معاون وزیر ورزش در امور بانوان در رابطه با مسائل مختلف ورزش بانوان اظهار نظر کرد. حضور خانوادهها در ورزشگاه آزادی و تماشای بازیهای ایران در جام جهانی فوتبال موجی از نشاط و شادی را در کشور ایجاد کرد، موضوعی که نوید بخش حضور مجدد خانوادهها در سایر رویدادهای فوتبالی مثل لیگ برتر بود. این موضوع و […]
معاون وزیر ورزش در امور بانوان در رابطه با مسائل مختلف ورزش بانوان اظهار نظر کرد.
حضور خانوادهها در ورزشگاه آزادی و تماشای بازیهای ایران در جام جهانی فوتبال موجی از نشاط و شادی را در کشور ایجاد کرد، موضوعی که نوید بخش حضور مجدد خانوادهها در سایر رویدادهای فوتبالی مثل لیگ برتر بود. این موضوع و موضوعات دیگری چون حضور پررنگ بانوان ایران در بازیهای آسیایی ۲۰۱۸ جاکارتا که در مقایسه با دورههای قبل افزایش داشته است و پیش بینی وزارت ورزش از عملکرد بانوان اعزامی ، مشکلات ارزی کشور و راهکار این وزارت برای جلوگیری از تضعیف جایگاه ورزش ایران خصوصا بانوان در نتیجه این مشکل و تاثیر مستقیم آن بر برنامههای فدراسیونهای ورزشی مختلف، عدم تخصص اکثر بانوان نایب رئیس در فدراسیونهایی که موظف به انجام مسئولیت در آن شده اند، موضوعاتی بودند که در رابطه با این مسائل با فریبا محمدیان معاون وزیر ورزش در امور بانوان گفت و گو کردیم.
گفتگوی با فریبا محمدیان درباره موضوعات فوق را در ادامه میخوانید:
تعداد زنان ورزشکار ایرانی در بازیهای آسیایی ۲۰۱۸ نسبت به دوره قبل بیشتر است. پیش بینیتان از عملکرد آنها چیست؟
افزایش پیدا کردن تعداد بانوان نسبت به دور قبل به فرایندی مربوط است که در راس آن وزیری باورمند به این موضوع قرار دارد. همچنین درحوزه کمیته ملی المپیک هم به این موضوع اعتقاد دارند و نگاه کاملا حمایتی و توسعه محور در حوزه بانوان وجود دارد. علاوه بر این از رسانهها تشکر میکنم که همیشه در رشد ورزش بانوان کمک کردند و شرایط را به گونهای ایجاد کردند که این مطالبه به حق در باور همه دختران و زنان نهادینه شود و خودباوری را به شکل غیر مستقیم آموزش دادند.
فدراسیونها، ادارات کل ورزش و جوانان استان و شهرستانهای تابعه آنها و هیئت های ورزشی استانها تلاش کردند تا در بازیهای آسیایی این دوره سطح فنی و تخصصی بانوان را در رشتههای مختلف به نقطهای برسانند تا این باور برای همه دست اندرکاران ورزش ایجاد شود که بانوان باید به این بازیها اعزام شوند. البته بانوان خود توانستند این سهمیهها را کسب کنند.
گزارشات فنی مبین این است که قطعا مدالها کیفی تر خواهد شد. شک ندارم تعداد مدالها هم افزایش پیدا میکند اما در برخی از رشتهها نگاه توسعهای و افزایش انگیزه است و این رشتهها به سطحی رسیدهاند که باید در بازیهای آسیایی حضور پیدا کنند تا در دورههای بعد بتوانند بر سکو بایستند. در برخی از رشتهها هم با وجود تلاشی که انجام شده است اما هنوز سطح فنی در حدی نیست که ورزشکاران در این بازیها حضور پیدا کنند ولی حضور این دسته از ورزشکاران که نتوانستند برای جاکارتا سهمی را به خود اختصاص دهند در سایر رویدادهای معتبر محفوظ است؛ وزارت ورزش و فدراسیونها هم در این زمینه کمک میکنند.
