حرفهای خوب درمحلی بدنام
حرفهای خوب درمحلی بدنام

  کشور سوئیس مرکز بانک داری خصوصی در جهان است. بیش از سی کمپانی با ماموریت بانکداری با هویت صد درصد سوئیسی و بیش از هفتصد شعبه از کمپانیهای بانکداری بین المللی بصورت شعبه در کشور سوئیس مشغول فعالیتند. مهمترین فعالیت بانکی که سوئیس را از بقیه بانکداریها در جهان متمایز میکند بانکداری خصوصی یا […]

 

کشور سوئیس مرکز بانک داری خصوصی در جهان است.
بیش از سی کمپانی با ماموریت بانکداری با هویت صد درصد سوئیسی و بیش از هفتصد شعبه از کمپانیهای بانکداری بین المللی بصورت شعبه در کشور سوئیس مشغول فعالیتند.
مهمترین فعالیت بانکی که سوئیس را از بقیه بانکداریها در جهان متمایز میکند بانکداری خصوصی یا با اصطلاح انگلیسی private Bankingاست.

رابطه بانک با مشتری در هاله ای از پنهان کاری ارضاء کننده صورت میگیرد و مشهورترین شکل این رابطه درقالب حساب بی اسم و شماره ای با عنوانNumber Accountاداره میشود.

به جرأت میتوان گفت اکثر سیاستمداران و تجار بزرگ جهانی این کشور و بانکهای آنرا محل امنی برای نگهداری داراییهای منقول خود قلمداد میکنند.
در این کشور علاوه بربانکداری خصوصی سرویس ها و خدمات دیگری مانند مدیریت داراییها، خدمات سهام داری، حسابهای شرکتی ، صندوقهای امانی، وشاید بتوان از دهها خدمات بانکی مختلف نیز نام برد .

همین تجارت یعنی تجارت پول و دارایی موجب بوجود آمدن راهبرد بظاهر بیطرف برای کشور سوئیس گردیده است و نوعا در موضع گیریها این کشور را در پوششی از محافظه کارانه ترین رفتارها مشاهده میکنید.
این کشور را مردم دنیا به حیاط خلوت سرمایه داران میشناسند .

جالبتر از فضای بانکداری در خود کشور سوئیس یک حیاط خلوت تودرتوی دیگری در حاشیه ی این کشور وجود دارد که آنرا کشوری پادشاهی بدون ارتش و مستقل از همه دنیا میشناسند و آن تکه ای بسیار کوچک از شمال شرقی سوئیس که شرقش به اتریش و غربش سوئیس منتهی به نام لیختن اشتاین است. حدود ٣۶٠٠٠ نفرجمعیت با درآمد سرانه ای بالغ بر ١۴٠هزار دلار شاید بعد از موناکو دومین درآمد جهان را داراست . گفته میشود تولیدات سرامیکی و دندان مصنوعی زیادی دارد اما در مقایسه با فعالیتهای ثبت شرکتی و مالی گوی سبقت را از جبرالتا و پاناما و لیبریا و جرسی در انگلیس ربوده است.

لیختن اشتاین تا بیست سال پیش فضایی مخفی و بی سروصدا برای شرکتهایی بود که با پوششی کاملاً مخفیانه دارایی سیاستمداران دنیا را درقالب شرکتهای کاغذی ویاPaper Company بصورت وکالتی اداره میکردند . یعنی یک شرکت صد دلاری را با یک برگ سهام به کسی میفروختند و سالیانه عددی ناچیز از او بعنوان مالیات قطعی دریافت مینموده و بسته به میزان ثروت قابل اداره درآن ، وکیل مربوطه با هزینه ای ناچیز آن ثروت و دارایی را اداره مینمود.

از بیست سال پیش به بعد سیاست اداره این کشور از شکل مخفی صورت علنی بخود گرفت و متکی به جهانی سازی اقتصاد وکلای حاضر در لیختن اشتاین گرد هم آمدند و تصمیم گرفتند مشتریان خود را در یک کنفرانس بزرگ گرد هم آورده و تجارت خود را ازقالب فضائی پنهانی بشکلی کاملاً آشکار و با راهبردی سیاسی اقتصادی در کل جهان اداره کنند.

و با این سیاست پایتخت فراماسیون های جهان را بوجود آورند.
البته برخی این پایتخت را موناکو در جنوب فرانسه میدانند لاکن اشتباه میکنند. زیرا عدم استقلال موناکو از فرانسه و سیاستهای غیر جهانی فرانسه اجازه این اقدام جهان شمول را نداده است.

اتصال سیاسیون جهان به این مرکز و ایجاد روابط علنی محلی برای اظهار فضل و نظریه پردازی تجار و سیاستمداران جهان بوجود آورده است و کم کم میدان حل و فصل معضلات اقتصادی نام گرفته است .
رویکرد دانسته ویا احتمالاًندانسته سیاستمداران جهان به این مرکزیت خالی از فعالیتهای پیچیده و گسترده سرویسهای اطلاعاتی مشهورجهان نیست.

برگزیدن یک نقطه خاص از حیاط خلوت پولی درجهان و دعوت از مقامات کشورها از راهبرد کلان در طراحی نظم نوین جهانی با اقتدار پول نشأت میگیرد و باید منتظر رویدادهای سازمان یافته تری در حوزه تمرکز گرائی اقتصادی در این جغرافیا بود و شاید IMF دیگری با رویکرد نوینی در این راستا پیش بینی شده باشد.

لیختن اشتاین محل و میدان ثروتهای حرامزاده است.
لیختن اشتاین میدان مخفی کاری و فساد جهانی است.
لیختن اشتاین مکانی برای پنهان اندیشی و دسیسه های بین المللی است.

سفر های سالهای گذشته برخی مسئولین به آن کشور کم بودار نبود.
حسین موسویان، حسین کاظم پور اردبیلی، محمدرضا عادلی. سیروس ناصری ، محمد خاتمی، منوچهر متکی در ادوار مختلف به این اجلاس دعوت شده اند.

امسال با توصیه و دعوتی بی عنوان ریاست جمهوری اسلام ایران به همراه محمد جواد ظریف را هم به آن محل فساد پولی برده و میدان عرضه اندام و مصاحبه و سخنرانی دادند.
اگرچه رئیس جمهور و وزیر خارجه در بخش علنی و تریبونی در این اجلاس مطالب بسیار خوبی در راستای سیاستهای نظام جمهوری اسلامی چه در خصوص سوریه و چه در خصوص موضوعات هسته ای بیان کردند ، اما هرمحلی برای هر حضوری مشروعیت ندارد و ارزش مطالب خوب تحت الشعاع محل گفتن آنها تعریف میشود.

امروزه میتوان لیختن اشتاین را پایتخت تزویر جهانی نامید.
در پایتختی با این هویت مسلماً رنگ هیچ کلامی رنگ اصیل نیست.
درمثال مناقشه نیست و میتوان این رفتن و این سخنان را به مثابه قرآن خواندن در میکده تشبیه نمود. بهانه اینکه سران و سیاستمداران جهان در یک کشوری جمع شده اند پس ما هم برویم بهانه ای سازگار با سلایق انقلابی نیست.
ایکاش نمیرفتیم و ساز مخالف میزدیم و همسو با شاکله فساد مالی در جهان نمیبودیم تا رنگ هویت انقلاب ما اینجاهم جلوه میکرد.
والسلام