مقام معظم رهبری همواره بر نقش دانشگاهیان و نخبگان در پیشرفت کشور تاکید داشتند و این کلید واژه مهم در سال ۹۶ نیز در بسیاری از سخنرانی ها و دیدارهای ایشان مورد تاکید قرار گرفت. مقام معظم رهبری در سال ۹۶ در دیدارهایشان با جامعه دانشگاهی و دانشجویان درخصوص وضعیت دانشگاه ها، توجه به نخبگان، پیشرفت علم و فناوری […]
مقام معظم رهبری در سال ۹۶ در دیدارهایشان با جامعه دانشگاهی و دانشجویان درخصوص وضعیت دانشگاه ها، توجه به نخبگان، پیشرفت علم و فناوری و اثرگذاری دانشگاه در جامعه تاکیداتی را بیان کردند.
در ذیل به مهمترین موضوعات مطرح شده از سوی ایشان درخصوص دانشگاهیان و نخبگان اشاره می شود؛
ایشان در دیدار با دانش آموزان و دانشجویان در آستانه روز دانشجو در ۱۱ آبان ماه سال گذشته تاکید کردند: خوب درس بخوانید، خوب کار کنید. علم و علمآموزی یکی از اساسیترین ابزارها و وسیلهها است، برای کسب قدرت مواجهه با دشمنیها و با طوفانها و با امواج سخت و مانند اینها. جوانهای خوب ما درس بخوانند، علمآموزی کنند.
آنهایی که نخبه هستند، برای کشورشان کار کنند، در خدمت دشمن قرار نگیرند، درس خواندن بشود یک ارزش والا. استعداد جوان های ما بحمدالله استعداد خوبی است و اگر چنانچه خوب درس بخوانند و کار کنند، بلاشک سطح علم در کشور بالا خواهد آمد.
خود اینکه سطح علم در کشور بالا بیاید، استحکام می بخشد به بنیه داخلی ملت ایران، مستحکم می شود. به برکت علم، انسان می تواند به آرزوهای بزرگ دست پیدا کند.
امیدم این است که مسئولان کشور به معنای واقعی نخبه باور شوند
همچنین ایشان در دیدار با نخبگان جوان علمی در ۲۶ مهرماه سال ۹۶ اعلام کردند: من همیشه وقتی در بین جوانها هستم ــ بخصوص جوانهای نخبه ــ در درجه اول، احساس شکر می کنم، شکر خدای متعال، ما بِکُم مِن نِعمَهٍ فَمِنَ اللّه، شما نعمت خدا هستید برای ما، عطیه الهی برای دلسوزان نظام محسوب می شوید. برای ما ــ کسانی که عمر طولانی گذراندهاند ــ شما جوان ها حقیقتا یک لطف الهی و نعمت الهی هستید.
من امیدم و خواهشم این است که بنیاد نخبگان و خود آقای ستاری که در دولت هستند و معاون رئیس جمهورند، کوشش کنند تا مسئولان کشور همه به معنای واقعی کلمه نخبهباور بشوند، یکی از انتظارات ما این است که نخبهها را باور کنند، اولا باور کنند که ما نخبه داریم؛ ثانیا باور کنند که این نخبه، قادر است سرنوشت کشور را آنچنان که مورد قبول و رضایت و روشنی چشم همه باشد، تغییر بدهد. بعضی از مسئولین ما در این زمینه دچار غفلتند، باید اینها را از این غفلت بیرون آورد.
در مسیر پیشرفت علمی و فناوری هیچ مانعی نباید به وجود بیاید. دستگاههای دولتی، دستگاههای عمومی، فعالان بخش های مختلف فرهنگی و امثال اینها، هیچ مانعی نباید در راه پیشرفت علمی به وجود بیاورند و ظرفیت های عظیمی بحمدالله وجود دارد.
ما بایستی در زمینه پیشرفت علمی به تحرک نقطهای در فلان دانشگاه یا فلان پژوهشکده یا مانند این ها اکتفا نکنیم، باید روندسازی بشود، رویهسازی بشود، باید در کشور جریانسازی بشود در زمینه علم و پیشرفت علمی به صورت جریان در بیاید، به صورت رویه در بیاید که قابل توقف نباشد.
