طرح ینون؛ آغاز شمارش معکوس اسرائیل برای تجزیه سوریه
به گزارش واحد بین الملل خبرگزاری صبح اقتصاد «غازی دحمان» نویسنده و تحلیلگر سوری در مقاله ای تحلیلی در پایگاه شبکه الجزیره به بررسی پروژه رژیم صهیونیستی در سوریه و ابعاد و پیامدهای آن پرداخت و نوشت: «اسرائیل» در چارچوب تلاش برای اجرای پروژه اعلام شده و آشکار خود مبنی بر تجزیه سوریه به کشورهای کوچک، در پی آن است که با دامن زدن به یک جنگ طائفه ای در جنوب سوریه، این کشور را وارد چرخه ای از التهاب و بحران کند. این امر به «اسرائیل» اجازه میدهد تا اجماع منطقهای و بینالمللی در مورد ثبات و تمامیت ارضی سوریه را دور بزند و این کشور را دوباره براساس طرح خود در حوزههای منطقهای و بینالمللی ساختارسازی کند.
این اجماع منطقهای و بینالمللی در مورد ثبات و تمامیت ارضی سوریه، ضربهای به محاسبات امنیتی تل آویو و مانعی برای پروژه ژئوپلیتیکی آن است که برای تغییر دائمی محیط راهبردی اطراف «اسرائیل» طراحی شده است.
از طرح «ینون» تا «دیوار دروزی»
تجزیه سوریه همواره یک هدف راهبردی برای ««اسرائیل»» بوده است، به دلایلی که بخشی از آن به ساختار اجتماعی متشکل از طوایف و قومیت های متعدد سوریه و بخشی دیگر به موقعیت ژئوراهبردی این کشور در قلب جهان عرب مربوط میشود. این کشور مسیرهای حمل و نقل حیاتی، کریدورهای تجاری و ائتلاف های منطقهای را در دستان خود دارد که این کشور را به بستری مهم برای تأثیرگذاری و تغییر شکل خاورمیانه تبدیل میکند.
همانطور که اسناد داخلی فاش شده نشان میدهد، راهبرد «اسرائیل» برای تجزیه سوریه به دهه ۱۹۵۰ میلادی برمیگردد. با این حال، این راهبرد در «طرح ینون» که توسط «عودید ینون» دیپلمات «اسرائیل»ی در سال ۱۹۸۲ تدوین شد، تجسم یافت. این طرح خواستار تجزیه سوریه به مناطقی با سکونت اقلیتهای دینی و قومی و تشکیل چندین کشور کوچک بر اساس این ترکیب طائفه ای و قومی بود. هدف این بود که این کشورهای کوچک به هم پیمانان و وکلای تحت حمایت «اسرائیل» تبدیل شوند.
استراتژیستها و سیاستمداران «اسرائیل»ی پیش از این به ایجاد «کریدور داوود» که جنوب و شرق سوریه را به هم متصل میکند، برای حمایت از دروزیها و کردها و تثبیت آنها در جغرافیای سوریه اشاره کرده بودند اما پس از نابودی زیرساختهای نظامی سوریه و تشدید بحرانها بین دولت مرکزی با سایر مناطق این کشور و فراهم بودن ابزارها، «اسرائیل» اهداف خود را به ایجاد دو کشور، یکی دروزی و دیگری کرد، توسعه داد.
دیوار دروزی در جنوب سوریه
با این حال، حمایت منطقهای و بینالمللی از سوریه جدید و ظهور اتحاد منطقهای بین ترکیه و دولت های عربی که تا تشدید رویارویی با طرحهای ««اسرائیل»» پیش رفت، تل آویو را بر آن داشت تا به صورت تاکتیکی و موقت از «کریدور داوود» و تشکیل کشورهای کرد و دروزی عقبنشینی کند و به عنوان مرحله اول، «دیوار دروزی» را در جنوب سوریه ایجاد کند، که بعداً برای دستیابی به اهداف فوقالذکر توسعه خواهد یافت.
طرح «دیوار دروزی» شامل تشکیل گروههای مسلح از روستاهای دروزینشین کوه جبل الشیخ در منطقه قطنا، مسلح کردن آنها با جدیدترین سلاحها، واگذاری رهبری و مدیریت آنها به دروزیهای ساکن سرزمینهای اشغالی که در ارتش «اسرائیل» خدمت میکردند و ایجاد یک اتاق عملیات در داخل سرزمینهای اشغالی برای هماهنگی فعالیت این گروهها است.
در مرحله بعدی، این گروهها پس از گسترش خود از طریق پیوستن اعضایی از استان السویدا و حتی دروزیهای بلندیهای جولان، در ساختارهای ارتش «اسرائیل» ادغام میشوند. آنها در تیپهایی که نوار مرزی جنوب سوریه از القنیطره گرفته تا دره الیرموک را اشغال میکنند، مشارکت میکنند و دیواری را تشکیل میدهند که از هرگونه تهدیدی که ساکنان آن مناطق ممکن است برای ارتش «اسرائیل» ایجاد کنند، جلوگیری میکند.
