حمیدرضا نقاشیان – وقتی نماینده مجلس شورای اسلامی در صحن مجلس گزارش میدهد که حدودا ۴ هزار نفر از فرزندان این مسئولین در انگلستان مشغول تحصیل هستند نکات جالبی به ذهن تبادر میکند و این نکات به شرح زیرند:

اولا معلوم میشود در طول ۴۰ سال پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نظام آموزشی ایران کفایت لازم برای جذب نیروهای منتسب به مسئولین را نداشته و اینان اعتباری برای نظام آموزشی قائل نیستند که فرزندان خود را به انگلستان برای تحصیل اعزام میکنند.

ثانیا معلوم میشود انگلستان به فرزندان مسئولین این کشور سرویس ویژه خارج از تحریم و تحفظ اعطا میکند که حاضر میشود این فرزندان در آن کشور تحصیلات عالیه نموده و برای خدمت صادقانه در نظام جمهوری اسلامی  در خدمت به حضرت صاحب الزمان عج برای نابود کردن کفر جهانی  از جمله اسراییل و انگلیس و آمریکا خود را آماده نمایند.

ثالثا نشان میدهد دکتر مهندس های خروجی از دانشگاه آزاد اسلامی که با همت جریان خط دار منتسب به انگلیس بنا نهاده شده بود نتوانسته اند منویات پیر سیاست را بر آورده نمایند که چنین تمهیدی زمینه کامل ایجاد بستر برای منویات آنان را فراهم خواهد آورد.

رابعا وقتی عضو فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس معتقد است لازم نبود برخی مسئولان کشور به خاطر تحصیل در کشوری تابعیت آنجا را دریافت کنند این موضوع به ذهن تبادر میکند که شاید رئیس جمهوری ایران این تابعیت را آنهم بطور افتخاری دریافت نموده باشند و خبط و خطا این باشد که آن را از چشم شورای نگهبان قانون اساسی مخفی و حتی  دستگاههای اطلاعاتی نیز در این خصوص نتوانسته و یا تعمدا نخواسته اند که قوی عمل نموده و خود را ضعیف نشان داده اند.

قرائت گزارش دوتابعیتی ها در صحن علنی توسط ابوالفضل ابوترابی این واقعیت را نشان میدهد که فضای ضدیت با امریکا بر دیگر گرایشات جریان ساز پرده ای زخیم ایجاد نموده بوده است و ایران اسلامی تحت تاثیر این فضا از گرایش مسئولین به انگلستان غفلتی جبران ناپذیر مرتکب شده است. اینکه در جریان تحقیق و تفحص از دو تابعیتی ها،معلوم شود قریب به یکصد نفر دو تابعیتی در رده های بالای دولتی وجود دارد یعنی فاتحه دستگاههای اطلاعاتی را از ریشه بخوانیم.

اینکه برای نمایندگان مجلس توضیح داده شود که داشتن تابعیت یک کشور مفهوم سوگند وفاداری داشته و با حق شهروندی و یا حق اقامت و یا داشتن گرین کارت از ریشه فرق دارد، واقعا خواب بودن کشور توسط دستگاههای نظارتی را خبر میدهد و به هیچ وجه من الوجوه قابل بخشش نخواهد بود. قانون ممنوعیت پذیرش تابعیت دوم در ایران از ۸۰ سال قبل معتبر بوده است و به هیچ وجه ملغی نگردیده است و ندیده گرفتن این تخلف قانونی برای شهر وندان عادی این توهم را بوجود آورده که این قانون قابلیت اجرا ندارد و باید از تمرکز و تاکید روی ممنوعیت های مذکور عدول نمود!!

فی الواقع با این گزارش هولناک معلوم میشودهدف کلان انقلاب اسلامی که پایه ریزی برای حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه بوده است  توسط سردمداران نظام جدی گرفته نشده است و این عملکرد در مردم کوچه و بازار بی اعتبار بودن اهداف نظام را القاء نموده است. این موضوع که وقتی انقلاب شد عده ای بازاری مسبوق به ارتباط با انجمن های خاص دور آیت الله مهدوی کنی را گرفته و شعبه ام آی تی در ایران را در اختیار گرفتند این نگرانی را یافته بودم که که پشت این اقدام به نام امام صادق (ع) اهداف یارگیری از هوشمند ترین دانشجویان این نظام که اتفاقا با خانواده های مذهبی هم ربط نسبی دارند ، اهدافی نهفته باشد. وقتی دانشگاه امیر کبیر (پلی تکنیک سابق ) رابطه ارگانیک با دانشگاه بیرمنگام انگلستان پیدا نمود این موضوع برایم مسجل شد که انگلستان برنامه های بسیار دراز مدت در ایران را زمینه سازی میکند.من از وقتی فرزند فرمانده نیروی هوایی این کشور از انگلستان باز گشت و بلافاصله در وزارت نفت مسئولیت گرفت متوجه شدم کاسه های بزرگی زیر نیم کاسه ها نهفته است و ما از بی خبری بخواب خرگوشان رفته ایم. بنظر من تنها اقدام عاجلی که دشمن نتواند بدل نمایدو باید بدست مجلس صورت پذیرد (البته اگر هیات رئیسه موافق باشند)  این خواهد بود که داشتن دوتابعیتی در هر شکل و موقعیتی طبق قانون بدلیل اقدام خلاف قانون برای همیشه از داشتن مسئولیت دولتی محروم گردد و این امر حتی برای رئیس جمهور هم استثنا نداشته باشد تا بتوانیم گوشه کوچکی از نفوذ دشمن مکار را پاکسازی کنیم و نظام اسلامی را از این خطر خانمان بر انداز تا حدی حفاظت نماییم. والسلام