی ژورنالیستی شد و همین امر موجب شد برآورد دقیقی، چه از زمان بروز توافق هسته ای یا همان برجام بین ایران و قدرتهای بزرگ که ماهها بیش از پیشبینی ها به طول انجامید و چه از پیامدهای آن برای اقتصاد ایران وجود نداشته باشد و علاوه بر آن، برخی رویدادهای غیرقابل پیشبینی همچون پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که به شدت مخالف مذاکره با ایران در زمان اوباما بر سر برجام بودند، مزید بر علت شد تا معیارهای دقیقی برای بررسی تاثیرات برجام در اختیار نباشد.

با این وجود، صنعت نفت موفق ترین نهاد اقتصادی کشور در پسابرجام بود که همانگونه که وزیر نفت قول داده بود، نه تنها میزان تولید و صادرات نفت کشور در مدت زمان کوتاهی به دوران قبل از تحریم بازگشت – آن هم در زمانی که قیمت نفت روند نزولی داشت و طرح فریز نفتی توسط اوپک اجرا شده بود و برخی معتقد بودند در شرایط اشباع بازار، امکان جذب نفت اضافی ایران در بازار ایجاد نخواهد شد – بلکه بار بخش مهمی از رشد اقتصادی را نفت بر دوش کشید.

اما روند جذب سرمایه گذاری در صنعت نفت مطابق پیشبینی پیش نرفت که یکی از دلایلش همان کارشکنی های آمریکا در مسیر انعقاد قراردادها بود. طبیعی است وقتی شرکتهای بزرگ بین المللی، نگران تاثیر انعقاد قراردادهای احتمالی خود با ایران، بر روابطشان با بزرگترین قدرت اقتصادی دنیا باشند، با ملاحظه کاری بیشتری قدم در مسیر انعقاد قرارداد می گذارند و اینجا دیگر نمی توان نفت را مقصر قلمداد کرد که در جذب سرمایه گذاران خارجی کوتاهی کرده است. وقتی شرکتهایی که به امضای تفاهمنامه هم رسیده اند و انگیزه زیادی هم برای مشارکت در میادین کم ریسک نفت و گاز ایران دارند تا از فناوری های خود برای تامین نیازهای ایران از جمله افزایش ضریب بازیافت به موازات افزایش تولید استفاده کنند، اما برای امضای قرارداد، دچار تردید هستند، چه باید کرد؟

با این حال مسیرها بسته نیست و وزارت نفت باید بدون توجه به تصمیم ترامپ، برای توسعه میادین با بهره گیری از روشهای دیگر همچون استفاده از شرکتهایی که حساسیت کمتری روی آنها وجود دارد و همچنین توان داخلی، سرعت بیشتری به مسیر انعقاد قراردادها بدهد. امضای قرارداد با شرکت انرژی پاسارگاد در آخرین روزهای سال گذشته و امضای توافقنامه توسعه میدان کرنج با کنسرسیوم پرگس نشان می دهد نفت در این مسیر حرکت می کند. بدین ترتیب هرچند احتمال خروج توتال از پارس جنوبی افزایش یافته اما از یک سو شریک چینی پروژه فاز ۱۱ برای تداوم پروژه بدون حضور توتال اعلام آمادگی کرده و شرکتهای داخلی نیز می توانند مانع از سکون پروژه ها شوند. هرچند تنها مشکل صنعت نفت، در حوزه جذب سرمایه گذاری نیست. چراکه پیشبینی می شود در ماههای آتی میزان صادرات نفت ایران نیز کاهش یابد و این امر نه تنها حضور ایران در بازار جهانی نفت را تهدید می کند، بلکه میزان در آمدهای ارزی کشور را می تواند تحت تاثیر قرار دهد. در چنین شرایطی مسیر صنعت نفت ایران مسیری دشوار است اما این مسیر مسدود نیست و همچنان می توان با عنایت به تداوم حمایت اروپا از برجام – که در مورد عینیت یافتن این حمایت در عمل، تردیدهای جدی وجود دارد و بویژه تکیه بر توان داخلی، راهکارهایی در ماههای آتی پیشبینی و تصمیماتی مناسب در این زمینه اتخاذ کرد.

حمیدرضا شکوهی