۲۸ فدراسیون در رشتههای مختلف و در ستاد عالی بازیها تواسنتند از این سهمیه برخوردار شوند و تقرییا نزدیک به یک سوم جمعیت ورزشکاران در بازیهای آسیایی را بانوان تشکیل می دهند، این اتفاق خوبی است اما مسئولیت کادر فنی، فدراسیونهای مرتبط با این اعزام را سنگین می کند. امیدوارم در آوردگاه اندونزی ورزشکاران بتوانند مزد زحمات همه کسانی که از آنها حمایت کردند را به شایستگی بدهند و مثل همیشه پرچم ایران را در فضای مسابقهها به اهتزاز درآورند.
دو بازی ایران در جام جهانی در ورزشگاه آزادی با حضور خانوادهها و بدون حاشیهای پخش شد آیا شاهد تکرار چنین موضوعی خواهیم بود و برای لیگ های برتر چنین امکانی برای خانوادهها فراهم میشود؟
از نظرما که سالها در ورزش فعالیت میکنیم حضور در ورزشگاه ها یک فعالیت اجتماعی معمولی مثل سایر فعالیتهای اجتماعی نظیر سینما، تئاتر، کنسرت و غیره است که زنان و مردان در کنار هم با رعایت موازین شرعی حضور دارند و نقش آفرینی میکنند. برنامه ریزیهایی در این حوزه داریم و میخواهیم بانوان و خانوادهها بتوانند بخشی از اوقات فراغت خود را در یک محیط سالم، هدفمند و فرهنگی مثل دیدن مسابقههای ورزشی صرف کنند.
تلاش میکنیم در رشتههایی که فدراسیونها آمادگی حضور بانوان را در ورزشگاهها اعلام میکنند از آنها حمایت و پشتیبانی کنیم و در اجرا نیز کنارشان قرار بگیریم. در بسیاری از رشتههایی که در فضای سرپوشیده برگزار میشود مثل والیبال، بسکتبال و غیره این هماهنگی اتفاق افتاده است. تماشاگران بخش چشمگیری از رویدادی هستند که فدراسیونها برنامه ریزی میکنند و از نظر حاکمیتی در ایجاد فضای مناسب برای تماشاگران نگاه فراجنسیتی وجود دارد. خانواده ها به دلیل اینکه هسته مرکزی اجتماع را تشکیل میدهند و اولین مشوق و پشتیبان ورزشکار برای حضور در عرصهی ورزش محسوب میشوند ذی سهم و ذی نفع هستند.
توصیهمان به فدراسیونهای مختلف برنامه ریزی جدی برای این موضوع است که حدود شرعی، فرهنگی، عرفی و اجتماعی در آوردگاههای ورزشی رعایت شود تا خانوادهها با آرامش خاطر در سالنهای ورزشی حضور پیدا کنند. دوست نداریم فضای ورزشی به گونهای باشد که خانوادهها خاطرات ناخوشایندی را داشته باشند. بیش از ۳۵ رشته مسابقه برگزار میکنند. تقریبا شاهد بودیم که خانوادهها بسیا رضایت داشتند و ورزشکاران هم قدردان حضور خانوادهها در رویدادهایشان بودند.
دانش جامعه شناسی ورزشی ثابت کرده است که حضور خانوادهها در ورزشگاهها یک فعالیت اجتماعی بزرگ است که در خود موضوعات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را دارد و ثابت کرده است در برخی از موارد بلند قامت تر از سایر پدیده های اجتماعی به انسجام، نشاط ، شادابی و کاهش آسیب های اجتماعی جامعه کمک میکند. بنابراین این فضا را فرصتی طلایی برای ارتقاء نشاط اجتماعی میبینیم و بی تردید همراه با همه همکارانمان تلاش میکنیم تا چنین اتفاقی پایدار و مستمر باشد.
یعنی امیدوار باشیم که امسال در برخی بازیهای لیگ خانوادهها حضور دارند؟
در بسیاری از لیگها مثل کاراته، تیراندازی، قایقرانی و تکواندو خانوادهها حضور دارند و مسابقات را از نزدیک میبینند، هر جایی که فدراسیونهای ورزشی به عنوان مسئول برگزاری مسابقات، تشخیص بدهند که فضا، امکانات و شرایط برای حضور بانوان در آن رویداد فراهم است و درخواست حمایتهای بیشتر از حوزهی حاکمیتی که در واقع حوزه ی وزارت ورزش است داشته باشند، برای پایداربودن چنین اتفاقاتی در کنار آنها هستیم.
