شهید اسدالله لاجوردی زندان کشیده زمان رژیم ستم شاهی بود که در ۲۷ مرداد ۱۳۵۶ درست در زمان فشار فضای باز که تحت خیزشهای مردمی آغاز شده بود همراه بسیاری دیگر از زندانیان سیاسی آزاد شد. و تا روز اول شهریور ۱۳۷۷ که به فیض شهادت نایل آمد جان نثار منویات امام(ره) و انقلاب و […]
شهید اسدالله لاجوردی زندان کشیده زمان رژیم ستم شاهی بود که در ۲۷ مرداد ۱۳۵۶ درست در زمان فشار فضای باز که تحت خیزشهای مردمی آغاز شده بود همراه بسیاری دیگر از زندانیان سیاسی آزاد شد. و تا روز اول شهریور ۱۳۷۷ که به فیض شهادت نایل آمد جان نثار منویات امام(ره) و انقلاب و اسلام بود و برای دیدن ناخالصی ها خون دل میخورد و جفا میکشید و رضای خدا میخرید که اینگونه اند مردان خدایی که « مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا﴿احزاب ۲۳﴾» و به عبارتی از مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.» مرحوم مغفور خلد آشیان شهید لاجوردی عهدی با خدا داشت که معامله بردار نبود.
شهید بزرگوار لاجوردی جاذبه ای وافر از مومنین و دافعه ای فراتر از کافران داشت.
توابین از فرقان به نمازش اقتدا میکردندو امثال مجید انصاری بواسطه رفت و آمد به بیت امام و خوشایند برخی عناصر خفی ذات مانند موسوی خوئینیها و ساده لوح همانند مرحوم موسوی اردبیلی برای ایشان داستان دروغین بیان میکرد.
منافقین بر بغض نسبت به او کینه می انباشتند و متدینین او را مدینه فاضله در پاکی و نجابت می شناختند .
حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای حاج شیخ علی اکبر ناطق نوری او را اینگونه توصیف کرده است که:«مرحوم لاجوردی غیر از اینکه خودش ساده زیست بود، اساساً از همان سال های قبل از انقلاب، طرفدار فقرا و محرومین بود. زندگی اش هم به شکل آنها بود و به همین دلیل اثر میگذاشت. مرد عمل بود، مرد اجرا بود، طرفدار فقرا بود، با تکاثر و تراکم ثروت برای افراد و سودجویی و سرمایه های کلان از هر طریقی فراهم کردن، به شدت مخالف بود. با کاخ نشینها سر سازگاری نداشت. بعضیها او را متهم به بازاری بودن میکردند. بازاری هم که میگویند، متأسفانه خیال میکنند یعنی کسی که به دنبال تکاثر و ثروت و سرمایهداری و حمایت از پولدارهاست. او اصلاً داخل این قضایا نبود.
بعضی از دوستان میگفتند که آقا سید اسدالله در حمایت از فقرا و محرومین و بیاعتنایی به متکاثرین و کسانی که به دنبال تکاثر ثروت و پول هستند، خیلی افراطی فکر می کند. این از خصوصیات و روحیات مرحوم لاجوردی، اعلی الله مقامه بود.
نکته دیگری که می خواهم در مورد این شهید بزرگوار به آن اشاره کنم، اطاعت از مقام ولایت است. او مطیع محض و بیادعای امام بود و پس از رحلت امام رحمه الله علیه، همین تقید و اطاعت را نسبت به مقام معظم رهبری داشت. توصیهای هم که همواره به بچههایش و به دیگران داشت این بود که در برابر دستور ولایت، هیچ جای گفتگو و بحث نیست.
مرحوم لاجوردی بسیار اهل مطالعه و تحقیق بود، اما در عین حال که خودش اهل نظر و اهل فکر بود، آن جایی که بحث اوامر و دستورات ولایت میشد، کاملاً مطیع بود و نظرات خود را کنار میگذاشت.
یکی از خصوصیات دیگر مرحوم لاجوردی، آزادگی و صراحت لهجهاش بود. به هیچ وجه نسبت به احدی وابستگی نداشت. بنده سالیان سال، چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب، او را میشناختم؛ به خصوص بعد از انقلاب که از نزدیک با هم کار می کردیم و صراحتاً می گویم که به هیچ وجه اهل تملق نبود. اگر هم به این نتیجه میرسید که در بنده و امثال بنده، نکته قابل نقدی وجود دارد، صریحاً میگفت.
بسیار محجوب بود، اما ذره ای تملق در او راه نداشت. صریح اللهجه بود و سلامت نفس داشت.
من اگر بخواهم ایشان را در یک عبارت توصیف کنم، باید بگویم که مرحوم لاجوردی مبارزی ساده زیست، مخلص وولایت پذیر بود.
در این مورد هم که گاهی می پرسند آیا صحیح است که ایشان از دولت حقوقی نمیگرفت، باید در پاسخ بگویم که این حرف باید درست باشد. من تأیید میکنم حداقل در آن دورهای که با هم کار کردیم، حقوق نمیگرفت. اساساً این طوری بود که فقط از درآمد محدود مغازهای که با اخوی اش داشت زندگی شان را اداره میکرد. اگر اهل این حرف ها بود و یک منبع حقوقی و درآمدی داشت که بعد از بیرون آمدن از کار، نمیرفت توی زیرزمین نمینشست و خیاطی نمیکرد.خداوند روح این مجری شریعت را با صاحبان آن محشور کند و او را ماجور فرماید.» فی الواقع شهید لاجوردی منافقین را از هر کسی بهتر میشناخت از همان روزهای اول انقلاب
نفاق چهره بر کشید و گاهی درقالب دوست و گهی درقالب دشمن به همه ارکان نظام از خوبان تا خوبیها انگ نا مانوس و بی ارزشی می نواخت با بیگانگان در آمیخته بود از ایشان کمک میگرفت و تیشه به ریشه میزد.جریان نفاق لاجوردی راست قامت را به خانه فرستاد وهمین جریان نفاق بر او گلوله گشود تا از تحقیق در خصوص انفجار نخست وزیری باز ماند
و با تهیه ده ها گزارش کذب امام علیه الرحمه را در خصوص خانه نشینی و عزل او به سکوت وا داشت.
لاجوردی هنوز مظلوم است خودی ها هم بدو ظلم میکنند در فیلم ماجرای نیمروز نقش او را کتمان کردند و در ماجرای زندان و منافقین بدو دروغ بستند.
روز اول شهریور روز بزرگداست او را گرامی میداریم و به روح پر فتوحش سلام و صلوات میفرستیم.
والسلام