سه واقعیت درباره «ایران اینترنشنال»
به گزارش واحد فرهنگی خبرگزاری صبح اقتصاد در میان گسلهای موجود در فرایند اطلاعرسانی و طی یک دهه اخیر، شبکه ایران اینترنشنال به اتکا به هزینهها و سرمایههای کلان دشمنان ایران، زیر نقاب فعالیت رسانهای کوشید در میان مخاطبان فارسیزبان، به رسانهای مرجع تبدیل شود.
ارجاع به این رسانه البته از همان ابتدا برای بسیاری از مخاطبان نه از سر اعتماد بلکه به خاطر نمایش سرعت، جامعیت و رنگولعاب در ساخت و پرداخت انواع فراوردههای خبری بود که ابایی از آشکارسازی سوگیری گردانندگانش نداشت.
طی سالهای اخیر و در بررسیهای صورت گرفته پیرامون فعالیت رسانههای فارسیزبان خارجی، استراتژی رسانهای ایران اینترنشنال مورد توجه بسیاری قرار گرفت؛ شبکهای که برخلاف رقبایی سنتی مانند «بی بی سی فارسی» یا «رادیو فردا» از تظاهر به بیطرفی نیز فاصله گرفت تا تمایزی چشمگیر بین خود و این رقبا به تصویر بکشد و در مقاطع بحرانی که نگاه و نیاز میلیونها فارسیزبان به خط تولید رسانهها دوخته شده، جایگاهش را در راس دستگاههای خبری بیگانه مستحکم سازد.
این وضعیت البته بارها و به ویژه در مقاطعی مانند ناآرامیهای سالهای اخیر، جدال رسانهای میان بنگاههای خبری یادشده را به همراه آورد و تقابل رسانههای لندننشین را در پاییز ۱۴۰۱ باعث شد.
پس از آن بود که وقایعی مانند گریز ایران اینترنشنال از لندن به سمت واشنگتن اتفاق افتاد و در ادامه دست به دست شدنش و انتقال ذیل دارایی مالکان جدید.
این روزها و در جریان یورش رژیم صهیونیستی به خاک ایران که در دو عرصه نظامی و روایتسازیها در جریان است، ایران اینترنشنال بیش از پیش از چهره واقعی خود پرده برداشته است که در خصوص این وضعیت سه نکته اهمیت اساسی دارد:
۱. این رسانه که از همان ابتدای کارش در سال ۱۳۹۶، خود را «مدافع منافع مردم ایران» معرفی کرد و با پوششی ۲۴ساعته از اخبار و رویدادهای ایران، کوشید در صدر رسانههای متخاصم قرار گیرد، در روزهایی که بزرگترین دشمن مردم ایران، متجاوزانه خاک و حیات مردم کشور را مورد تعدی قرار میدهد، با «بنیامین نتانیاهو» به صورت اختصاصی و زنده مصاحبه میکند تا آشکارتر و عریانتر به مخاطب بگوید چه جایگاهی نزد دشمن صهیونی دارد.
کوچکترین آگاهی از مسائل رسانه و ارتباطات کافی است تا مشخص سازد در وضعیت جنگی، حضور سرکرده یک جبهه درگیر در یک رسانه چه معنایی دارد زیرا نتانیاهو این روزها در معدودی از رسانهها و شبکههای اسرائیلی خودنمایی کرده است و این یعنی ایران اینترنشنال از شبکههای مستقر در اراضی اشغالی و سایر کشورهای غربی صهیونیستیتر است.
ایران اینترنشنال تریبون خود را در اختیار نتانیاهو قرار داد تا به صورت مستقیم مواضع خود علیه مردمی که دارد آنها را از طریق انواع جنگافزارهایش هدف قرار میدهد، اعلام دارد.
۲. شبکه صهیونی که در خبرهایش با استناد به گزارشهای سیاهیلشگر شهروند-خبرنگاران، ایجاد ارعاب و هراسافکنی و نیز وحشت از قحطی و کمبود اقلام اساسی زندگی مردم را در دستور کار دارد و طرف مقابل را به «سانسور» اخبار واقعی نبرد با رژیم متهم میکند، خود به سانسورچی اخبار منفی به ضرر اسرائیل تبدیل شده است.
اخبار مرتبط با هدف قرار گرفتن مواضع رژیم، ترس و وحشت ساکنان اراضی اشغالی، ویرانیهای به جای مانده ناشی از اصابت موشکها و پهپادهای ایرانی و … در این رسانه تا جایی که میسر است سانسور میشود. در برابر، اخبار جعلی مرتبط با «وخامت اوضاع» در ایران در این رسانه پررنگ و پرطنین است.
۳. جنگ وضعیتی مقبول و خوشایند نیست و همه میدانند پیامدهای آن، فارغ از محل وقوع و بازیگرانش، مردم را به رنج و سختی میاندازد.
در چنین شرایطی، رسانه مدعی حمایت از مردم ایران، خود به ابزاری برای تشدید دامنه و ترغیب آمریکا به مشارکت در جنگ علیه ایران به نفع اسرائیل بدل شده است. یکی از کارشناسان این رسانه با تکرار ادعای نتانیاهو مبنی بر فاصله کوتاه ایران تا دستیابی به سلاح اتمی، در گزارشی میگوید: تقریبا همه نمایندگان جمهوریخواه و دموکرات آمریکا با حمله آمریکا به تاسیسات هستهای ایران موافقند و تنها بمبهای سنگرشکن آمریکا میتواند توان هستهای ایران را از بین ببرد.
در مجموع ایران اینترنشنال این روزها در حوزه روایتسازی در ستاد تبلیغات جنگ نتانیاهو تمام ظرفیتهایش را به کار انداخته و صراحتا با پرچم اسرائیل و از زبان دستاندرکاران و کارگزارانی که بیتوجه به مهر وطنفروشی بر پیشانی، به فارسی بر روان مخاطب تازیانه میزنند علیه مردم ایران وارد جنگ شده است.
- منبع خبر : ایرنا