بودجه علم و فناوری نباید کم بشود
در مورد شرکت های دانشبنیان هم ضوابط شرکت ها را نبایستی کاست. مراقبت کنید که ضوابط شرکت های دانشبنیان ضوابط بالایی باشد. اینجور نباشد که ما فقط عدد را اضافه کنیم. بودجه علم و فناوری نباید کم بشود، باید افزایش پیدا کند، البته گفتند دوستان به من که این صندوق نوآوری مشکل دارد، من انشااللّه سفارش خواهم کرد، تاکید خواهم کرد که این مشکل برطرف بشود. البته منابع مالی هم بایست درست مدیریت بشود.
یک نکته دیگر در مورد مقالات علمی است. خوشبختانه ما از لحاظ عدد مقالات، سطح بالایی داریم، منتها این کافی نیست بلکه باید بگوییم این دارای اهمیت زیاد هم نیست؛ آنچه مهم است کیفیت مقالات است. آنطور که من شنیدهام و به من گزارش شده، در زمینه مقالات از لحاظ کیفی وضع ما خیلی خوب نیست. بایستی کیفیتها را بالا ببریم، شاخص های کیفی بایستی رشد پیدا کند و به جای افزایش عدد مقالات، ارتباط مقالات با مسائل کشور مورد توجه قرار بگیرد که البته این در زبان بعضی از دانشجوهای عزیز ما هم بود، خودشان به من گفتهاند، عقیده ما هم همین است که بایستی مقالات علمی و پژوهشی در خدمت نیازهای کشور قرار بگیرد و این نیازها هم برای نخبگان تبیین بشود؛ خیلی از نخبگان ممکن است نیازهای کشور را آنچنان که هست ندانند.
نکته بعدی در مورد مسئلهی نخبگان و بنیاد نخبگان و مانند اینها این است که به فعالیتهای فرهنگی در بنیاد اهمیت داده بشود، این خیلی مسئله مهمی است. ما این را باید توجه کنیم که فناوری همراه با خودش فرهنگ میآورد، فناوری حامل فرهنگ است. این را نمی شود ندیده گرفت.
ما وقتی فناوری را از دیگران گرفتیم، در واقع فرهنگ آنها را هم آوردهایم. درست است که ما در پی استقلال فناوری هستیم ــ در این تردیدی نیست و این باید تحقق پیدا کندــ اما بالاخره این مثل ظروف مرتبطه است، در همه زمینهها بدهبستان است. بنابراین به مسئله فرهنگ بایست اهمیت داد. ما در بنیاد نخبگان و معاونت علمی نیاز داریم به اینکه به مسئله فرهنگ اهمیت بدهیم و کار فرهنگی درست و هوشمند انجام گیرد.
نخبگان از خودشان مراقبت کنند
نخبگان عزیز خودشان از خودشان مراقبت کنند؛ از خودتان مراقبت کنید. یکی از عزیزان اشاره کردند که جنگ است و در جنگ، هم شهید داریم، هم جانباز داریم. راست می گویند، جنگ است. از ترور جسمی خطرناکتر، ترور مغزی و فکری است. گاهی دانشمندان ما را ترور کردند، شهیدشان کردند ــ دیدید دیگر ــ اما از آن بدتر و تلخ تر این است که دانشمند ما را اسیر کنند، دانشمند ما اسیر نباید بشود.
ایشان همچنین در سال گذشته در دیدار جمعی از دانشجویان در دوازدهمین روز از ماه مبارک رمضان در ۱۷ خردادماه تاکید کردند: البته دانشجوی انقلابی مسلمان، دانشگاه را فتح کرد، این را شما بدانید. یعنی دانشجوهای مسلمان هم در مباحثات توانستند دانشگاه را فتح کنند، هم در مبارزات جنگی، یعنی در همین اتفاقاتی که افتاد، دانشجوها توانستند دانشگاه را فتح کنند؛ بعد هم که خب به تعطیلی دانشگاه و مانند اینها [انجامید]. منتها [بعد] در بین خود مجموعه دانشجوی مسلمان، یک اختلالاتی به وجود آمد.
