نقش حیاتی جامعه مدنی در تقویت تابآوری اجتماعی در دوران جنگ
به گزارش واحد اجتماعی خبرگزاری صبح اقتصاد در این پیچیدگی و بحران عمیق، تابآوری اجتماعی که به معنای توانایی یک جامعه برای حفظ و بازسازی ارزشها، روابط و ساختارهای خود در برابر فشارها و ویرانیهای ناشی از جنگ است، به یک ضرورت غیرقابل انکار تبدیل میشود، در این میان، جامعه مدنی، یعنی نهادها، گروهها و سازمانهای مردمنهاد که مستقل از دولت فعالیت میکنند، نقش حیاتی و بیبدیلی در تقویت و بازسازی این تابآوری ایفا میکند.
روایت تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک جمهوری اسلامی ایران در خرداد ماه ۱۴۰۴، تصویر واضحی از تأثیرات گسترده و پیچیده جنگ بر زندگی مردم ارائه میدهد. این تجاوز نظامی تنها یک بحران سیاسی نبود بلکه به یک بحران همهجانبه روانی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تبدیل شد که اثرات عمیقی بر زندگی میلیونها ایرانی گذاشت. بمبارانها و حملات موشکی باعث تخریب گسترده زیرساختها، تعطیلی بازارها و قطع دسترسی به منابع حیاتی شد. بسیاری از مردم ناگهان در مواجهه با از دست رفتن فرصتهای شغلی، فقدان امنیت غذایی و از دست دادن سرپناه قرار گرفتند و این ضربههای اقتصادی، به معنای واقعی کلمه، بنیان زندگی آنها را متزلزل ساخت.
در این شرایط بحرانی، جامعه مدنی و سازمانهای مردمنهاد به سرعت وارد عمل شدند. این نهادها با توزیع اقلام ضروری، ارائه خدمات حمایتی، برگزاری دورههای آموزشی و ایجاد فرصتهای شغلی موقت، سعی کردند تا حد ممکن بار مشکلات اقتصادی را کاهش دهند و به بازسازی تدریجی زندگی مردم کمک کنند. کمکهای معیشتی که به دست نیازمندان رسید، نه تنها نجاتبخش جسم و جان بسیاری شد بلکه از نظر روانی نیز به ایجاد احساس امنیت ملی و امید به آینده کمک کرد.
اما تابآوری تنها به بعد اقتصادی محدود نمیشود. ابعاد فرهنگی و هویتی جامعه نیز در شرایط جنگ در معرض تهدید قرار میگیرند. جنگ میتواند هویت جمعی، ارزشها و باورهای فرهنگی مردم را تضعیف کند و حس تعلق به سرزمین و تاریخ را کاهش دهد. با این وجود در ایران پاسخی بلعکس داد؛ در چنین برههای، جامعه مدنی با ایجاد فضاهای فرهنگی و هنری، حفظ سنتها و گرامیداشت مناسبتهای ملی و مذهبی، نقشی تعیینکننده در تقویت پیوندهای اجتماعی و حفظ هویت فرهنگی ایفا کرد. این فعالیتها به مردم کمک کرد که با وجود همه سختیها، احساس کنند بخشی از یک کل بزرگتر هستند و در کنار هم توان مقاومت و بازسازی دارند.
از دیگر آسیبهای جدی جنگ، آثار روانی عمیق بر مردم است. افزایش اضطراب، استرس، ترس و حتی افسردگی، که سلامت روان جامعه را به خطر میاندازد، به ویژه در میان کودکان، زنان و سالمندان که آسیبپذیری بیشتری دارند، بسیار شدیدتر است و اگر به موقع درمان نشود، میتواند نسلهای آینده را نیز تحت تأثیر قرار دهد. در اینجا جامعه مدنی ایران نقش درمانگر و پشتیبان را بر عهده داشت؛ گروههای داوطلب و سازمانهای مردمنهاد با فراهم کردن خدمات مشاوره روانی به صورت آنلاین و حضوری، تشکیل گروههای حمایتی و ایجاد فضاهای امن برای بازگو کردن دردها و رنجها، به بازسازی روانی و ارتقاء سلامت روحی ایرانیان عزیز کمک کردند. این حمایتها نه تنها به کاهش پیامدهای منفی روانی انجامید بلکه امید به زندگی و آینده را در دلهای بسیاری از افراد زنده نگه داشت.
بدون شک، تقویت جامعه مدنی و حمایت از فعالیتهای آن در بحرانها نیازمند بستری قانونی، مالی و فرهنگی مناسب است. متأسفانه در بسیاری از موارد، نهادهای مردمی با چالشهایی مانند کمبود منابع مالی، محدودیتهای قانونی مواجهاند که این مسائل توان آنها را کاهش میدهد. با این حال، تجربههای اخیر نشان داده که نقش جامعه مدنی در مواجهه با جنگ و بحرانها غیرقابل جایگزین است و بدون مشارکت فعال و موثر آنها، مدیریت پیامدهای جنگ به شدت پیچیدهتر خواهد بود.