گاهی سیاستهایی که فدراسیونها برای برگزاری یک رویداد در مکانی خاص دارند ممکن است به گونهای باشد که امکان حضور خانوادهها وجود نداشته باشد، این موضوع را فدراسیونها تشخیص میدهند اما به این معنی مخالفت آنها برای حضور خانوادهها در آن رویداد نیست چون کسی که برنامهای را تدارک می بیند و میهمانانی را دعوت میکند قبل از ارسال دعوت نامه فضا را آماده میکند بنابراین اگر این فضا شان مهمان را رعایت نکند ترجیح میدهد تعداد مهمانها را کم یا در ردههای سنی و جنسیت خاص تعریف کند. عین همین داستان برای برگزای تمامی رویدادهای اجتماعی از جمله ورزش وجود دارد.
چارچوب ها، موازین ، قوانین و مقرارت حاکمیتی را به فدرسیونها اعلام کردیم و در این حوزه اختیار را به آنها دادیم. مسئولان فدراسیونها از مدیران ارزشمند نظام جهموری اسلامی ایران هستند و به جرات میتوانم بگویم دغدغههای بسیار زیادی دارند که در فعالیتهایشان همه ذی سهمان بتوانند از آن استفاده کنند. پس این باور در وزارت ورزش، فدراسیونها و سایر نهادها و دستگاه های تصمیم گیرنده در این زمینه وجود دارد. البته گاهی نقطه نظراتی در این زمینه وجود دارد که تلاش میکنیم این نقطه نظرات را به سمت پایداری چنین اتفاقاتی ببریم.
بحث ورود به ورزشگاههای فوتبال در سطوح مختلف کشورمان مثل مجلس مطرح شده است و فراتر از وظیفه فدراسیون است و یک هماهنگی جمعی را می خواهد، خیلی وقتها میشنویم که نمایندگان میگویند باید زیرساختهای این کار را فراهم کنیم اما برنامه راهبردی دقیقی در این زمینه ارائه نمیشود و به گونه ای است که این اتفاق را به تعویق می اندازد، اما پخش بازیهای ایران در جام جهانی و حضورخانوادهها در ورزشگاه آزادی بدون حاشیهای برگزار شد و الان این انتظار وجود دارد که در مسابقات لیگ برتر فوتبال و مسابقات دیگر تیم ملی امکان حضور مجدد خانوادهها وجود داشته باشد، آیا وزارت ورزش برنامه خاصی در این زمینه دارد و قول تکرار چنین اتفاقاتی را به مردم میدهد؟
مثل شما میپذیرم که فوتبال در اصطلاح جامعه شناسی ورزشی، رشتهای محبوب است و زمانی که از ورزش به عنوان صنعت یاد میشود همه متخصصان از اولین رشتهای که به عنوان صنعت فرهنگی اجتماع نام میبرند فوتبال است. این ورزش به یک مرحلهای از رشد در جهان رسیده که تبدیل به صنعت شده است.
اما در این صنعت اجتماعی- فرهنگی که کالاپرور و خدمات پرور است نیازمند تغییراتی هستیم تا توسعه مورد نیاز رقم بخورد. تغییر در عرصه فرهنگ هیچ وقت خیلی سریع و شتابان رخ نمیدهد. هر تغییری در این عرصه سریع اتفاق افتاد تبدیل به ناهنجاری و معضل اجتماعی شد و هزینه های سنگینی را برای دولتها و کشور ایجاد کرد.