دانشجوی مسلمان، دانشگاه را فتح کرد
دانشجوی مسلمان، دانشگاه را فتح کرد، لانه جاسوسی را فتح کرد اما خودش از درون مغلوب شد! این به نظر من نکته قابل توجهی است. چرا؟ برای خاطر اینکه دچار ضعف تحلیل و ضعف محتوا بود، هیجانات بود، خیلی هم تند – بعضی از بچههای دانشجو در آن روز، ماها را که آنوقت تازه از زیر زندان و تبعید و این قبیل چیزها بیرون آمده بودیم، انقلابی نمی دانستند، یعنی در مقام قضاوت، ماها را تخطئه می کردند، همین هایی که الان هم هستند. حالا بعضیهایشان هنوز هم هستند؛ یعنی واقعا اُرتدُکس بودند، یک انقلابی اُرتدُکسِ سفت و سخت، خیلی قرص و محکم- منتها آن ذهنیت، از محتوای لازم خالی بود لذا در یک نقطه حساسی ضربه خورد. خب، حوادث زیاد است، دیگر من نمیخواهم مرور کنم، فقط خواستم یک اشارهای بکنم به ریشههای حوادث دانشگاه.
آنچه من میخواهم عرض بکنم این است که در این سال ها، علیه دانشگاه و برای خارج کردن دانشگاه از این صحنه مبارزه خیلی تلاش کردند، علتش هم این است که دانشگاه مهم است.
دانشگاه اگر در خدمت انقلاب باشد خیلی مهم است؛ از خیلی از قشرهای دیگر تاثیرش بیشتر است.
اولا همه جوانند، کم تعلقند، آماده به کارند، ذهن فعالی دارند، فهیمند، اینها خیلی نکات مهمی است، بعد هم بر روی محیط جامعه تاثیر دارند، یعنی دانشجوی انقلابی می تواند روی محیط پیرامونی خودش اثر بگذارد، اولش خانواده است، بعد مرتبطینند، بعد دوستان و در محیط اجتماعی اثر می گذارد، لذا برای اینکه دانشگاه را از هویت انقلابی خالی کنند و خلاص بکنند، خیلی تلاش کردند، خیلی کار کردند، خیلی سیاست ورزی کردند در این زمینه.
متاسفانه از داخل خود ما هم در مواردی کمک شد به اینها که بتوانند دانشگاه را انقلاب زدایی کنند، یعنی روحیه انقلابی، روحیه حزباللّهی، روحیه مبارزه از محیط دانشجویی گرفته بشود. اینها مقدمه بود.
ایشان در این جلسه در بخش دیگری از صحبت هایشان فرمودند: بنده بی اطلاع نیستم از این وضعیتی که امروز در دانشگاه کشور وجود دارد، لکن خطاب من به مجموعه انقلابی و علاقهمند به مسائل انقلاب است، آنهایی که انقلاب را دوست دارند، آنهایی که به معنای واقعی کلمه انقلاب اسلامی را وسیله نجات این کشور و تامین آینده این کشور می دانند، خطاب من به آنها است.
من میگویم شما دانشجوها باید خودتان را در صفوف مقدم این مبارزه حس کنید. یک مبارزهای است، وجود دارد، تمام نشده، ممکن است حالاحالاها هم تمام نشود، ادامه داشته باشد، در صفوف مقدم این مبارزه باید خودتان را احساس کنید و قرار بدهید. صحنه درگیری را ببینید. یکی از اشکالات بزرگ این است که بعضی درگیری را حس نمی کنند، صحنه درگیری را نمیبینند، نمی فهمند که ما درگیری داریم. ارتباط این مبارزه با خودتان را مدنظر داشته باشید.
دانشجو باید احساس مسئولیت انسانی، ملی، دینی، اجتماعی و بین المللی داشته باشد
دانشجو باید احساس مسئولیت انسانی، احساس مسئولیت ملی، احساس مسئولیت دینی و اجتماعی و بینالمللی بکند، این چیزی است که از دانشجو توقع می رود.
