مذاکره غیرمستقیم ایران و آمریکا؛ وزنکشی تازه دیپلماسیخواهان و جنگطلبها در کاخ سفید
به گزارش واحد بین الملل خبرگزاری صبح اقتصاد تا همین چند روز پیش که جمهوری اسلامی ایران از آمریکا به خاطر تهدید به بمباران در صورت عدم توافق تهران با واشنگتن به شورای امنیت سازمان ملل شکایت کرد، بسیاری از ناظران تصور میکردند، اوضاع کاملا به سود جریان ضدایرانی در کاخ سفید است و مذاکرهجویان قادر به عرض اندام مقابل جنگطلبان نیستند.
اظهارات دوشنبه شب «دونالد ترامپ» در دیدار با «بنیامین نتانیاهو» اما بسیاری از محاسبات را تا اینجای کار به هم ریخته است؛ به خصوص محاسبات نخست وزیر رژیم صهیونستی که تصور میکرد در ملاقاتش با ترامپ میتواند نسخه خلع سلاح هستهای لیبی برای ایران را به دولت آمریکا بقبولاند.
در این میان و به موازات آشکار شدن اختلاف نظر ترامپ با نتانیاهو که بر اقدام نظامی علیه ایران اصرار دارد، برخی رسانههای غربی باز هم به دودستگی تیم سیاست خارجی دولت آمریکا در مواجهه با تهران توجه نشان میدهند.
پس از اعلان موعد و مکان مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا، «اکسیوس» رسانهای بود که اتفاق نظر چهرههایی مانند «جی دی ونس» معاون ترامپ با «استیو ویتکاف» نماینده ویژه رئیسجمهوری ایالات متحده در امور خاورمیانه برای توسل به دیپلماسی در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران را مورد توجه قرار داد و نوشت ترامپ اکنون بیشتر با جبهه صلحطلب که از راه حل دیپلماتیک طرفداری میکنند، همراستا است.
دوقطبی مواجهه با ایران در میان پیرامونیان ترامپ
ایران همواره یکی از موضوعات محوری در سیاست خارجی دونالد ترامپ بوده است. رئیسجمهور آمریکا در طول مبارزات انتخاباتی خود و پس از آن از رویکرد دولت «جو بایدن» در قبال ایران انتقاد و بر اعمال سیاست «فشار حداکثری» از طریق تشدید تحریمها و مقابله با فروش نفت ایران تاکید کرده است اما همزمان لزوم دستیابی به توافق هستهای با ایران و پرهیز از جنگ را تکرار و ضمنا تصریح کرده که به دنبال تغییر رژیم در ایران نیست.
در چنین شرایطی و همچنان که اشاره شد، انتخاب «مارکو روبیو» سناتور تندروی جمهوریخواه برای وزارت خارجه و «مایک والتز» چهرهای که به مواضع تند علیه ایران شهرت دارد به عنوان مشاور امنیت ملی از یک سو و ویتکاف نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه در سوی مقابل، حلقه نزدیک به ترامپ را در ارتباط با ایران دچار دودستگی کرده است.
در این میان، وجود چهرههایی رسانهای مانند «تاکر کارلسون» پیرامون رئیسجمهوری آمریکا که گفته میشود به عنصری بانفوذ در کاخ سفید تبدیل شده به پیچیدگیهای تصمیمگیری درباره ایران دامن زده است. علاوه بر این، نامهایی چون «اریک ترامپ» سومین فرزند رئیسجمهوری آمریکا به عنوان یکی از طرفداران بانفوذ توسل به دیپلماسی از سوی برخی منابع مطرح میشود.
جبهه طرفداران دیپلماسی در هسته تصمیمگیری آمریکا
از نگاه برخی تحلیلگران، استیو ویتکاف را باید مهره اصلی ترامپ در هرگونه تعامل و تصمیمگیری درباره ایران خواند. او کسی است که در مذاکرات با روسیه برای پایان دادن به جنگ اوکراین نیز بر «کیت کلوگ» فرستاده ویژه ترامپ در امور اوکراین ترجیح یافت و به جای کلوگ رهبری مذاکرات واشنگتن با مسکو برای توافق صلح اوکراین را برعهده گرفت.
ویتکاف اخیرا در مصاحبهای خواستار سازش با ایران بر سر پرونده هستهای شده و پیشنهاد راستیآزمایی برای نظارت سفت و سخت بر فعالیتهای هستهای ایران را ارائه کرده است. «خبرگزاری فرانسه» با اشاره به مواضع او در گزارشی یادآور شده پیشنهاد ویتکاف در واقع در راستای توافق «باراک اوباما» با ایران در سال ۲۰۱۵ است که مورد حمایت کامل طرفهای اروپایی نیز قرار دارد.
تاکر کارلسون که از او به عنوان منتقد مداخلهگرایی آمریکا یاد میشود و نیز چهرهای که میگویند ترامپ را در دور اول ریاستجمهوری از درگیری نظامی با ایران برحذر داشت، از دیگر چهرههای دارای نفوذ بر ترامپ در ارتباط با موضوع ایران به حساب میآید. کارلسون درباره هرگونه اقدام نظامی علیه ایران به ترامپ هشدار داده و گفته «حمله به ایران یقینا منجر به جنگی خواهد شد که میلیاردها دلار هزینه دارد و منجر به مرگ هزاران آمریکایی در منطقه خواهد شد.»