دربارهی حضور تماشاگران خانم در رشتهای مثل فوتبال باید فرایند مربوط به تغییر که تبدیل به هنجار اجتماعی شود و سپس توسعه اجتماعی را به دنبال داشته باشد با کمترین هزینه و بیشترین بهرهوری دنبال کنیم. اگر این تغییرات به سرعت وارد لیگ برتر شود ممکن است اتفاق هنجاری موردنظر را پرورش ندهد. پس ابتدا باید مسائل مربوط به تماشاگران حوزههای مختلف ورزشی را در رویدادهایی که دارای انسجام ملی است، بهره ببریم. وقتی این موضوع تکرار و رفتارها نهادینه شدند به تدریج بقیه قسمتها خودش اتفاق میافتد. تغییرات فرهنگی باید در رویدادهای مطمئن آنقدر تکرار شود تا خودسامانی و خودسازماندهی اتفاق بیفتد. این موضوع مقداری زمان میبرد اما متوقف نمیشود.
بازیهای تیم ملی ایران که در ورزشگاه آزادی و با حضور خانوادهها پخش شد، بازی زنده در وزشگاه آزادی برگزار نمیشد در واقع آنجا مثل یک سینمای روباز بود اما من بحثم حضور بانوان برای بازی زنده است. برگزاری و مدیریت بازی زنده با پخش بازی از طریق پرده متفاوت است. در بحث زیرساختها منظور تنها سخت افزار و سازهی ورزشی نیست بلکه باید تمام منابع انسانی، دستگاه های اجرایی و عملیاتی پشتیبانی نیز که امنیت رویداد را فراهم میکنند آماده باشند و اگر قرار برآموزش است آنها هم آموزشهای لازم را ببینند.
زیر ساختها نرم افزاری، سخت افزاری و منابع انسانی است و باید همه این موارد وجود داشته باشد. وزارت ورزش به عنوان متولی ورزش میتواند این ادعا را داشته باشد که سازه های ورزشی بر مبنای استانداردهای جهانی ساخته میشوند اما بهره برداری از این سازه ها نیروی انسانی خاص خودش را میخواهد همچنین بخش ورزش تنها متولی برگزاری مسابقه ها نیست بلکه در این زمینه چندین بخش دیگر هم به عنوان پشتیبان همکاری میکنند بنابراین انسجام مورد نظر باید عمیقتر و هماهنگ تر شود تا شاهد استمرار این حضور باشیم.
اگر هم در اجرای چنین برنامهی بزرگی به چالش برخورد کنیم قابل حل است ، قطعا انجام کار بزرگ در عمل با چالشهایی روبه رو می شود. در اصطلاح میگویند املای ننوشته غلط ندارد. این نوید را میدهم که برگزارکنندگان مسابقات به سمت حضور همراه با آرامش خاطر خانوادهها در ورزشگاهها میروند.
بعد از بازیهای قابل قبول تیم ملی در جام جهانی فوتبال، بازی های آسیایی را پیش رو داریم و براساس گفته شما میتوان گفت مسابقات تیم ملی یکی از عرصه هایی است که موجب وحدت میشود. آیا میتوانیم امیدوار باشیم که بازیهای آسیایی تیم ملی در استادیوم و با حضور خانوادهها پخش شود؟
از همه کسانی که در بخش خصوصی و در حوزه های خدمات اجتماعی فعالیت دارند دعوت میکنیم که در این فرایند مشارکت کنند. امیدوارم که سینما هم در این بحث ورود پیدا کند. وزارت ورزش از همه حوزه هایی که طرح های خلاقانهای برای ترویج ورزش دارند استقبال می کند و در کنارشان قرار میگیرد.
وزارت ورزش چه برنامه ای برای پخش تلویزیونی مسابقات بانوان حتی پخش با چند ساعت تاخیر دارد؟
مذاکراتی را با حوزه های مرتبط در صدا و سیما انجام دادیم. افرادی که در این بخش فعالیت میکنند دانا، با تدبیر ، متخصص و حامی هستند. تلاشمان بر این است که در چارچوب همه قوانین و مقررات حاکم بر این بحث، از ظرفیت بی نظیر سیما و صدا به شکل بازتر استفاده کنیم. توقع داریم امسال این اتفاق با ابتکار بیشتری رقم بخورد و صدا و سیما برنامههای مسابقاتی بیشتری را در بخش بانوان پوشش دهد و علاوه بر این هر کمکی که برای پخش شایسته تصاویر بانوان از طریق صدا و سیما لازم است را انجام میدهیم.
