افزایش نرخ پیری در جهان فرایند های متفاوتی در پی خود ایجاد میکند. وقتی جمعیتی در هر کشوری پیر میشود در ساختار سنی آن کشور تغییرات مهمی اتفاق می افتد که اگر مدیریت جمعیتی به شکل متناسب صورت نپذیرفته باشد طبعا آن کشور مجبور به واردات نیروی انسانی در بافت ساختاری اداره خویش میگرددو در […]
افزایش نرخ پیری در جهان فرایند های متفاوتی در پی خود ایجاد میکند. وقتی جمعیتی در هر کشوری پیر میشود در ساختار سنی آن کشور تغییرات مهمی اتفاق می افتد که اگر مدیریت جمعیتی به شکل متناسب صورت نپذیرفته باشد طبعا آن کشور مجبور به واردات نیروی انسانی در بافت ساختاری اداره خویش میگرددو در عین حال افت نامطلوبی در هژمونی توسعه اقتصادی پدید می آورد و در عین حال نگهداری پیران، هزینه ای غیر قابل باور به ساختار اقتصادی کشور تحمیل می کند. امروزه ثروتمندترین مردم جهان سرمایهگذاری خود در سبکهای زندگی بای ایجاد سلامتی بیشتر را افزایش دادهاند،تا جایی که امیدوارند به طول عمر متوسط ۱۰۰ سال دست پیدا کنند و این امر پدیده ای است که امروز جهان را با ساختار هزینه ای بسیار کلانی مواجه میکند.
لذاست که نگرش به آمارهای جمعیت شناسی در میان اقتصادهای پیشرفته در تمام دنیا نگرانیهایی را در مورد آینده و بقای صندوقهای بازنشستگی ایجاد کرده است که با افزایش بدهی به مستمریبگیران، با دشواریهایی روبرو خواهند شد چرا که سرمایه این صندوقها اغلب بدون تغییر و عدم توانمندی در بکارگیری و بهره وری باقی مانده یا حتی از سطوح بدهی های فرایندی عقب ماندهاند.
در گزارش اخیر اجلاس اقتصاد جهانی (دابلیوتیاف)، اعلام شده است که تا سال ۲۰۵۰ بدهی صندوقهای مستمریبگیری تا ۴۰۰ تریلیون دلار افزایش خواهد یافت. این میتواند باعث فروپاشی کل ساختار اقتصادی جهان، در صورت رخ دادن رکود اقتصادی یا بحران افت سرمایه گردد. از لحاظ ساختاری چنین اتفاقی مانند بحران بزرگ اقتصادی است.
تحقیقات دابلیوایاف نشان میدهد کشورهایی که بزرگترین صندوقهای مستمریبگیری را دارند (مانند آمریکا، کانادا، هلند، ژاپن، انگلستان و استرالیا، همچنین هند و چین) شاهد این خواهند بود که ظرف تنها ۳ دهه به عبارتی ۳۲ سال، بدهی صندوقهای بازنشستگی آنها از ۷۰ تریلیون دلار در سال ۲۰۱۸، به ۴۰۰ تریلیون دلار برسد.
از اظهار نظر های WIF که بگذریم گزارش جداگانه سازمان همکاری و توسعه اقتصادی نیز در بررسی دیگری کاملا منطبق با همین برداشت، ، امید به زندگی در آمریکا، اروپای شرقی و چین تا اواخر دهه ۷۰ سالگی را افزایش یافته ارزیابی کرده است. درحالیکه در اروپای غربی و ژاپن این میزان به اوایل دهه ۸۰ سالگی رسیده است.
با این حال سن بازنشستگی همچنان همان سطحی است که از دهه ۱۹۶۰ تعیین شده است؛ به عبارتی در حد سنین ۶۰تا ۶۵ سال که تغییر عمده ای نکرده است.هم چنین در گزارش دیگری از مرکز بررسی ها و مطالعات بانک UBS سوئیس، ، اعلام شده است که ۵۳ درصد از سرمایهگذارارن موفق در این بانک رسما اعلام نموده اند که انتظار دارند تا ۱۰۰ سالگی زنده بمانند.
این تا حد قابل توجهی چشمانداز طول عمر را برای کلاس پردرآمدها در جهان ارتقا میدهد و اشاره به این دارد که فاصله طول عمر بین کلاسهای مختلف درآمدی، ممکن است عواقبی بدتر از نابرابری درآمد داشته باشد. و از همه موضوعات ناگوار تر اینکه عدد اعلامی برای بدهی های موسسات بیمه بازنشستگی تا حد ۴۰۰.۰۰۰ میلیارد دلار به معنای ورشکستگی اقتصاد جهانی است و با هیچ تحلیلی قابلیت یافتن نوری در انتهای این تونل نیست. والسلام