بنابراین ضروری است که سیاستگذاران و تصمیمگیرندگان، بیش از پیش به تقویت این بخش مهم جامعه توجه کنند. ایجاد هماهنگی بهتر میان دولت، بخش خصوصی و سازمانهای مردمنهاد، تخصیص منابع مناسب و ارتقاء فرهنگ مشارکت اجتماعی و همدلی ملی، از جمله گامهای مهم در این مسیر است. تنها از این طریق است که تابآوری اجتماعی میتواند به عنوان نیرویی زنده و پویا عمل کند و جامعه را در برابر بحرانها بیمه کند.
تجربه تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران بار دیگر به ما آموخت که جامعه مدنی، آن نیروی نزدیک به مردم و پویا، میتواند در سختترین روزها، روشنایی امید و نجات را به دلها بازگرداند. این نهادها همانند پلی میان مردم و دولت، هنگامی که ساختارهای رسمی دچار اختلال میشوند، نخستین خط دفاع و حمایت از جامعه بودند. از این رو، هر سخن از تابآوری در شرایط جنگ، به معنای اهمیت نقش محوری جامعه مدنی است؛ نیرویی که از دل مردم برمیخیزد، آنها را همراهی میکند و زیربنای مقاومت یک جامعه در برابر بزرگترین بحرانها را مهیا میسازد.
در خرداد ماه سال ۱۴۰۴، تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی به خاک جمهوری اسلامی ایران، نقطه عطفی در تاریخ معاصر کشور عزیزمان ایجاد کرد؛ رخدادی که در ابتدا به منزله آغاز یک بحران سیاسی و نظامی گسترده در منطقه خاورمیانه تلقی میشد، اما در ادامه ابعاد وسیعتری از آسیبهای انسانی، روانی و اجتماعی را به دنبال داشت. این تجاوز، با حملات موشکی و بمبارانهای گسترده به مراکز شهری، زیرساختهای حیاتی و مناطق مسکونی، زندگی میلیونها نفر را به صورت ناگهانی و بیرحمانه مختل کرد و سبب شهادت بیش از هزار نفر از هموطنان غیرنظامی مظلوممان در ایران گردید.
با این وجود، این تجاوز تأثیر عمیقی بر پیوندهای اجتماعی و اعتماد میان مردم و نهادهای مختلف گذاشت. احساس ناامنی، بیثباتی و بیاطمینانی در نهایت موجب ایجاد امید، همدلی و یک صدایی ملی شد. اتفاقی کم نظیر که جامعه ایران را یک صدا و یک دست کرد.
در چنین فضایی، جامعه مدنی به سرعت فعالیتهای حرفهای خود را در پاسخ به اضطرار عملیاتی کرد و به عنوان پشتیبان اصلی مردم، وارد میدان شد. سازمانهای مردمنهاد با بسیج منابع و ایجاد شبکههای حمایتی، توانستند بار سنگین ناشی از این بحران را کاهش دهند. این نهادها با برگزاری جلسات مشاوره روانشناختی، حمایتهای مالی، ارائه خدمات بهداشتی و تهیه مایحتاج ضروری، نقش حیاتی در بازگرداندن آرامش و امید به جامعه ایفا کردند.
در نهایت، تجربه تلخ تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک جمهوری اسلامی ایران، بار دیگر اهمیت و نقش بیبدیل جامعه مدنی را در حفظ تابآوری اجتماعی به اثبات رساند. زمانی که جنگ بنیانهای مادی و معنوی یک جامعه را هدف میگیرد، تنها حضور فعال و متعهد نهادهای مردمنهاد است که میتواند به بازسازی زندگی، روح و پیوندهای اجتماعی کمک کند و امید را در دلهای خسته از رنج دوباره زنده نگه دارد. جامعه مدنی نه تنها حامی آسیبدیدگان است، بلکه رکن اساسی پایداری و همدلی ملی به شمار میآید و تضمینکننده آیندهای روشنتر برای کشور عزیزمان در برابر هر بحران و تلاطمی است. بنابراین، توجه جدی به تقویت این بخش از جامعه و فراهم آوردن زمینههای مشارکت و حمایت از آن، ضرورتی است که نمیتوان از آن غفلت کرد، چرا که تابآوری اجتماعی، بدون حضور جامعه مدنی، کامل و پایدار نخواهد بود.
*فعال جامعه مدنی و حقوق بشر
- منبع خبر : ایرنا