چند روزی از بست نشینی برخی از نزدیکان محمود احمدی نژاد در حرم حضرت عبداعظیم بمنظور دادخواهی از پرونده ای که در قوه قضائیه تشکیل شده میگذردو جناب رئیس جمهور اسبق در دولت نهم و دهم هم در پشتیبانی از این حرکت بدیع یکی دوبار به حضرت عیداعظیم مشرف گردیده و مصاحبه ای هم در […]
چند روزی از بست نشینی برخی از نزدیکان محمود احمدی نژاد در حرم حضرت عبداعظیم بمنظور دادخواهی از پرونده ای که در قوه قضائیه تشکیل شده میگذردو جناب رئیس جمهور اسبق در دولت نهم و دهم هم در پشتیبانی از این حرکت بدیع یکی دوبار به حضرت عیداعظیم مشرف گردیده و مصاحبه ای هم در اوج عصبانیت با مردم براه انداختند و این مصاحبه تقریبا دست بدست و بکمک رسانه های مجازی همه دنیا را پر کرد و هدف از این مصاحبه تا آنجا که از محتوای آن بر آمد سیاسی نمودن پرونده بقایی در قوه قضائیه بود و به نوعی بست نشینی را هم حمایت و تقویت مینمود.
محمود احمدی نژاد چندی پیش در خصوص همکاری نظام جمهوری اسلامی با دولت انگلستان در ایجاد صحنه سازی بعنوان حمله به سفارت انگلستان نیز مصاحبه ای نموده بود و اینگونه وانمود مینمود که اینکار در نمایشی بعنوان مظلوم نمایی دولت انگلیس درامریکا طراحی شده است تا امریکایی ها باور کنند که دشمنی ایران علیه امریکا را انگلیسها طراحی نمیکنند و خودشان هم مظلوم واقع شده اند؟
ایشان در مصاحبه ای وزیر کشور سابق خود جناب مصطفی پور محمدی را هم به اختلاص چند ده میلیارد تومانی متهم نمود.
اینگونه مصاحبه ها علیه لاریجانی ها و و پورمحمدی ها و برخی ارکان سپاه همه و همه از یک جا نشات میگیرد و آن هم دلخوری محمود آقا از شورای نگهبان در رد صلاحیت وی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ بوده است. والا اگر این دلخوری نبود برای احمدی نژادی که در انقلاب هیچ سابقه مبارزاتی نداشته شهردار تهران شدن و به تبع امکانات و پست شهرداری رئیس جمهور شدن و در عین حال حمایت مقام معظم رهبری را در مقابل جریان فتنه دریافت نمودن اعتباری بود که ایشان تا آخر عمر هم که از آن مصرف مینمود تمام شدنی نبود متاسفانه مشاور هوشمندی هم نداشت و ندارد که از رفتار های لجوجانه وی منعش نمایند.
اتهام جریان انحرافی در دوران مسئولیت وی جریانی است که او هیچ گاه در مقام دفاع از آن برنیامد. حتی برادر فقید وی هم که با انتقاد از وی از پست بازرسی دفتر وی اخراج شد معتقد به انحرافات او وبرخی از عناصر تیم وی بوده اند.
مرحوم داود احمدی نژاد گفته بود: «لیدر جریان انحرافی اصلاً اصل ولایت(فقیه) را قبول ندارد و ادعا میکند امام زمان (عج) پای سفره ماست و ما را هدایت میکند؛ یعنی همانطور که خوارج نهروانی در زمان علی (ع) میگفتند ما مستقیم از خدا دستور میگیریم و کاری به امام علی (علیه السلام) نداریم، اینها هم ادعا دارند که ما مستقیم به امام عصر متصلیم و به ولی فقیه نیازی نداریم».
مرحوم داود احمدی نژاد علاوه بر نسبت برادری با احمدی نژاد از مسئولان دولت نهم هم بود و به همین دلیل می توان گفت که اطلاعات خوبی در خصوص آن دوران داشت.ریاست بازرسی ویژه ریاست جمهوری مسئولیتی بود که به واسطه حسن اعتماد محمود احمدی نژاد به برادرش نصیب آن مرحوم شده بود.اما این مسئولیت و همکاری با دولت برای او زیاد دوام نیاورد و مخالفت های او با جریان انحرافی باعث شد تا مورد غضب عناصر این جریان قرار بگیرد و برای همیشه از دولت کنار گذاشته شود و حتی در بایکوت خبری دولت نهم و دهم نیز قرار بگیرد. او که در سال ۸۷ از مسئولیت خود برکنار شد بارها در سخنرانی های متفاوت به تبیین و توضیح جریان انحرافی پرداخته است.داوود احمدی نژاد را باید در شمار افرادی شناخت که نسبت ها و محبت های خانوادگی را فدای ارزش های انقلابی نکرد و آنجا که باید در مقابل انحرافات سینه سپر می کرد. هرچند در این راه هزینه آن را هم پرداخت کرد اما لذت تکیه نا مشروع به میز و صندلی ریاست هیچگاه او را از مسیر راستین جدا نکرد.داوود احمدی نژاد در سخنرانی های خود در محافل مختلف، چه در شهرستان ها و چه در تهران، صریحا در برابر برخی انحرافات و تخلفات موضع گیری کرد و به طور مرتب در خصوص این جریان به افشاگری پرداخت. این افشاگری ها تا آنجا پیش رفت که رئیس دفتر رئیس جمهور دهم، از داوود احمدی نژاد به دادگاه شکایت کرد.مرحوم داوود احمدی نژاد در یک سخنرانی مهم در سال ۹۰ که در قم انجام داده بود می گوید: بعضی از اعضای جریان انحرافی در عمق نفاق بوده و اصولا یک شبکه هستند و تنها سه یا چهار نفرشان روی آب بوده و نقش آفرینی میکنند. وی با بیان اینکه برای گذر از فتنههای آینده باید گوش به فرمان ولی فقیه خود باشیم، گفته بود: جریان انحرافی به دنبال یک فتنه بزرگ تر از فتنه ۸۸ هستند و اگر موفق بشوند میخواهند این فتنه را عملیاتی کنند؛ اما کجا موفق نمیشوند؟ آنجا که ما چشممان فقط به ولایت باشد.داوود احمدینژاد گفته بود : همین امروز قوه قضائیه میخواهد اینها را بگیرد اما میگویند این افراد خط قرمز ماست و نمیشود با آنها برخورد کرد؛ در حالی که خط قرمز ما قانون است و افراد خط قرمز نیستند؛ اگر قرار باشد که هر کس خط قرمز باشد هرج و مرج میشود.
