تصمیمات ابتدایی در ارائه پیشهاد شهردار شدن محمدعلی نجفی از ابتدا حاوی سیاستهایی بود که به منافع مردم در اداره شهر تهران ربطی نداشت
نزدیک به ۶ ماه از انتخاب محمدعلی نجفی به عنوان شهردار پایتخت گذشته است و بروز ناتوانی وی در هر چارچوبی اعم از نا رسایی جسمی و یا ناکارآمدی عملی بدلیل انتخاب غلط شهر تهران را در مدیریت با وقفه در آینده نگری مواجه نموده است.
اینکه کدام تصمیم محمدعلی نجفی درست بوده
که بپذیرد شهردار شهر تهران شود و یا از شهردار شدن منصرف، هر دو امری شخصی تلقی میشوند
و ربطی به تصمیم حساس و کلانی که منتهی به یک امر بسیار مهم با عنوان اداره مطلوب و در خور شان پایتخت جهان اسلام یعنی تهران نداشت.
اینکه پست شهرداری تهران بتواند جایگاه پرش برای ریاست جمهوری بوده باشد و تصمیمات زد و بند پایه برای آینده ایران اسلامی مهمل تحت الشعاع قرار دادن منافع ملت و مردم در شهر تهران شود نیز از ریشه اشتباه بود.
اینکه کسی را شهردار کنیم که بعدا بتوانیم طوق مسئولیت ریاست جمهوری بگردن او بیاندازیم فکر ملی نبود.
این که محمود احمدی نژاد از این شارع گذشت پس دیگران هم میتوانند هم گزینه صحیحی نبود.
محمد علی نجفی از نظر من شخص محترم و دوست داشتنی واما با فاصله از دیدگاه و تفکر اسلامی انقلابی است که به کار ریاست جمهوری آینده هم نمی آمد.
در ضرب المثل های فارسی گاهی جملاتی یافت میشوند که حتی جوهر طلاهم برای نوشتن و انتشار آنها کم ارزشند.
خشت اول گر نهد معمار کج!
تا ثریا میرود دیوار کج.
شورای شهر تهران وقتی جریانی انتخاب شد
باید همین نتیجه را میداد و باید منتظر نتایج از این ناکارامدانه تر هم باشیم.
اساسا اداره شورایی شهر ریشه در چپ مزاجی های ابتدای پیروزی انقلاب داشته و مسیر مطلوبی را طی ننموده است.
بهترین گزینه برای انتخاب شهردار ، انتخاب مستقیم شهرداران مناطق توسط ساکنین هر منطقه است و نهایتا شهردار تهران باید از میان ایشان و یا با انتخاب ایشان بیشتر برای ایجاد هماهنگی همانند نخ تسبیح و با ماموریتی کاملا تعریف شده صورت پذیرد.
شاید حتی همین تعداد مناطق با انتخاب دو نفر یکی برای شهردار منطقه بودن و دیگری برای عضویت شورای شهر هم گزینه ای بهتر برای انتخاب شورای شهر بوده باشد.
این شیوه انتخاب گروهی متاسفانه در اغلب شهر ها نه تنها پاسخ مناسبی نداد بلکه بیش از آنکه بتواند مشکلاتی از نیازهای شهر را حل و فصل نماید، ابزاری برای ترکیب و تشکیل جریانهای سیاسی شد تا اجرایی بودن!
بسیاری بر این باورند که فضای منحصر بفردِ شهرداری تهران، هرگز جای مناسبی برای ایجاد سکوی پرش های سیاسی نیست و استفاده کردن از این پست برای آن دیگری بیشتر به تخریب اهداف اولی ما انجامد.
امروز به سقا خانه هایی که محمود احمدی نژاد در خیابانهاساخت نگاه کنید چه وضعی دارند؟
به دریاچه منطقه ٢٢ که قالیباف ساخت نگاه کنید که چه وضعی داد؟
به پل صدری که قالیباف با نیت گل کردن در مسیر رئیس جمهور شدن ساخت نگاه کنید که چقدر مشکل ترافیکی شرق تهران را حل کرد، نگاه کنید؟
هزینه های نجومی صرف اهداف شخصی نشده اند؟
محسن هاشمی بحرمانی (رفسنجانی )به عنوان فرزند معظم له هم، حتی با سابقه کار اجرایی در متروی تهران، نیز گزینه جانشینی مناسبی برای نجفی محسوب نمیشود.
روابط گذشته ایشان با عوامل چینی و کره ای ابهامات عدیده ای در پاکدستی وی ایجاد نموده که سوابق آن در سازمانهای اطلاعاتی موجود و به همین دلیل شرایط عبور از فیلتر شورای نگهبان را نیافت .
ورود به ساختمان بهشت، بایستی با مبانی ارزشی تحقق یابد. اینکه ما از سکوی پرش شهرداری برای اهداف دیگری استفاده کنیم خود به محسن هاشمی این اجازه را نداده که رغبت به شهردار شدن داشته باشد زیرا در نهاد خود این نگرانی را دارد که سقف پرواز همین است و بس و در عین حال سیبل شدن برای خطاهای پدرش نیز در این پست خواهد شد. والسلام
حمید رضا نقاشیان