به گزارش گروه سیاسی صبح اقتصاد؛ حمید محجوب فعال سیاسی در یادداشتی آورده است: مشکل واقعی ما، ترامپ نیست. مشکل خود ما هستیم. یعنی ضعفها و ایرادات و اشکالات و نواقص داخلی سیستم و فقر و فساد و تبعیض و بیعدالتی. ترامپ اولین رییسجمهور آمریکا نیست که علیه ما حرف میزند؛ شاید آخرین آنها هم […]
به گزارش گروه سیاسی صبح اقتصاد؛ حمید محجوب فعال سیاسی در یادداشتی آورده است: مشکل واقعی ما، ترامپ نیست. مشکل خود ما هستیم. یعنی ضعفها و ایرادات و اشکالات و نواقص داخلی سیستم و فقر و فساد و تبعیض و بیعدالتی.
ترامپ اولین رییسجمهور آمریکا نیست که علیه ما حرف میزند؛ شاید آخرین آنها هم نباشد. همه روسایجمهور پیشین آمریکا کم و بیش مواضع سختی علیه جمهوری اسلامی داشتند. خوشبختانه یا متاسفانه چیزی نبوده که تجربه نکرده باشیم. از حمله مستقیم نظامی تا کمک به متجاوز و حمله به هواپیمای مسافربری و جزایر و دکلهای نفتی و سالها تحریم اقتصادی و… حالا هم تحریم سپاه پاسداران با همه تبعاتش. آیا اتفاق تازهای رخ داده؟ آیا جمهوری اسلامی قرار است با تهدید و تحریم ترامپ نابود شود؟
تجربه نشان داده که ملت ایران در مقابل زور و زورگو و تجاوز و متجاوز مثل کوه میایستد. پس خیالمان راحت. از دیوانهای مثل ترامپ که برعکس اوباما، نه شخصیت موجهی دارد و نه مورد اقبال دنیاست، نترسیم. اما از مشکلات داخلی خودمان بترسیم.
مشکلات داخلی، هم میتواند مشکل اقتصادی و بیکاری باشد که معمولا موقع انتخابات و تبلیغات و مناظرات، مورد توجه حضرات است؛ و هم مشکلات عدیده فرهنگی و اجتماعی که اغلب به روی خودمان نمیآوریم و ساده از کنارش عبور میکنیم. جالب اینکه به جای نقد و آسیبشناسی و تجزیه و تحلیل درست و علمی و تلاش برای حل این معضلات، همه چیز را سپردهایم به خطبا و ائمهجمعه که بیایند با زبان تهدید و تمسخر و توهین و یا با سادهانگاری و سادهاندیشی، تکلیف همه مسایل را روشن کنند و براین اساس، سالهاست که تکلیف خیلی چیزها روشن نشده!
ما که قرار بود الگوی تازهای از مردمسالاری آنهم از نوع دینی به دنیا نشان دهیم و همگان (مخصوصاً جهان اسلام) را به این شیوهی نو از حکمرانی دعوت کنیم؛ ما که رویای عقلانیت و عدالت در سر داشتیم و شعارش را هم سر دادیم؛ ما که از برابری و برادری دم زدیم و از حقوق برابر همه شهروندان گفتیم؛ بله ما. حالا به خودمان رجوع کنیم و ببینیم آیا الگوی ما واقعا الگوی قابلقبول و جذابی برای همه دنیا هست؟!
ما که گاهی در حل سادهترین مسایل سیاسی و تصمیم گیری درمانده میشویم و با توجیه و تکذیب و تفسیر و اتلافوقت، اجازه میدهیم از کاه، کوهی ساخته شود و همگان به ریش خودمان و الگویمان بخندند؛ ما که در دنیای مدرن حواسمان به دنیای اطلاعات نیست و اصلا برایمان مهم هم نیست که تبلیغات رسانهای علیه ما چه میگوید؛ چگونه میخواهیم الگوی جذابی برای دیگران (لااقل همین کشور برادر عراق) باشیم؟! ما که نهادها و سازمان ها و ارگانهای قانونیمان چندین ماه درباره حضور یا عدم حضور یک فرد زرتشتی در شورای شهر بحث میکنند و سرانجام هم به هیچ نتیجهای نمیرسند، چگونه ادعا میکنیم که مردمسالاریمان در دنیا الگو و نمونه هست؟!
گاهی با خودم فکر میکنم آیا همه این حوادث، میتواند اتفاقی باشد یا اینکه براساس آن توهم توطئه، دستهایی پشتپرده درکارند تا آبرویمان را ببرند؟ مگر میشود بعد از چهل سال، هنوز تکلیف سادهترین مسایل سیاسی خود را ندانیم و راهحلی هم برایش نداشته باشیم؟ آیا در جمهوری اسلامی کسی پیدا نمیشود که لااقل دلش بسوزد و گاهی حتی برای توجیه اذهان عمومی و یا خنثی کردن تبلیغات بیرونی، راهحلی فوری برای حل مشکلات سادهی جامعه بیابد؟ به نظرم تصمیمگیری درباره برخی مسایل به یک شجاعت و شهامت نیاز دارد. بیاییم به صدور مجوز رانندگی زنان در عربستان سعودی نخندیم!