او در سخنان دیگری نیز در خصوص ماهیت این جریان گفته بود: «اینها یک فرقه شدند، یک الگوهای غیرمنطقی پیدا کردند که اخلاق، شرع و قانون در آنها نیز وجود ندارد.او در جمع دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان نیز گفته بود : «جریان انحرافی به دنبال مجلسی است که بویی از ولایت فقیه نداشته باشد تا به اهداف ناصواب دست یابد.
احمدی نژاد البته این مطالب را شنید و ما دفاعی در مقابل این مطالب ندیدیم. ایشان اخیرا به مناطق زلزله زده رفته تا از دستاورد مسکن مهر خود بازدید نموده و در این خصوص که برخی این دستاورد را بکلی زیر سئوال میبرند، دفاعیاتی هم داشته باشد. دوست و رفیق نزدیک او جناب رامین از دیر رفتن وی به مناطق زلزله زده دلگیر و با انتقاداتی گفته است این اقا آن احمدی نژاد که من میشناختم نیست.و اظهار نموده که: اگر در گوشه ای از کشور، مردمانی دچار آسیب می شدند، بخصوص اگر از مناطق محروم بودند، او(احمدی نژاد) همه برنامه هایش را تعطیل می کرد و با یاران فداکارش «فوراً» به یاری محرومان و آسیب دیدگان می شتافت. اما زلزله ۷/۳ ریشتری مناطق محروم استان کرمانشاه و مصیبت وارده بر هزاران نفر از محرومان منطقه هم نتوانست، احمدی نژاد را تکان بدهد.
درخواست امام خامنه ای که در نخستین ساعات وقوع حادثه با ارسال پیامی فرمودند: «از همهی کسانیکه میتوانند به نحوی در سبک کردن بار مصیبت و جبران خسارت مؤثر باشند، درخواست میکنم که به یاری آسیب دیدگان بشتابند»، نیز نتوانست تحولی در ذهن احمدی نژاد ایجاد کند؛ یارانش را فرانخواند؛ ستاد مردمی کمک رسانی تشکیل نداد؛ و بلافاصله به محرومان مظلوم و آسیب دیدگان مظلوم سرنزد و حتی از اعزام یاران فعلی خودش برای ابراز همدردی با مصیبت دیدگان زلزله هم دریغ کرد. ولی افسوس! اولویت اصلی برای احمدی نژادی که دیگر نمی شناسم، «دفاع از رفقای مظلوم در برابر ظلم قوه قضائیه» و تشویق آنها به «بست نشستن در حرم حضرت عبدالعظیم» بود.احمدی نژادی که می شناختم، بجای نمایش «بست نشینی» و مقایسه نظام اسلامی با عهد قجری، چندنفر یاران باقیمانده اش را وادار به برپایی ستاد جمع آوری کمک های مردمی در حمایت از مصیبت دیدگان زلزله می کرد. البته هنوز هم شعارهای «این محموداحمدی نژاد» بوی عدالت و رنگ ارزش های اسلامی و انسانی دارند؛ لیکن همه این مفاهیم متعالی و شعارهای بزرگ، از جامعه بشری عدول کرده؛ از گستره امت اسلامی تنزل یافته؛ از ملت بزرگ ایران نیز عبور کرده و در حد مصادیقی حقیر و مواردی شخصی، مصرف می شوند و گویا چندنفر دوستان سرسپرده او، عصاره همه فضائل بشری هستند. انگار او دیگر هیچ کسی را ندارد تا رفتار عقلانی و دوراندیشانه را بجای این سبک سری ها فرارویش قرار دهد. اگر هنوز سخن مرا می پذیرفت، به او پیشنهاد می دادم، تا بجای معرکه گیری در حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام و ایجاد مزاحمت برای زوار، خودش و یارانش در مناطق محروم سرپل ذهاب «بست» می نشستند و تا رفع مشکلات مردم و بازسازی مناطق آسیب دیده، همان جا می ماندند…؛
این اظهارات و مصاحبه ها و حتی سخنان برادر فقید احمدی نژاد همه و همه حکایت از این میکنند که او هنوز با انقلاب است اما عصبانی و بی پناه و کمی بهم ریخته برای تن انقلاب کورکی شده تا لازم شود او را بفشارند تا چرک درونش بریزد و تن انقلاب التیام یابد.
حمیدرضا نقاشیان
والسلام