تئوری های اقتصادی سنگ بنای تصمیمات کلان برای اداره اقتصاد و معیشت مردم در هر کشور و حتی جوامع اند. تنوعی از نظامهای سرمایه داری و تنوعی از تفکرات حاکم و در حال اجرای سوسیالیستی امروزه در جهان عنان و اوسار تصمیم سازان در جوامع مختلف را در اختیار دارند. اما ایران با نداشتن تئوری […]
تئوری های اقتصادی سنگ بنای تصمیمات کلان برای اداره اقتصاد و معیشت مردم در هر کشور و حتی جوامع اند. تنوعی از نظامهای سرمایه داری و تنوعی از تفکرات حاکم و در حال اجرای سوسیالیستی امروزه در جهان عنان و اوسار تصمیم سازان در جوامع مختلف را در اختیار دارند. اما ایران با نداشتن تئوری تعریف شده در اقتصاد همیشه دست به دامن پیروانی از مکاتب اقتصادی بوده است و متاسفانه این تئوری ها مایه لازم برای تحقق منویات اسلام را نداشته اند. در طول چهل سال گذشته در جریان پیروزی انقلاب تا امروز دولتها متاسفانه قادر به تحقق منویات نظام نبوده اند و همین امر موجب میشود در جریان این عدم توانایی اشخاص به نوعی با تئوری ها و مکتسبات علمی زیر سئوال رفته تا به نوعی انحراف دولتها به چشم ، یا نیاید و یا حداقل کمتر بیاید. در کنار کسب مدرک تحصیل کرده های از آمریکا و انگلستان همانند حسین کاظم پوراردبیلی و محسن نوربخش و احمد توکلی و محمد نوریان و هادی نژاد حسینیان و عباس آخوندی و محمد نهاوندیان و ولی الله سیف و محمد جواد ظریف و محمود واعظی ومحمد باقر نوبخت و مسعود و مهدی کرباسیان و محمد حسین عادلی و محمد جواد وهاجی و بسیاری دیگرکه امروز بیش از این مصلحت نیست به اسامی آنها بپردازم ، مسعود نیلی هم مدرک تحصیلی خود را از انگلستان گرفته است. سی سال پیش مسعود نیلی معاونت جناب اقای مسعود روغنی زنجانی در سازمان برنامه و بودجه را بعهده داشته است. یکی از افرادی که در جریان پذیرش قطعنامه و نوشیدن جام زهر توسط حضرت امام (ره) قبل از هاشمی رفسنجانی و محسن رضایی و میرحسین موسوی متهم درجه اول محسوب میشود جناب مسعود خان نیلی است سالهای آخر جنگ پیاده نظام دشمن درستون پنجم نظام رخنه مشهودی داشت و در هر شرایطی در ایجاد تصمیمات برای ادامه جنگ با تمام خستگی ای که در جبهه دشمن میشل افلقی صدام بوجود امده بود و ما با یک تدبیر بسیار ساده اما متحد در کشور میتوانستیم بقایای صدام را فرو بپاشیم نا گهان صداهای جنگ صفینی از حلقوم و قلم عده ای باریدن گرفت و شرایط را برای حضرت امام (ره) دشوار نمود از جمله کسانی که بدین ماجرا متهم و تز ناتوانی برای کشور و لازم الاختتام بودن جنگ را مکتوب و جناب مسعود خان روغنی زنجانی را تهییج و با میر حسین موسوی همسمونمود، ایشان است. حضرت مستطاب ایشان نامهای در اواخر جنگ به روغنی زنجانی که در آن شرایط ریاست سازمان برنامه و بودجه را در اختیار داشت مرقوم نمود و در این نامه با نامطلوب قلمداد نمودن شرایط اقتصادی کشور و به رخ کشاندن و یک کلاغ چهل کلاغ از وضع معیشت مردم و ناتوانی نظام از تامین نیازهای جنگ مسعود نیلی است و سپس روغنی زنجانی هم بلافاصله بعد از مطالعه نامه نیلی، نامهای به نخست وزیر وقت در این خصوص می نویسد ، تا میرحسین موسوی را برای قبول قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل و آتش بس فوری میان ایران و عراق قانع کند. بدین ترتیب نخست وزیر وقت نیز با القائات صورت گرفته توسط نیلی و روغنی زنجانی، با تبانی با هاشمی رفسنجانی و محسن رضایی در نامه هایی که برای حضرت امام خمینی رحمت الله علیه نگارش فرموده اند از امام (ره) میخواهند تا قطعنامه را که به تعبیر ایشان با نوشیدن جام زهر همراه بود قبول کنند.حضرت جناب مسعود خان نیلی در دولت سازندگی نیز وقتی سیاستهای ناکارآمد تعدیل اقتصادی آشکار میشود و مقام معظم رهبری تحمیل شرایط سخت به جامعه فقیر ایران را نمیپذیرند ، تصمیم میگیرند که برای ادامه تحصیل راهی انگلستان شود.اکنون سال ۱۳۹۷ است و تئوریهای دستیار و مشاور اقتصادی حسن روحانی پاسخ مشکلات اقتصادی کشور را نداده است و او را مجبور کرده به رسم گذشته، از مشکلات فرار کرده و همه چیز را به گردن دیگران بیندازد؛ دقیقا مثل دفعات قبل که بازارها یکی پس از دیگری ئتوریهای آدام اسمیتی و پست کاپیتالیستی مسعود نیلی را پس میزنند! ایشان قصد خداحافظی دارند. شواهد نشان میدهند که دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقتصادی برای سومین برهه مهم تاریخی تصمیم گرفته تا عطای حضور در مسئولیتهای دولتی را به لقایش ببخشد و نهاد ریاست جمهوری را ترک کند.اما حالا که داستان پایان همکاری نیلی و حسن روحانی افشا شده، این سوال در رسانه ها و فضای مجازی و در فضای اقتصادی جامعه به وجود آمده که چرا این اقتصاددان زبده که جریانات همسوی گذشته همیشه از تئوری های نغز نامبرده محظوظ بوده و بلایی به سر کشور و مردم آورده اند که هیچ دشمن بیرونی قادر به انجامش نبود ، و او همیشه از مهمترین حامیان تفکر بازار آزاد به شمار میرفته است ، نمیتواند تا پایان عمر هیچ دولتی در مسئولیت خودش باقی بماند؟! او که دوستانش برای تبرئه او عنوان میکنند در دولت دوازدهم در جلسات دولتی شرکت نمیکند، چطور مقاله معروف او در تاریخ ۱۸ فروردین امسال را در انتقاد از تثبیت قیمت ارز به یاد ندارند؟ به نظر میرسد مسعود نیلی این بار هم بوی شکست را از سیاستهای اقتصادی دولت راحس کرده است و سعی کرده تا از طریق دوستان خود اعلام کند که چندین ماه است در سیاستهای اقتصادی دولت تدبیر و امید نقشی نداشته است که البته باید کمی ریز تر ، دقیق تر ، مطلع تر، از رفتار تیم اقتصادی روحانی اطلاعات بگیریم و سپس قضاوت عقلانی و عادلانه کنیم که مسعود نیلی مقصر است یا انان که به مسعود نیلی توسل جسته اند و شاید دیکته های از خارج موجباتش را فراهم نمودهاست؟ والسلام
حمید رضا نقاشیان