با توجه به مشکلات ارزی به وجود آمده در کشور اولا تکلیف رشتههایی مثل بدمینتون که ورزشکاران با هزینه شخصی در مسابقات شرکت میکنند چه میشود؟ و دوم اینکه در نتیجه افزایش قیمت ارز ممکن است فدراسیون در اردوهای برون مرزی و بازیهای تدارکاتیشان با مشکل موجه شوند، راهکار وزارت ورزش برای این موضوع چیست؟
با توجه به شرایط اقتصادی کشور و توصیه مسئولان در صرفه جویی، گاهی برنامه ریزی ها به سمتی پیش میرود که مجبور به انتخاب میشویم تا شاید در آن برهه از زمان ناخوشایند باشد اما باید تصمیم گرفته شود به این ترتیب وزارت ورزش، فدراسیون ها و حوزره های اقماری شان خود را ملزم میدانند که در کنار دولت حامی سیاست های دولت باشند. سیاست وزارت ورزش این است به سمتی برویم که با منابع موجود حداکثر بهره وری را داشته باشیم. بنابراین با کمک فدراسیون ها رویدادهایی را که ورزشکاران باید اعزام شوند اولویت بندی می کنیم. به هر حال مقام معظم رهبری به این قضیه تاکید دارند که جلوی زیاده خواهان بایستیم و مثل همیشه مقاومت کنیم، مردم ایران هم روزهای دشواری را از سر گذراندند و هم روزهای شیرینی را داشتند و ثابت کردند روزهایی که سختیهای بسیاری به کشور تحمیل شده مردم با مقاومت و ایستادگی سربلند بیرون آمدند. ورزش هم جزو همین مولفه است و ایستادگی دارد. همچنین ورزشکارانمان هم در این قضیه پیشتازتر از وزارت ورزش هستند.
زمانی که جنگ تحمیلی به ایران وارد شد فرهیختگان زیادی را داشتیم که میتوانستند عافیت مدارانه روزها را سپری کنند ولی همه خوشی ها و راحتیها را بخشیدند و از مرزهای اسلام و ایران دفاع کردند. در این بین ۵ هزار شهید ورزشکار داشتیم. الگوی ورزشکاران کشورمان شهدای ورزشکار هستند بنابراین در این مسیر می ایستند و در کنار دولت تدبیر و امید هستند.
تلاش فدراسیونها اولویتبندی کردن رویدادهایشان است. برای یک ورزشکار ایداه ال این است که در طول سال و از ۳۶۵ روز حداقل ۷۰ درصد را در مسابقات به سر ببرد و ۳۰ درصدش را استراحت کند اما زمانی که برخی فشارها وجود دارد این رقابتها برای ورزشکارانمان فقط رقابت نیست مخصوصا در حوزه بانوان علاوه بر اینکه مدالهای مختلفی میگیرند قبل از آن سکوهای فرهنگی را تصاحب میکنند. بارها گفته ام ورزشکاران، مربیان و داوران محجبه ایرانی ادبیات مدیریت ورزشی دنیا را عوض کردند و آنها را ملزم کردند که در برگزاری مسابقات بانوان مسلمان چارچوب هایی را رعایت کنند.
نوساناتی که در حوزه اقتصاد اتفاق میافتد و یا گاهی وقتها فشارهای سیاسی که در حوزه ی ورزش و هنگام برگزاری رویدادهای بزرگ در مجامع بین المللی رقم میخورد هیچکدام ما را از منویاتی که رهبر معظم انقلاب میگوید، خطوطی که دین مبین اسلام برایمان تعریف کرده است و سیاست های اجرایی که دولت تدبیر و امید روی آن پافشاری می کند دور نمیکند و ما را به این سمت و سو نمی برد که باری به هر جهت وارد میدان شویم. ورزشکارانمان در کنار دولت هستند و هر جایی هم لازم باشد بعضی از رویدادها را نرویم، نمیرویم بنابراین رویدادهای مهم را اولویت بندی کرده و روی همان ها هم برنامه ریزی می کنیم.