نگاه دانشجو به مسائل کشور. بنده این نگاه نقادانهای را که [اینجا] دانشجویان داشتند صددرصد تایید می کنم. [البته] ممکن است بعضی نقدها را وارد ندانم؛ چه آنچه مربوط به دستگاههای قوه مجریه است، چه آنچه مربوط به قوه قضائیه است، چه آنچه مربوط به دفتر رهبری است. ممکن است بعضی وارد باشد، بعضی وارد نباشد، لکن نفس این نگاه نقادانه را من صددرصد تایید می کنم.
من میگویم این نگاه نقادانه و دغدغه مند، از دانشجو و محیط دانشگاه نباید گرفته بشود. هم نقادانه، هم آرمانگرایانه، باید دنبال آرمان ها باشند. روی کاستیها و کژیها علامت سوال بگذارند، دانشجو باید کاستیها را ببیند، کجیها را ببیند، عیوب را ببیند و سؤال کند. حالا ممکن است طرف، برای جواب ندادن به این سوال یک عذر موجهی داشته باشد، لکن این موجب نمی شود که شما سوال نکنید، شما سوال کنید. روحیه سوال کردن، امربه معروف، نهی ازمنکر، مطالبه جدی آرمان ها و ارزش ها در دانشجو، روحیه قابل قبول است.
و از شکستهای مقطعی هم دانشجو نباید مایوس بشود، این را توجه داشته باشید. اینکه حالا یک جایی ما گفتیم ولی نشد، در یک جایی فلان مقصود را داشتیم ولی تحقق پیدا نکرد. مطلقا بایستی اجازه ندهید که یاس و ناامیدی بر شما غالب بشود. اگر بنا باشد که انسان از شکست ها مایوس بشود، ما صد بار باید در دوران مبارزه و صد بار باید در جنگ هشت ساله تحمیلی مایوس می شدیم، عقب نشینی می کردیم.
دانشگاه محل دانش است
یک نکته مهم را من در مورد دانشگاه بگویم که فراموش نشود و آن این است که دانشگاه محل دانش است. معنای این حرف هایی که ما زدیم، این نیست که دانشگاه دیگر محل دانش نیست و فقط محل فعالیت سیاسی است؛ نه، رکن اساسی دانشگاه، دانش است. یعنی چه؟ یعنی در دانشگاه باید هم عالم تولید بشود، هم علم تولید بشود، هم عالم و علم جهت درست پیدا کند.
این سه نکته اساسی در دانشگاه باید باشد. تربیت عالم که من از آن تعبیر می کنم به تولید عالم و تولید علم که همان چیزی است که سال ها است تکرار می کنیم، یعنی خطوط مرزی علم را شکستن و جلو رفتن که این کاری است که ما در کشورمان هنوز نتوانستهایم آنچنانکه شایسته نظام جمهوری اسلامی است به آن برسیم.
البته کارهایی شده، لکن عقبیم. باید بتوانیم از لحاظ علمی جلو برویم، وقتی علم جلو رفت، آنوقت فناوری هم جلو می رود، وقتی فناوری جلو رفت، تاثیر در زندگی می گذارد، وقتی فناوری جلو رفت در دنیا چشم ها به شما متوجه می شود و احساس نیاز می کنند، در زندگی انسان ها تاثیر می گذارید، اینها مسائل بسیار مهمی است. تکیه بنده بر روی علم و فناوری و مانند اینها که همیشه می گویم، بهخاطر این است، اینها فراموش نشود. همه مجموعه دانشگاه، مدیران دانشگاه، از وزیر محترم گرفته تا روسای دانشگاهها، استادها، دانشجوها، متون درسی، فرآیندهای آموزشی، کارگاهها و مانند اینها، همه اینها باید در این چهارچوب قرار بگیرند.
یعنی بایستی تولید علم، تولید عالم و جهت دهی صحیح صورت گیرد. این سومی را توجه داشته باشید: جهتدهی صحیح به علم و عالم. علم و عالم در تمدن مادی وسیله بدبختی انسان شد: وسیله تولید بمب اتم شد، وسیله تولید سلاح شیمیایی شد، وسیله تولید ویروسهای خطرناکی شد که امروز متاسفانه قدرتمندها از طرق مختلف دارند آنها را در جسم و جان جوامع داخل می کنند. علم اینجوری شد، علم منحرف شد، علم، در جهت درست، در جهت نفع، در جهت کمال انسان باشد.
