اساس واردات کالا در هر کشوری بستگی مطلق به انسجام سیاستهای اقتصادی آن کشور داشته و زمینه های رشد فرایند در لایه های متکی به فراوانی و کیفیت و قیمت رقابتی را میسر میکند

اینکه ایران اسلاممی در بستر های تولید ناخالص داخلی به محدودیتهای گسترده ای در حصار امری به نام واردات بی رویه که در اصطلاح اقتصادی آن را بیماری هلندی مینامند خود ناشی از لایه های نفوذ در ساختار هاست که یا برنامه مدون نداشته اند و یا برنامه ها هدفدار طراحی شده اند و مجریان هم مجریان خاص و انتخاب شده ای بوده اند.حجم اشاره شده قاچاق کالا در کشور با همه تمهیدات مرزی که یک داعشی امکان ورود ندارد را فقط میتوان به آلودگی مبادی ورودی قانونی مرتبط نمود.

همانگونه که همه از ان مطلع هستند وجود و ضرورت سازمانی به نام گمرک  سابقه‌ای به قدمت تاریخ دارد.

گمرک نیز مانند بسیاری از سازمانها که هر اجتماع کوچک یا بزرگی در بدو پیدایش به وجود آن نیازمند بوده است ، ایجاد گردیده است و به تدریج که احتیاجات دیگری مطرح شده سازمان یا سازمانهای جدیدتر در سطح ملی یا بین‌المللی مطابق آنچه امروز شاهد آن هستیم ، به وجود آمده اند . گمرک با ایجاد اولین نیروی دفاعی در کوچکترین مقیاس متصور ، به منظور حفظ قلمرو ملی یک نمونه کوچک از  اقتدار حکمرانی برای حکومتهاست که ابتدا مانند یک قبیله ، بوجود آمد . اما اینکه این نیروچه نام داشته و یا نامیده می‌شده ، و تشکیلات اداری آن چگونه بوده، به طور مسلم از چندین هزار سال قبل سابقه چندان مستندی وجود ندارد، ولی قراین نشان می‌دهد هرکجا مبادله بازرگانی بوده این تشکیلات یا به طور کلی سازمانی با این وظیفه که ما آن را در وظایف گمرکی شناسایی می کنیم وجود داشته است.

در بسیاری از کشورها حق عبور و یا ورود کالا به کشور یک حق حکومتی محسوب میگردیده است و این امر گاهی ابزار دوستی و دشمنی با کشورها نیز بوده است من باب مثال در دوران زندیه از نظر درآمدی ، ایران وضعیت مناسبی داشته است ولی یکی از مهمترین اقدامات درمورد آزادی بازرگانی اروپائیان در ایران در همین دوره و به دست کریم خان زند به مرحله اجرا درآمده است .

کریم خان زند در سال ۱۱۷۶ هجری قمری  در فرمانی چنین بیان داشته است :(بر همه اجناس که انگلیسی‌ها از راه بوشهر یا هر بندر دیگر خلیج وارد و صادر می‌کنند عوارض تعلق نخواهد گرفت … و می‌توانند اجناس خود را بدون حقوق گمرکی به همه نقاط ایران بفرستند . آنچه در خود بوشهر یا جای دیگر می‌فروشند ، شیخ یا حاکم می‌تواند فقط سی درصد از تجار حق صدور،  وصول کند و هیچ ملت دیگر اروپایی یا سایر افراد مگر کمپانی انگلیسی حق ندارد اجناس پشمی به هیچ یک از بنادر خلیج وارد کنند … و از این پس در برابر کالاهایی که از روسیه به ایران می‌برند و خریدهایی که در برابر آنها با ایرانیان و دیگران می‌کنند و آنچه در آنجا می‌خرند و مبادله می‌کنند گمرک ندهند … و نیز اگر اتباع روسیه بخواهند از قلمرو کشور ایران برای کارهای بازرگانی به هندوستان یا کشورهای دیگر بروند ، در عبور و مرور ایشان چه از راه خشکی و چه از راه دریا گمرکی گرفته نخواهد شد و هیچگونه عوارضی به دولت ایران نخواهند داد …) من خود در دوران دفاع مقدس مسئولیت تامین کالای نظامی را به عهده داشته ام و در مسیر ترخیص کالا گاها با مامورین گمرک به مشاجره هم میرسیدیم.

کمترین دخالتی که در این ارتباط داشته اند ایجاد علم و اطلاع از نوع کالای وارده بوده است و به عبارتی باتوجه به اینکه این سازمان در مسیر انقلاب تغییرات نداشت میتونست موجب ایجاد علم و آگاهی دشمنان انقلاب اسلامی از بنیه دفاعی وارداتی ایران گردد.

در همان دوران با برخی سازنده های خارجی این مشکل بوجود آمده بود که چون اطلاعات واردات لو میرفت از طرق مختلف برای معامله نکردن آنها (تحریم پنهان) با ایران به آنها فشار وارد میکرده اند.ما بعد از انقلاب باید کل سازمان گمرک را تعطیل میکردیم و از ابتدا یک ساختار جدید مبتنی بر منویات نظام اسلامی با جذب نیروهای انقلابی جایگزین میکردیم که متاسفانه مانند بسیاری از جاهای دیگر نکردیم و از همان دوران تا کنون مشمول ضربه دیدن از این سازمان که نفوذ در آن موج (از صدر تا ذیل) میزند بوده و شاید اگر اقدامی نکنیم این بلیه موجبات خسران از این بیشتر نیز بشود. اساسا من معتقدم گمرک یک ساختار حکومتی و دفاعی است اداره و کنترل ورود کالا امنیتی است و باید در اختیار سپاه قرار گیرد و در آمد آن طبق قانون متعلق به خزانه ملی بوده باشد تاانقلاب بتواند از این گلو گاه بسیار خطر ناک مصون بماند. والسلام

حمید رضا نقاشیان