شاید عجیب ترین روزهای کادر فنی تیم ملی دانمارک، در همین چند روز سپری شده است. با توجه به اختلافاتی که میان بازیکنان دانمارک و اتحادیه فوتبال این کشور (DBU) در مورد حق پخش تصاویرشان وجود دارد، تیم ملی دانمارک مجبور شد از یک ترکیب جدید و موقت که هرگز هیچ یک از بازیکنانش در […]
شاید عجیب ترین روزهای کادر فنی تیم ملی دانمارک، در همین چند روز سپری شده است.
با توجه به اختلافاتی که میان بازیکنان دانمارک و اتحادیه فوتبال این کشور (DBU) در مورد حق پخش تصاویرشان وجود دارد، تیم ملی دانمارک مجبور شد از یک ترکیب جدید و موقت که هرگز هیچ یک از بازیکنانش در رده ملی بازی نکرده بودند و احتمالاً دیگر هرگز بازی نخواهند کرد، استفاده کند، بازیکنانی که حتی کارشناسان دانمارکی هم آنها را نمیشناختند.
از آنجا که اتحادیه بازیکنان دانمارک در درگیری میان آنها و اتحادیه، طرف بازیکنان را گرفته بود، تیم ملی دانمارک تنها میتوانست بازیکنانی را انتخاب کند که عضو اتحادیه فوتبال این کشور نبودند و این منتهی به دعوت از بازیکنان نیمه حرفهای و آماتور از دستههای سوم و چهارم لیگ دانمارک به علاوه چندین بازیکن از تیم ملی فوتسال شد.
بسیاری از هواداران و کارشناسان پیشبینی کردند که دانمارک در این بازی متحمل چنان شکستی میشود که رکورد سنگینترین باخت این کشور که سال ۱۹۳۷ مقابل آلمان به ثبت رسید را جابهجا میکند اما تیم رعیتهای فوتبال دانمارک آبروداری کرد و تنها ۳ گل خورد.
روز دوشنبه، هاسه کاهن، معلم دانمارکی، تماسی از سوی فدراسیون دریافت میکند که از او خواسته میشود با جمع کردن تیمی از محرومیت سنگین فدراسیون دانمارک جلوگیری کند. او که معلم است، باید در ابتدا برای خودش شرایط را مهیا میکرد. او گفت:” در ابتدا باید میدیدم که من آزاد خواهم بود یا نه. یک هفته درخواست مرخصی دادم ولی این کار را برای فدراسیون فوتبال دانمارک انجام میدهم و بنابراین پاسخ مثبت دادم وهمه چیز خوب شروع شد. وقتی به فدراسیون رسیدم، هیچ بازیکنی نبود و ما باید ۲۳ تا ۲۴ بازیکن را برای حضور در براتیسلاوا آماده میکردیم.”
نامه به بازیکنان خارج از کشور ارسال شد، بررسی های سریع انجام شد، خیلی ها رد شدند و خیلی ها نیز برای این بازی انتخاب شدند. کاهن ادامه داد:” سپس به داخل دانمارک نگاه کردیم، جایی که بازیکنان با استعدادی در اختیار ما بود. از دسته سوم و دوم چندین بازیکن را جذب کردیم. تقریبا نزدیک نیمه شب بود که تیم دور هم جمع شده بود. سپس تیم ملی فوتبال اضافه شد، حدود ۸ تا ۱۰ بازیکن ولی برخی از آنها سرما خورده بودند. در نهایت ۵ نفر از آنها پیش ما ماندند و ۲۴ بازیکن در اختیار ما قرار گرفت.
از این بابت خیلی استرس داشتیم و ناراحت بودیم زیرا هیچکس هیچ چیز نمیگفت و این بازیکنان بودند که باید مراقب خود میبودند. خیلی از بازیکنان بی نام و نشان در چند ساعت شناخته شدند. هیچکس نمیتواند به تیم ملی پاسخ منفی بدهد.”
سپس بازیکنان به هتل براتیسلاوا دعوت شدند، یک کنفرانس خبری برگزار شد و انسان های معمولی اجازه این را داشتند که ساعاتی مثل فوتبالیست های بزرگ باشند.
دنیل هولم ، بازیکن جدید دانمارک در این رابطه گفت:” به نظرم اتفاق بزرگی بود. چیزهایی را با چشم دیدیم که از تلویزیون تماشا میکردیم. ناگهان آشپز مخصوص ۵ ستاره، ۵ فیزیوتراپ و ماساژور و فکر میکنم این رویای هر کسی است.” آندرز فونس، دیگر بازیکن جدید دانمارک گفت:” ما هر چه میخواستیم در اختیار داشتیم. نمیدانم بازیکنان تیم ملی چطور انقدر آماده و روی فرم هستند وقتی این مقدار غذای خوب در اختیارشان است.”
پس از بازی اما داستان دیگری در راه بود. بازیکنان دانمارکی با ستاره های اسلواکی عکس یادگاری میانداختند که در راس آنها، همشیک، ستاره ناپولی بیشترین توجه را جلب کرد.
فونس ادامه داد:” پس از بازی، انگار یک سال بود همه یکدیگر را میشناختیم. پیش از بازی شناختی از هم نداشتیم بنابراین حس و حال ویژه ای داشت و خیلی خوشحال بودیم.”
هولم اما نقشه ی دیگری داشت. او گفت:” من و یکی از هم تیمی ها اولین نفراتی بودیم که به رختکن رفتیم و منتظر مارتین اشکرتل و مارک همسیک بودیم زیرا دوست داشتیم با آنها عکس بگیریم. من از چند اسلواک هم خواستم که پیراهنشان را به من بدهند ولی آنها قولش را به خانواده و دوستانشان داده بودند و فکر میکنم منطقی بود.
بازگشت به واقعیت
روز پنجشنبه، تیم ملی دانمارک به خانه برگشت و پس از حضور در فدراسیون، بازیکنان به واقعیت بازمیگردند. آنها بیش از هر چیز خوشحالند که یک راه حل موقت باعث شد تا آنها در تیم ملی حضور داشته باشند. حالا آگه هاریده به تیم ملی دانمارک باز خواهد گشت و تیمش را برای دیدار با ولز آماده خواهد کرد.
هاسه کاهن پس از پایان ماموریتش گفت:” فکر میکنم خبر خیلی خوبی است که تیم ملی اصلی ما بلاخره توافق کرده و به زودی کارش را آغاز خواهد کرد. خیلی خوشحالم که میتوانم روی مبلم بنشینم و بازی را تماشا کنم تا اینکه روی نیمکت تیم باشم. راستش را بخواهید من نتوانستم به مقدار کافی بخوابم. حالا حداقل فهمیدم که مربی ها و دستیارانشان خیلی فرصت خوابیدن ندارند.”
حالا دیگر رویا برای بازیکنان آماتور تمام شده و آنها به واقعیت بازگشته اند.