روایت سازی از نوروز به عنوان یک ضرورت راهبردی
به گزارش واحد فرهنگی خبرگزاری صبح اقتصاد در دنیای امروز که فرهنگها بیش از هر زمان دیگری در میدان رقابت جهانی قرار گرفتهاند هویتهای ملی و تمدنی، اگر نتوانند روایت روشنی از خود ارائه دهند، در هیاهوی رسانهها و جریانهای فرهنگی بینالمللی کمرنگ شده و بهتدریج به حاشیه رانده میشوند. در چنین فضایی، نباید به نوروز فقط به عنوان یک جشن نگریست، بلکه می توان نوروز را پیامی از نو شدن، همبستگی، صلح و تلاش دانست.
نوروز، پلی میان گذشته و آینده است؛ آیینی که از دل تاریخ برآمده، اما ظرفیت آن را دارد که به سرمایهای برای ساختن آینده تبدیل شود. اما پرسش اساسی این است: آیا ما توانستهایم نوروز را از یک سنت به یک روایت اثرگذار در سطح ملی، منطقهای و جهانی تبدیل کنیم؟ آیا توانستهایم این میراث کهن را به ابزاری برای تقویت پیوندهای فرهنگی، دیپلماسی عمومی و تصویر جهانی از خود بدل سازیم؟
امروز، سخن از ضرورت روایتسازی از نوروز بهعنوان یک فرصت استراتژیک است؛ روایتی که میتواند در سه سطح ملی، منطقهای و بینالمللی تعریف و تقویت شود.
در نگاه نخست نوروز به عنوان ستون هویت فرهنگی ما ایرانیان می تواند نقشی بی بدیل در روایت سازی ملی مان ایفا کند. در دنیایی که فرهنگهای بومی زیر فشار رسانههای جهانی و سبکهای زندگی وارداتی قرار گرفتهاند، نوروز میتواند بهعنوان یک شاخص هویتی، نسلهای امروز و فردا را به ریشههایشان پیوند دهد.اما چگونه میتوان نوروز را از صرفا یک تعطیلات رسمی طولانی مدت تقویمی به یک عنصر زنده و پویا در هویت ملی تبدیل کرد؟
آموزش و آگاهیبخشی: نوروز باید فراتر از یک رویداد تقویمی در نظام آموزشی ما حضور داشته باشد. مدارس و دانشگاهها باید تاریخ، فلسفه و ارزشهای نوروز را بهعنوان بخشی از هویت فرهنگی دانشآموزان و دانشجویان آموزش دهند.
بازتاب در رسانهها و سینما: فرهنگهایی که روایتهای خود را در سینما و رسانههای مدرن تثبیت میکنند، ماندگارترند. نوروز باید در فیلمها، سریالها، مستندها و محتواهای دیجیتال بهگونهای بازنمایی شود که هویت آن برای نسلهای آینده تقویت شود.
تبدیل نوروز به جشنهای ملی مردمی: نوروز نباید محدود به مراسم رسمی یا خانوادگی باشد. جشنوارههای شهری، نمایشهای خیابانی، موسیقی، بازارهای نوروزی و رویدادهای فرهنگی میتوانند این آیین را از حالت نمادین به یک تجربه ملموس اجتماعی تبدیل کنند.
نوروز، جشن یک ملت نیست؛ جشن یک حوزه تمدنی از ایران، افغانستان و تاجیکستان تا آذربایجان، عراق، ترکیه و آسیای مرکزی است. نوروز نقطه اشتراک ملتهایی است که در تاریخ، فرهنگ و زبان و تاریخ مشترکی داشتهاند اما آیا ما توانستهایم از این اشتراک فرهنگی برای تقویت پیوندهای منطقهای استفاده کنیم؟
بسیاری کشورها از جشنهای ملی خود برای تقویت نفوذ فرهنگی و اقتصادیشان بهره میبرند. نوروز میتواند به ابزاری برای تقویت همگرایی منطقهای و کاهش تنشهای سیاسی تبدیل شود.کشورهای حوزه نوروز میتوانند جشنهای نوروزی مشترک برگزار کنند که به تعاملات فرهنگی و اجتماعی ملتها کمک کند. نوروز میتواند بستری برای همکاریهای علمی، ادبی، هنری و اقتصادی میان این کشورها باشد. نوروز همچنین فرصتی بینظیر برای تقویت گردشگری در کشورهای حوزه این جشن است. از بازارهای سنتی و غذاهای نوروزی گرفته تا آیینهای محلی، میتوان از نوروز بهعنوان یک برند منطقهای برای جذب گردشگران استفاده کرد.
نوروز میتواند یک «پیام مهر و وحدت» باشد، اگر بهجای یک آیین صرف، به یک روایت مشترک منطقهای تبدیل شود.
نوروز یک نام مطرح فرهنگی بینالمللی
در دنیای امروز، فرهنگهایی ماندگارند که بتوانند روایت خود را به یک برند جهانی تبدیل کنند. سال نو چینی، دیوالی هندی، اکتبرفست آلمانی و هالووین آمریکایی، همگی جشنهایی هستند که فراتر از مرزهای ملی خود رفته و به برندهای فرهنگی جهانی تبدیل شدهاند.
نوروز نیز این ظرفیت را دارد، اما چگونه میتوان آن را جهانی کرد؟ دیاسپورای بهش های مختلف سرزمین نوروز در اقصا نقاط جهان باید این جشن را در شهرهای بزرگ جهان از نیویورک و پاریس گرفته تا توکیو و لندن گرامی بدارند و آن را بهعنوان یک نماد فرهنگی معرفی کنند.نوروز میتواند از طریق موسیقی، صنایعدستی و آشپزی سنتی، در فستیوالهای بینالمللی حضوری پررنگ داشته باشد و به یک جشن جهانی صلح و شادی تبدیل شود.
نوروز تنها یک آیین نیست،نوروز داستان ماست؛ اما این داستان باید به گوش جهان برسد. بیایید نوروز را نهفقط بهعنوان یک جشن، بلکه بهعنوان یک ابزار قدرتمند برای ساختن آیندهای روشنتر برای ملتهای منطقه و معرفی فرهنگ غنی خود به جهان ببینیم.
*کارشناس مسائل بینالملل
- منبع خبر : ایرنا