«ایندیپندنت» با اشاره به این موضوع نوشت، کارلسون ممکن است بتواند ترامپ را از هرگونه تنش نظامی با ایران دور کند؛ همان کاری که در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ کرد. او ژانویه ۲۰۲۰ در یک برنامه تلویزیونی هشدار داد که اگر آمریکا علیه ایران اقدام نظامی کند به مراتب بدتر از افغانستان در باتلاق گیر خواهد کرد و خروج از آن بسیار دشوار خواهد بود. پس از حمله موشکی ایران به پایگاه عین الاسد در ۸ ژانویه ۲۰۲۰، کارلسون باز در یک برنامه تلویزیونی تاکید کرد «من فکر نمیکنم پرزیدنت ترامپ به دنبال یک جنگ تمام عیار باشد. اطرافیانش ممکن است دنبال آن باشند اما افراد هوشیار و عاقل نه.»
تقلای جنگطلبهای کابینه ترامپ علیه ایران
اما این همه ماجرا نیست. در طرف دیگر میز امنیتی کاخ سفید، چهرههای تندرویی نشستهاند که به گروه جنگطلب و مداخلهگر معروفند. این افراد معتقدند که تنها راه توقف برنامه هستهای ایران، اقدام نظامی یا تهدید معتبر به جنگ و یا برچیدن کامل برنامه هستهای ایران از طریق اقدام نظامی و همچنین فشار سیاسی است.
مایک والتز که در راس تیم امنیتی کاخ سفید قرار دارد چهره کلیدی این دسته است. والتز اخیرا در مصاحبه با شبکه «ان بی سی نیوز» گفته همه گزینهها روی میز است و استفاده از گزینه نظامی علیه ایران را رد نمیکند. وی در اظهاراتی فراتر از این، حتی خواستار پایان قطعی برنامه موشکی، تسلیحاتی و کنار گذاشتن چرخه غنیسازی از سوی ایران شده است. والتز در ادامه به ان بی سی نیوز گفته «ایرانیها میتوانند اینها را تحویل دهند و به روشی که قابل راستیآزمایی باشد آن کنار بگذارند یا اینکه با یک سری پیامدهای دیگر مواجه شوند.»
مارکو روبیو وزیر خارجه دولت آمریکا، دیگر چهرهای است که میتواند در تصمیمات نهایی کاخ سفید در قبال ایران تعیینکننده باشد. مواضع روبیو در قبال ایران نیز چیز پنهانی نیست. او از زمانی که به عنوان سناتور انتخاب شده همواره مواضع تند و تیزی علیه جمهوری اسلامی ایران داشته است؛ هرچند که در مقام اجرایی داستان کاملا متفاوت است، با این حال زمینه فکری او همان مواضع قبلی است.
روبیو نیز مانند والتز خواستار برچیده شدن کامل برنامهای هسته ای ایران است و اخیرا در یک مصاحبه در واکنش به احتمال ترور ترامپ از سوی ایران مدعی شد که آمریکا توان تغییر حکومت ایران را دارد. روبیو همچنین از مخالفان سرسخت توافق هستهای ایران بود.
کدام گروه خط مشی نهایی کاخ سفید را تعیین میکند؟
با توجه به شکاف میان مشاوران امنیتی دولت آمریکا، تصمیمگیری برای رئیسجمهور آمریکا نیز چندان ساده به نظر نمیرسد. از دید برخی ناظران و تحلیلگران، مواضع دونالد ترامپ طی ماههای گذشته نشانگر نوعی سردرگمی و شک و تردید در ارتباط با موضوع ایران است.
«آمریکن اینترپرایز» در گزارشی با این موضوع که «مشاوران ترامپ درباره ایران دچار اختلاف هستند» نوشته رئیسجمهور آمریکا شخصا میان این دو دیدگاه مردد است. از یک سو او همچنان ایران را دشمن اصلی معرفی میکند ولی از سوی دیگر تمایلی به ورود به جنگی جدید ندارد و ترجیح میدهد توافقی هرچند تبلیغاتی با ایران داشته باشد که بتواند آن را پیروزی معرفی کند، حتی اگر در عمل از توافق اوباما محدودتر باشد.
با این حال این گزارش رد نمیکند که برنده جدال در کاخ سفید ممکن است خط مشی نهایی دولت ترامپ را در قبال ایران تعیین کند. «متیو کانتینتی» نویسنده این گزارش و تحلیلگر «فری پرس» میگوید، سیاست ترامپ در قبال ایران ممکن است در دوره دوم ریاستجمهوریاش بسته به موازنه قدرت در درون تیمش شکل بگیرد، نه بر اساس استراتژی روشن و واحد. او همزمان مجذوب نمایش قدرت است و هم به شدت از هزینههای نظامی و جنگ گریزان.
اما به غیر از این، آنچه تا به امروز شاهد آن بودهایم تلاش ترامپ برای حل و فصل موضوع هستهای ایران از طریق مذاکره است. ترامپ روز دوشنبه در دیدار با نخست وزیر اسرائیل در واشنگتن از برگزاری دور اول مذاکره با ایران در روز شنبه خبر داد؛ اظهاراتی که به سرعت به خبر اول رسانههای جهان تبدیل شد و تعجب بسیاری را نیز برانگیخت. تاکید بر شروع مذاکرات یعنی تمایل ترامپ به فرصت دادن به گزینه دیپلماسی. بنابراین تمایل به گفتوگو و مذاکره را باید تا اطلاع ثانوی و تحولات بعدی رویکرد غالب کاخ سفید در ارتباط با ایران خواند.
فارغ از این، انتخاب استیو ویتکاف به عنوان مذاکرهکننده ارشد آمریکا در مذاکرات روز شنبه در عمان را هم باید حامل همین پیام و نشانه دیگری از رویکرد ترامپ در قبال ایران ارزیابی کرد که نشان میدهد در وزنکشی تازه دیپلماسیخواهان و جنگطلبها در کاخ سفید، گروه نخست فعلا دست بالا را دارند.
- منبع خبر : ایرنا