آماده سازی زیرساخت ها برای ایجاد «دیوار دروزی»
«اسرائیل» روی پویاییهای جاری در سوریه حساب باز کرده است و معتقد است که پویاییهای طائفه ای و قومی، واقعیت جدیدی را ایجاد خواهد کرد که «اسرائیل» را از نیاز به مداخله خشونتآمیز و پرهزینه بینیاز خواهد کرد، مداخلهای که میتواند به نتیجهای خلاف آنچه انتظار میرود و مورد نظر است، منجر شود. بنابراین، اکنون تمهیداتی لازم است که متناسب با این واقعیتها باشند و از همه مهمتر، آمادهسازی زیرساختها است که که مستلزم موارد زیر است:
اول: تبلیغ تقاضا برای ایجاد خودگردانی در مناطق مختلف سوریه. همزمان با آن نیز، دامهایی برای حکومت الشرع که با چالشهایی در مدیریت تنوع و بحرانها روبرو است، پهن می شود تا هر گام اشتباهی از سوی این حکومت را به دستاویزی مشروع برای درخواست خودگردانی تبدیل کند. در این زمینه، کنفرانسهایی که خواستار تمرکززدایی در سوریه هستند، افزایش می یابند و فشار رسانهای برای به چالش کشیدن طرف های حامی حکومت دمشق یا کسانی که از وحدت سوریه حمایت میکنند، اعمال میشود.
دوم: ایجاد رویکردی جدید در تعامل با اقلیت دروزی، مبتنی بر ایجاد فرصتهای شغلی در پروژه های کشاورزی «اسرائیل» برای دروزیهای سوری در ارتفاعات جولان سوریه. هدف از این کار، پیوند عاطفی آنها با «اسرائیل» و تقویت جریانهایی است که خواستار رابطه با «اسرائیل» به قیمت تضعیف نیروهای ملیگرایِ تأکیدکننده بر وحدت سوریه هستند.
در این چارچوب، به دروزیهای ساکن ارتفاعات جولان تابعیت «اسرائیل»ی داده می شود، زیرا به نظر میرسد که تعداد زیادی از آنها، پس از وقایع اخیر در استان السویدا، دیگر هیچ اعتراضی به ترک تابعیت سوری خود ندارند. علاوه بر این، کمکهای غذایی و پزشکی به روستاهای دروزی نشین در کوه جبل الشیخ و استان السویدا ارائه و حتی نهادی به بهانه کمک به ساکنان ایجاد می شود.
سوم: محدود کردن ساکنان نوار مرزی در القنیطره و درعا با محروم کردن آنها از کشت زمینهایشان و چرای دامهایشان که منبع اصلی امرار معاش ساکنان این مناطق است. سیاست خشونتآمیزی علیه آنها در پیش گرفته میشود که مبتنی بر بازداشت های مداوم، یورشها و عملیات جستجو و تفتیش است و به حریم خصوصی ساکنان احترام نمیگذارد، همانطور که اکنون اتفاق میافتد. این کار برای مجبور کردن آنها به ترک مناطق خود و رفتن به سمت درعا یا دمشق، به عنوان بخشی از یک روند آهسته اما مداوم غصب زمین و کوچاندن انجام میشود.
چهارم: «اسرائیل» در حال تلاش برای ایجاد زیرساختهای نظامی در جنوب سوریه است، از جمله ایجاد مراکز استقرار نظامی، ایجاد منطقه خلع سلاح شده و سیطره اطلاعاتی و نظارت راهبردی بر محیط دمشق و جنوب سوریه.
همه اینها در چارچوب یک فرآیند آرایش راهبردی بلندمدت با هدف بازطراحی و هماهنگی درباره وضعیت امنیتی در بخش بزرگی از سوریه، مطابق با چشمانداز راهبردی «اسرائیل» برای منطقه، صورت میگیرد.
راهبرد مقابله
«دیوار دروزی» و «کریدور داوود» و آمادهسازی برای ایجاد ساختارهای جداییطلب، ابزارهای اعلامشده ی «اسرائیل» برای اجرای راهبرد خود جهت تجزیه سوریه هستند. واضح است که این پروژه که دههها در کشوهای میز موساد خاک میخورد، اکنون روی میز قرار گرفته و با ابزارهای عملیاتی پشتیبانی میشود تا اجرای آن در عمل تضمین شود.
این امر مستلزم آن است که دولت حاکم در دمشق راهبردی را برای مقابله تدوین کند. با توجه به عدم موازنه قابل توجه قوا بین سوریه و «اسرائیل»، این راهبرد لزوماً نباید ماهیت نظامی داشته باشد. در عوض، باید مبتنی بر بازسازی سیاستهای داخلی باشد و از اقدامات انجام شده توسط دولت حاکم – به ویژه کنفرانس گفت وگوی ملی و اعلامیه قانون اساسی – که چیزی بیش از نمایشهای مضحک و بد اجرا شده نبوده اند، عقب نشینی کند.
آنچه امروز مورد نیاز است، گسترش دامنه گفت و گو و دستیابی به یک اعلامیه قانون اساسی در سوریه است که واقعیت فعلی این کشور را در نظر بگیرد و مشارکت وسیعترین طیف سوریها را تضمین کند. نیاز امروز، کمک به نیروهای ملی سوریه از همه جناحها در سوریه است تا بتوانند از سوریهِ متحد در برابر صداهای جداییطلبانه دفاع کنند، پیش از آنکه روند تجزیه «اسرائیل» از «دیوارهای سوریه» عبور کند.
- منبع خبر : ایرنا