دانشگاه به شکل غربی یعنی همین که امروز ما داریم
مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها در ۳۱ خردادماه سال ۹۶ تاکید کردند: دانشگاه، به شکل غربی دانشگاه یعنی همین که امروز ما داریم البته ما از گذشته خودمان خیلی خبر نداریم، نمی دانیم آن دانشگاهها یا مدارسی که امثال خواجه نصیرها و ابن سیناها و خوارزمیها و خیامها و میردامادها و شیخ بهائیها را تربیت کرد، چهجوری بوده. متاسفانه اطلاع درستی از آن نظام های آموزشی و به یک معنا نظام های دانشگاهی قرن های گذشته خودمان نداریم.
جزو کم کاریهای ما، یکی این است که به وسیله غرب ابداع شد و به همه کشورهای دنیا از جمله به کشور ما هم صادر شد.
سه جنبه مهم در این دانشگاه به این شکل، وجود دارد: یک جنبه، این است که مرکز علم است، یک جنبه این است که مرکز نوآوری و نگاه نو به مسائل است چون مجموعه جوانند، نگاه نوآور به مسائل، نوطلبی، نوآوری وجود دارد، دانشگاه مرکز این است.
یک جنبه دیگر جنبه اثرگذاری در محیط کشور و محیط جامعه است. دانشگاه جزو اثرگذارترین مراکز در مجموعه کشورها است، در همه جوامع اینجور است و مخصوص کشور ما هم نیست که اثرگذار است، حالا این اثرگذاری، یا به وسیله کارهای فرهنگی و نوشتن و تولید فرهنگی است، یا به وسیله کارهای سیاسی است، یا به وسیله کارهای مبارزاتی است، انواع و اقسامی دارد این اثرگذاری. این سه جنبه دانشگاه است.
از روزی که دانشگاه در کشور ما به وجود آمده است عوامل سلطهگر که بر سیاست های کشور مسلط بودند، کاملا تسلط داشتند بر همه ابعاد کشور و زوایای کشور، هم اطلاع داشتند، هم نفوذ داشتند، هم هر کار می خواستند می کردند در مورد جنبه اول از سه جنبه دانشگاه، کارشان عبارت از این بود که نگذارند در جنبه علمی، ما به یک حرکت طبیعی متناسب با استعداد ایرانی برسیم؛ دست پیدا نکنیم.
در مورد جنبه دوم که جنبه نوآوری است، آن را بکلی در اختیار گرفتند؛ یعنی کاملا تسلط بر آن جنبه پیدا کردند. در مورد جنبه سوم، سعی کردند اثرگذاری دانشگاه بر محیط خارج را مدیریت کنند، حالا انواع و اقسام شکل های مدیریت، چه از طریق دستگاههای فرهنگی وابسته به خودشان، چه حتی از طریق دستگاههای امنیتی، سعی کردند مدیریت کنند؛ یعنی در واقع یک سلطه همیشگی، دائمی، به طور نامحسوس و در مواردی هم محسوس بر دانشگاه ما وجود داشته از همه این سه جهتی که مورد نظر است.
متاع علمی که به دانشگاه های ما داده شد، متاع دست دوم بود
اما در آن جنبه اول که گفتیم جنبه علمی است و سعی کردند آن را تضعیف کنند، معنایش این است که متاع علمیای که به دانشگاههای ما داده شد، متاع دست دوم بود، علم کهنه و از کار افتاده بود، یعنی غربیها، پیشرفت های مهم علمی را هرگز منتقل نکردند؛ حالا ما کشور خودمان را خبر داریم. قاعدتا کشورهای شبیه کشور ما که تحت نفوذ و زیر سلطه بودند همه از همین قبیلند.
فرض بفرمایید علوم جدید، دانشهای جدید، دانش های نو را که با پیشرفت های علمی به آنها می رسیدند، هرگز به دانشگاههای کشوری مثل کشور ما منتقل نکردند، بلکه چیزهایی را که از آن طراوت و نویی خارج شده بود منتقل کردند.
این هم البته دلایلی داشت، این امر که همین علوم کهنه را یا همین فناوری های قدیمی را چرا وارد این کشور و کشورهای شبیه ما کردند، دلایلی داشت. آن وقتی که رقیب برای استعمار غربی پیدا شد، اثر «پیدا شدن رقیب» در کشورهایی که با آن رقیب ها ارتباط داشتند ظاهر شد.
