تحلیل عوامل تحقق پیروزی انقلاب اسلامی  در ایران، بدون ممارست و دقت و هوشمندی در بررسی نقاط و نکات موجود در لابلای نوشته ها و گفته های جریانات مختلف تاثیرگزار در آن مقطع و شاید کمی قبل و مقداری بعد از وقوع تاریخی حوادث امکان پذیر نیست.

اگر نقطه عطف و ریشه وقوع انقلاب متکی به باور های دینی و اعتقادی در ایران را قیام خونین ١۵ خرداد ١٣۴٢ تصور کنیم که این تصور میتواند تا حد زیادی مقرون به واقعیت بوده باشد، زیرا خود امام رضی الله عنه نیز ١۵خرداد ١٣۴٢را کانون بروز جرقه بیداری ملتهای مسلمان نه تنها در ایران که در جهان اسلام میدانستند، میتوانیم حوادث را کنار هم چیده و تکه تکه های این پازل که هرقطعه از آن حاوی حوادثی منبعث از کنش ها و واکنش های جریانات در گیر با موضوع وقوع دگردیسی در ساختار ذهن و نتیجتاً عمل ملتمان  تلقی کنیم.

شکل گیری ریشه های تولید تحلیل و بروز بغض و ابراز مخالفت و تعریف خواسته های ملت مسلمان ایران در جریان قیام ١۵خرداد به حوادثی در بستر تعارض نگاه روحانیت در مقابل تفکرات منجر به انشای عملی چپ و راست متکی به دخالتهای دول بیگانه در کشور باز میگردد که حوادثی مانند تحمیل جنگ و نتایج چالدران و قطعنامه گلستان و فراز و فرودهای ماجرای بیداری در مشروطیت و حوادث منتجه از آن  و تا حد زیاد تری کشف نفت در ایران و به اصطلاح ملی شدن آن در دهه ٣٠، را شامل بوده است.

هدایت نفر به نفر مردم در مجامع دینی و مذهبی اعم از داخل حوزه های علمیه یا مجالس وعظ و روضه و خطابه و متون منتشره منبعث از مکتوباتی همانند قرآن و نهج البلاغه و امثالهم ، منجر به دو حادثه بسیار عمیق تاثیر گذار، اولا بیداری در ملت و ثانیاً اعتماد مطلق به روحانیت بیدار و انقلابی گردیده بود و این دو تاثیر با جرقه مخالفت امام خمینی رحمت الله علیه در ماجرای کاپیتولاسیون  ، قیام ١۵خرداد ۴٢ را رقم زد.

قیام ١۵ خرداد،  هم ملت را بیدار کرد و هم دشمنان ملت را و موجب شد ملتِ ضربه خورده از خونخواری دستگاه مزدور شاهنشاهی خود راجمع کرده و برای بازیابی و باز سازی خود در بستر تحلیل و بازنگری به اختفا رفته ، به تجهیز نرم و سخت خود بیاندیشد و در همین اثناء دشمن که در آن مقطع تمام دستگاههای منفعت جو از ایران را شامل میشد نیز به وقوع این در حادثه یعنی بیداری ملت و اعتماد مطلق او به روحانیت پی برده در صدد ساختار سازی و ابتکار برآید تا در آینده بتواند منافع اقتصادی ، سیاسی خود در منطقه را تضمین کند.

دو عنصر محدثه در ملت، اول بیداری و دوم اعتماد به روحانیت بیدار و متعهد به دشمن فهمانید که اولا میتواند از این بنیه برای خود نمدی ببافد و در ثانی ساختار بیداری و اعتماد ملت به روحانیت را به نفع خود و در چارچوب نیازهای خود هدایت نماید.

به عبارتی سناریوی راهبردی چند وجهی آچمز در مقابل آچمز را کلید زده تا همانگونه که در مقابل وقوع حادثه ی تدریجی بیداری و اعتماد، غافلگیر شده بود خود با طرح راهبردی خود به تدریج آچمز در مقابل آچمز را بیافریند.

باید توجه داشت در این مقطع از تاریخ ملت ایران ، مقابله ای پیدا و پنهان در حال وقوع است که حوادث آتی در بستر تاریخ را به خود اختصاص می دهد و به عبارتی همانگونه که دشمن بفکر و تدبیر برخورد با دوعنصر بیداری و اعتماد است ملت هم به مقتدایی روحانیت به علاوه گروههای فکری و حزبی در تدارک ایجاد توانمندی در حوزه های نرم و سخت با عمل و ابتکار است و ای کاش دولت هم با ملت بود که در این صورت این فراز نمونه فراز تاریخ نام می گرفت. در این فراز باید به دو شاکله توجه عمیق داشته باشیم تا از شناخت جامعتر نسبت به این دوشاکله رفتار قدم به قدم آچمز در مقابل آچمز را قابلیت تفهیم و تحقیق ببخشیم زیرا شناخت ناقص می تواند مبنای نادرست از برداشت و تحلیل را رقم بزند.

شاکله هائی که دشمن آچمز شد و شاکله هایی که ما از طرف دشمن آچمز شدیم.

باز شماری عناوین این موضوعات به بیش از هزاران حادثه در کنش و واکنش می انجامد و یقینا محل بحث آن در یک مقاله نیست لاکن بعنوان آخرین مرحله از موضوعات که درآن ما آچمز شده ایم تحریمهای مستصوبه در کنگره امریکاست و حال ما منتظریم ببینیم اقدام دی آچمزینگ ما چه خواهد بود؟

آیا مثل ده ها بار اقدام دشمن باز هم جلسه عالی برخورد با نقض برجام تشکیل می دهیم و ۱۶ تصمیم مهم می گیریم و سپس سخنرانی تحویل می دهیم؟

والسلام.