«زخمِ کاری: مجازات»؛ پایان تلخ یا معجزه‌ای دوباره؟
«زخمِ کاری: مجازات»؛ پایان تلخ یا معجزه‌ای دوباره؟
با نگاه به اصل متن سریال «زخم کاری» که از نمایشنامه «اتللو» اقتباس شده، احتمالا مالک زن جدیدش را براساس دسیسه‌های سمیرا خواهد کشت و در نهایت هم خود را خلاص خواهد کرد. شاید هم مهدویان، قصد ندارد سریال را در این فصل، به پایان ببرد، بنابراین در اقتباس‌اش، دست خواهد برد و «مالک» را زنده نگه خواهد داشت؛ همان اتفاقی که در فصل دوم نیز رخ داد.

«زخمِ کاری: مجازات»؛ پایان تلخ یا معجزه‌ای دوباره؟

به گزارش واحد فرهنگی خبرگزاری صبح اقتصاد نتوانستم در منابع انگلیسی و ایتالیایی و حتی ترکی، معنی «اتللو» را پیدا کنم؛ نام نمایشنامه‌ای از ویلیام شکسپیر نویسنده بلندآوازه انگلیس؛ یک غمنامه تمام عیار و به یادماندنی. این متن ماندگار، حالا دستمایه نویسندگان سریال جدید محمدحسین مهدویان در شبکه نمایش خانگی شده است؛ فصل چهارم «زخم کاری» که با زیرعنوان «مجازات» این روزها در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.

اگر بخواهم نتیجه‌ای از معنی «اتللو» بگیرم، احتمال می‌دهم که دگرگونه‌ای از «آتیلا» باشد؛ امپراتور بزرگ تاریخ اروپا در قرن پنجم میلادی. در شرق اروپا محبوب است و در غرب‌اش، نامحبوب. ماجرای اتللو شکسپیر هم درباره فرماندهی است که مقابل عثمانی‌ها ایستادگی می‌کند و در بخش هایی هم به پیروزی می‌رسد. عثمانی، در اروپای قدیم جزو روم به حساب می‌آمد که اتفاقا آتیلا با آنها دشمنی داشت.

حالا در «زخم کاری: مجازات» می‌توانیم شخصیت «مالک» (جواد عزتی) را با اتللو، همسان ببینیم. «سیما» (الناز ملک) هم احتمالا همان «دزدمونا»، همسر او است. «سمیرا» (رعنا آزادی‌ور) هم با تغییر جنسیتی که کار را جذاب‌تر کرده، همان آقای «یاگو» است که همه گرفتاری‌ها را نصیب اتللو کرد.

نمایشنامه «اتللو» یک تراژدی است اما یادم می‌آید که آقای محمد یعقوبی سرکلاس‌های آموزشگاه سمندریان، می‌گفت که این متن، بیشتر یک کمدی است تا تراژدی. تحلیل خودش را داشت و از چند نفر دیگر هم که صاحب‌نظر بودند، این موضوع را شنیده بودم. با این حال، آنچه که در پایان متن، نصیب خواننده می‌شود، تأثر و اندوهی است که نثار سرنوشت غم‌انگیز اتللوی بیچاره می‌کند.

تا امروز، سه قسمت «زخم‌ کاری: مجازات» را ‌دیده‌ایم. استانداردهای مهدویان و گروه منسجم او را همچنان در این بخش می‌توانیم شاهد باشیم؛ خبری از ملال و خستگی و تکرار نیست. بزرگ‌ترین ویژگی مجموعه «زخم کاری» که می‌تواند آن را در تاریخ سریال‌سازی ما، ماندگار کند، شفافیت متن آن است. مخاطب را بازی نمی‌دهد، گول‌اش نمی‌زند و سرکارش نمی‌گذارد. رک و صریح و صادقانه، همه پشت پرده‌ها را برای او رو می‌کند.در این مجموعه، دسیسه‌گر و قربانی، مشخص هستند و نقشه‌ها، برای مخاطب، برملا شده‌اند. پس، مخاطب وقت و انرژی‌اش را نمی‌گذارد تا اتفاقات غیرمنتظره را هضم کند و حدس بزند که به زودی باز هم شگفت‌زده خواهد شد. بلکه منتظر می‌ماند تا کلاف قصه، آرام آرام باز شود و روایت، روند طبیعی‌اش را طی کند و به مقصد برسد.

مقصد هم مشخص است؛ با نگاه به اصل متن، احتمالا «مالک» براساس دسیسه‌هایی که همسر سابقش «سمیرا» چیده است، زن جدیدش؛ «سیما» را به خاطر حسادت که در او شعله خواهد کشید و ظن خیانتی که به او خواهد داشت، می‌کشد. آنگاه خواهد فهمید که اشتباه کرده و بازی خورده و خود را خلاص خواهد کرد؛ یا شاید هم مهدویان، قصد ندارد سریال زخم کاری را در این فصل، به پایان ببرد و فصل یا فصل‌های بعدی هم احتمالا در کار باشند، بنابراین در اقتباس‌اش از اتللوی شکسپیر، دست خواهد برد و «مالک»؛ قهرمان اصلی سریال را زنده نگه خواهد داشت؛ همان اتفاقی که در فصل دوم هم رخ داد.

جدای از متن، بازی ها، همان قدرت و استحکام را دارند. می‌شود حدس زد که مهدویان با بازیگرانش، خیلی زیاد درباره شخصیت ها صحبت کرده؛ به همین خاطر است که حتی کوچک‌ترین کنش‌ها و واکنش‌های بازیگران، درست و دقیق است و در واقع، آنچه که جلوی دوربین ایفا می‌کنند، نوک قله بلندی است که از آب اقیانوس بیرون آمده است.

یکی از تغییراتی که به جا و درست می‌آید، در سازبندی موسیقی آن است. حبیب خزاعی فر آهنگساز «زخم کاری»، به جای استفاده از سازهای الکترونیک در فصل های قبل، این بار، سراغ سازهای زهی رفته و به مخاطب اجازه داده است که خودش درباره لحظه‌های حساس، احساس اش را درگیر کند و نه به زور زخمه‌های خشن گیتار برقی.

«زخم کاری»، همچنان بزرگ‌ترین دستاورد شبکه نمایش خانگی تا اینجای کار است. باید ببینیم که محمدحسین مهدویان به عنوان خالق این اثر، تا چه حد می تواند از این بزرگی، صیانت کند.

  • منبع خبر : ایرنا