جنبه دوم نوآوری است، کاملا قبضه کردند. یعنی دانشگاه شد محل انتقال ارزش های غربی به جامعه، یعنی در زمینههای گوناگون، مظهر ارزش های غربی و معتقد به ارزش های غربی شد. یعنی روی این کار کردند، این بخش را به معنای واقعی کلمه در دانشگاهها قبضه کردند.
در آن جنبه سوم هم عرض کردیم که مدیریت کردند. سعی کردند مدیریت کنند، یک جاهایی با زبان، یک جاهایی با پول و با رشوه، با دادن سمت های مختلف، یک جاهایی هم با زور. ساواک ایران به وسیله نیروهای آمریکایی و اسرائیلی تجهیز شد برای اینکه دانشجو معترض را از اعتراض خودش منصرف بکنند و کردند، این کار را انجام هم می دادند. خب، پس دانشگاه وضعش این بود، یعنی اینجوری دانشگاه در کشور ما پیش رفت.
دانشگاه مهمترین مرکزی بود که به نهضت اسلامی و امام لبیک گفت
اما با همه اینها دانشگاه جزو مهمترین مراکزی بود که به نهضت اسلامی و نهضت امام لبیک گفت. هیچ نظام دانشگاهی مستقری این را ایجاب نمی کرد، اقتضا نمی کرد اما درعین حال شما دیدید دانشگاه وارد شد.
خب حالا اغلب شماها آن دوره را درک نکردید، اهمیت این لبیک دانشگاه به نهضت امام برای اغلب شما برادران و خواهران جوان که اینجا حضور دارید معلوم نیست، اما برای ما که آن زمان را از نزدیک دیدیم، اهمیتش مشخص است. این لبیک در حالی بود که فکر چپ افکار مارکسیستی در دانشگاه ترویج می شد.
ایشان همچنین در این جلسه تاکیدکردند: البته انقلاب نیز به دانشگاه خیلی کمک کرد. انقلاب حقیقتا دانشگاه را نجات داد. از آن گرایش های مختلف و انحرافی، دانشگاه را نجات داد. دانشگاه را به حرکت درآورد، دانشگاه را به اهمیت علم واقف کرد، به اهمیت نوآوری علمی واقف کرد.
امروز شما ببینید وضع دانشجوهای ما و اساتید ما و مراکز تحقیقی ما با گذشته با دوره قبل از انقلاب چقدر تفاوت کرده یعنی امروز دانشگاه، مرکز نوآوری علمی است، جای نوآوری علمی است.
امروز جهتگیری دانشگاه، جهتگیری نوآوری علمی است و پیشرفت هایش هم محسوس است. همین که شما می گویید که ما در رتبه علمی دنیا مثلا فرض کنید که طبق قضاوت فلان پایگاه استنادی پانزدهم هستیم، یا هفدهم هستیم، یا این قدر پیش رفتهایم، خب معنایش همین است، این حرکت علمی کشور در دانشگاه، اعتماد به نفس داد.
بالاخره در آن دوران دانشجوها نقش ایفا کردند. بعضی از اساتید هم البته نقش ایفا کردند، در این تردیدی نیست، عموم اساتید را نمی توانیم بگوییم اما بعضی از اساتید در آن دوران انصافا نقش ایفا کردند در هدایت دانشجوها، امروز همان دانشجوهای مبارز و فعال شماها و امثال شماها که در دانشگاهها هستید تبدیل شدهاند به استادهای دانشگاه و می توانند نقش ایفا کنند. می توانند کار بکنند برای آینده دانشگاه. من می خواهم عرض بکنم اساتید ما باید نقش خودشان را در ایجاد بالندگی در دانشگاه از یک سو و حراست از ارزش های انقلاب و اسلام در دانشگاه از سوی دیگر پیدا کنند و تعریف کنند؛ یعنی باید نقشآفرینی کنند.
شما اساتید محترم در دانشگاه باید نقشآفرینی کنید. انگیزههای مخالف وجود دارد، باید نقشآفرینی بشود.