انگلیس به رفتن شاه کمک کرد، اما نه برای تحقق اسلام ناب(۳)
انگلیس به رفتن شاه کمک کرد، اما نه برای تحقق اسلام ناب(۳)

در سر مقاله روز گذشته به این امر پرداختم که نقش انگلستان و احتمالا همراهی دو کشور فرانسه و آلمان در متقاعد نمودن امریکا برای صدور دستورخروج شاه از ایران در کنفرانس گوادلوپ  چه بودو شیوه هایی که اروپا برای متقاعد کردن کارتر مهیا دیده بود را با خلاصه ترین شکل خلاصه کردم و تا […]

در سر مقاله روز گذشته به این امر پرداختم که نقش انگلستان و احتمالا همراهی دو کشور فرانسه و آلمان در متقاعد نمودن امریکا برای صدور دستورخروج شاه از ایران در کنفرانس گوادلوپ  چه بودو شیوه هایی که اروپا برای متقاعد کردن کارتر مهیا دیده بود را با خلاصه ترین شکل خلاصه کردم و تا حدی گویا نوشتم که این برنامه ریزی در گوادلوپ چگونه انجام شد.

در این سرمقاله به موضوع ساختار سازیهای بعد از ۱۵ خرداد توسط امریکا و انگلستان خواهم پرداخت که امید دارم این توضیحات بتوانند نقش ویژه امام خمینی رحمت الله علیه و درک ایشان از نفوذهای دشمن را به نوعی بیان کنند که اگر شبهاتی در خصوص سرشت پاک انقلاب و سیاستهای تاثیر گذار امام (ره) در اذهان وجود دارد و یا دشمنان به دامن زدن به این افکار مبادرت میکنند ، ماهیت شکافی نموده و اذهان ملت بیدار ایران را به روشنی هر چه بیشتر دعوت نماید.

ماجرای کودتای ۲۸ مرداد در سال ۱۳۳۲ قبل از اینکه یک کودتا تلقی شود یک انتقام گیری توسط انگلستان از دکتر مصدق بود که در مقطعی با انگلیسها در لژ های فراماسونری همکاری داشت سپس با ورود امریکا به صحنه سیاسی خاورمیانه رغبتی زاید الوصف به امریکایی ها یافته و هوس بیرون کردن انگلستان از صحنه سیاسی اقتصادی ایران را نموده و بعد هم بدلیل از دست دادن پشتوانه آیت الله کاشانی توسط انگلیسها دور زده شد و قافیه را به شاه که در خفا و توسط اشرف هم امریکا و هم اروپا را متقاعد کرده بود که همکاری با مصدق کشور را بسمت حزب توده خواهد برد و منافع این کار نصیب شوروی خواهد شد ، باخت.

ولی اما انگلستان که در این انتقام گیری مجبور به باج دادنی بسیار سنگین به امریکا شده بود در کمین شرایط سیاسی اجتماعی ایران به یارگیری مشغول و تیم پروری در ایران و البته در کل منطقه را تعطیل نکرده بود.

درست ۱۰ سال بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ کشور ما شاهد قیامی توصیف ناشدنی به عنوان قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بوده است که در این قیام هرکس و هر قدرتی که منفعتی در ایران داشت محصولی از قیام برداشته و در توشه نیاز خود اندوخته بود .

انگلستان هم شاهد محبوبیتی برای یک روحانی ساکن قم و در مخالفت با شاه در حد رفتن مردم در مقابل گلوله سربازان شاه باشعار یا مرگ یاخمینی بوده است. نقشه چینان انگلیسی که بعد از سرکوب دولت ملی محمد مصدق مزه پیروزی دیگری را نوش جان کرده بودند باید طرحی برای بیرون راندن امریکا و جبران شکست و زیانهای ملی شدن نفت و دشمنی دکتر مصدق با ایشان در همراهی باسیاستهای توسعه طلبانه امریکا در منطقه و کاهش دادن نفوذ و سیطره بریتانیا بوده باشند.

نگاه ملموس به محبوبیت امام خمینی رحمت الله علیه این انگیزه را در ایشان بوجود آورد که با قدرت نفوذ امام (ره) شاید بتوان امریکا را از ایران برای ابد بیرون برانند و صاحب منافع ماندگار در ایران شوند.

طبق اسناد منتشر شده که از ساواک استخراج شده است شاه در برخورد با امام و محبوبیت وی درمانده شده بود  و امریکایی ها در صدد رفع درماندگی شاه پیشنهاد تبعید امام (ره) را با این انگیزه که میتوان حوزه علمیه قم را از مردی با این معیار ها تهی نموده و کم کم بدنبال تعطیل نمودن آن حوزه مقدسه بیفتند، بطور زاید الوصفی فشار بر شاه را افزایش داده تا شاه را به موافقت برای تبعید امام (ره) متقاعد و کشور ترکیه در حوزهغیر شهری و روستا نشین که مردم سر در گریبان معاش خود از هر گونه رویدادی رویگردانند، محل انتخابی برای تبعید امام (ره) در نظر گرفته شد.

پس از تبعید حضرت امام (ره) وبظاهر فروکش نمودن آتش خشم ملت بعد از قیام ۱۵ خرداد ، حوزه علمیه برای اطمینان از سلامت حضرتشان گاه گاهی نمایندگانی به ترکیه اعزام و حالات ایشان را برای مردم و حوزه منتقل مینمودند و همین امر روز بروز به طرفداران امام رحمت الله علیه می افزود و تقریبا بخش جوان و انقلابی حوزه قم و شهر هایی که شاگردان حضرت امام (ره) در آنها به امر تبلیغ دین مشغول بودند، به محل هایی برای انتقال شرایط و افزودن روز بروز بر محبوبیت معظم له انگلیس را بران داشت نقشه ای طراحی و ایشان رابا اهدافی شوم و تقریبا یکسال کار لابیگری در جا انداختنایده ای که بظاهر امام (ره) را در انزوا خواهند نمود  به نجف رهسپار کنند. بقیه مطلب را در سرمقاله بعدی بخوانید.والسلام

حمید رضا نقاشیان