روز گذشته سخن گوی محترم قوه قضائیه در مقابل جمع بزرگی از خبرنگاران مجبور به پاسخ دادن به سئوالی شد که اگر محمود احمدی نژاد و تیمش در ثبت نام انتخاباتی حضور نمی یافتند و به ملت و مملکت و ولایت و حتی به شخصیت خود دهن کجی نمیکردند و با اقدام کودکانه خود ادای افراد پیروز در ثبت نام کاندیداتوری را درنمی آوردند ، این سئوال هرگز مطرح نمیشد تا سخن گوی محترم قوه مجبور به افشای موضوع پرونده داری احمدی نژاد و بقایی در ملاء عام شود.

پیر خردمندی که به محمود احمدی نژادتوصیه کرده بود شما در انتخابات شرکت نکنید ،
واقف به وجود پرونده هائی بودند که میتوانست در دوره ای رسیدگی شده و با اغماز به آنچه در آنها بعنوان اتهام هزاران صفحه راست و دروغ را باعث شده ، نگاه شده واز او و عملکردش رفع شبهه میگردید، که شاید آن رفع شبهه مقدر برای ادوار دیگری فرصتی به احمدی نژاد میداد تا عرض اندامی جدید در صحنه هنرمندی خود بیافریند اماصد افسوس که نگاه کودکانه و لجبازی نابخردانه فرصت اعطای آبروئی که پدر خردمند و پیر فرزانه برایشان فراهم دیده بود به آتش جهل سوزانده شد.
امروز همه ملت ایران و حتی همه جهانیان مطلع شدند که احمدی نژاد و بقایی و شاید برخی دیگر از قوم ایشان با عملکرد خود موجب آفرینش اتهاماتی شده اند که حتی اگر همه آنها پاسخ رسا و سدید داشته باشند، فرصتی چند ساله طلب میکنند تا امکان مختومه شدن پرونده ها را فراهم آورند.
شد غلامی که آب جوی آرد،
آب جوی آمد و غلام ببرد.
احمدی نژاد با ده ها کیلو پرونده قضایی چگونه از سد شورای نگهبان بگذرد؟
احمدی نژاد با صد کیلو پرونده قضایی از چه کسی استمداد بجوید؟
احمدی نژادی که هم پل پشت سر خود را تخریب کرده و هم میلیونها ابهام اجتماعی آفریده راهی در ادامه لجبازی جز پناه بردن به دامن اجنبی باقی گذاشته؟
یا باید با مصاحبه و ادامه ایجاد تشنج فضا را برای تخریب انتخابات بسود دشمن متشنج کند و یا خفقان گرفته و سکوت نماید چرا که نه راه پس و نه راه پیش باقی گذاشته است.
عنصر صبر و دندان روی جگر نهادن سیاسی و فرهنگی و حتی اجتماعی پاسخ به امتحان خداست و انسانها در محیط رفتاری خود با چالش هایی مواجه میشوند که بجز اتصال به دامن اتکال به ذیل عنایت ربانی موجبی برای فلاح و رستگاری نمی یابند.
یک هفته پیش احمدی نژاد نزد مردم مقبولیت داشت چرا که بعد از نهی رهبری تا دوره ای به سفر انتخاباتی نرفت و این عمل در جامعه تا حدی جنبه تمکین تلقی نمود اما امروز بعد از یک هفته خودنمایی چه شد؟
سخنرانی اهوازش دهن کجی به نظام و رهبری تلقی گردید
نامه نگاری با اصلاح طلبانش توطئه نشان داده شد،
نام نویسی مضحکش خود نمایی و کودکانه تعریف گردید.
اشتباه احمدی نژاد محاسبه غلط در اندازه فهم و بلوغش در ارزیابی خویش است
او این امر را که موفقیت در انتخابات های گذشته برای وی موکول به دفع افسد به فاسد برای بقای نظام و انقلاب بوده است را از ریشه نفهمیده بود، و تصور میکرد او جایگاه مقبولی در نزد خدا و مردم یافته که میتواند به چالش با رهبری بپردازد!
یک باد کنک با نوک یک سوزن به فنا تن در میدهد و تمام.
و امروز دست از پا دراز تر مانده در صف ابهامات که :
بقول مولوی ، از قضا اسکنجبین صفرا فزود!!!!
والسلام

حمیدرضا نقاشیان