ورزشکارانی مثل بدمینتون که خودشان باید به مسابقات اعزام شوند با این شرایط برایشان چه اتفاقی می افتد؟
نمی دانم کدام رویداد است که در رابطه با بدمینتون میگویید حتما بارئیس فدراسیون بدمینتون ارتباط بگیرید و جزئیاتش را بپرسید، برخی رویدادهایی که در تقویم و اولویت فدراسیون نباشد، مسئولیتی را در اعزام ورزشکار به عهده ندارد ولی مسئولیت رویدادهایی را که مصوبه اجرایی فدراسیون است برعهده دارد و علاوه بر حمایت از آنها ملزومات مربوط به اعزام را هم فراهم میکند.
قبلا گفتید که باید زمینه حضور بانوان را در سه گانه فراهم کنید، خانم شیرین گرامی قرار بود به جاکارتا اعزام شود و اگر این اتفاق می افتاد این حرف هم تحقق پیدا میکرد اما اعزام نمیشود، دلیلش چیست؟
بحث من روی یک ورزشکار نیست بحثم روی حاکمیت ورزش است. در برخی از رشته ها با شرایطی که فدراسیون های جهانی تعریف می کنند نمیتوانیم حضور پیدا کنیم، به همین دلیل تلاشمان براین است که با فدراسیونهای جهانی به گونه ای ارتباط برقرار کنیم که آن رویدادها را در شرایط ویژه در ایران یا در کشورهای مورد توافق دیگر برگزار کنیم. مثلا سال گذشته فدراسیون شنا از کشورهایی که با آنها مراوده داشت دعوت کرد تا مسابقهای در بخش بانوان در تبریز که پایتخت فرهنگی جهان اسلام است برگزار کنند. چندین کشور شرکت کردند و مسابقه در فضایی با مدیریت اسلامی مسابقه برگزار شد.
قبلا چهار دوره بازیهای اسلامی زنان را در ایران برگزار و مدیریت جدیدی به بسیاری از فدراسیونها و کنفدراسیون ها معرفی کردیم که زنان مسلمان علاوه بر شرکت در مسابقات، در برگزاری مسابقه ای که حدود شرعی آنها را رعایت کند حضوری مقتدرانه دارند. برخی از رشتهها لباسشان در فدراسیون جهانی تصویب و در قوانین و مقرارت این فدراسیون لحاظ شده است حتی در برخی رشتهها مثل ووشو با تصویر بانوی ایرانی این پوشش ثبت و به دست همه کشورها رسیده است.
دررشته سه گانه هم باید چنین شرایطی اتفاق بیفتد. ماریسول کاسادو مسئول فدراسیون جهانی این رشته به ایران آمد و فعالیت دخترانمان را از نزدیک دید ولی واقعیتی که باید به آن توجه کنیم این است که اعزام بانوان به رویدادهایی که در محل برگزاری شرایط حضور آنها با رعایت حدود شرعی فراهم است، انجام میشود در غیر این صورت خود فدراسیون سه گانه اعلام میکند که شرایط لازم فراهم نیست ما هم به این تصمیم احترام میگذاریم، برایمان ارزشی است و از آن پشتیبانی میکنیم. البته این به معنای توقف فعالیت بانوان در حوزه سه گانه نیست بلکه این فدراسیون گام خوبی را برمیدارد تا بتواند در قوانین و مقرارت رسمی اتحادیه جهانی سه گانه این را تصویب کند تا از این به بعد مسابقات بین المللی در هر درجه و سطحی که برگزار میشود فضای مربوط به حوزه بانوان مسلمان به طور ویژه فراهم شود.
سه مادهای که در این ورزش باید اجرا شود بر اساس زمان است و زمانی که برای خانمهای محجبه صرف می شود طولانیتر است و امکان دارد هیچوقت به مدال نرسند. با این حال فدراسیون این رشته تلاش میکند تا راهکاری برای برون رفت از این قضیه پیدا کند.
به نظر می رسد اگر بر اساس دستور وزیر ورزش به دنبال احیای مجدد فدراسیون بازیهای اسلامی زنان باشیم شاید دغدغههایی که در این مورد و در برخی از رشته ها وجود دارد برطرف شود. دلم می خواهد دختران نازنینم در رشته هایی مثل ژیمناستیک، شنا و سه گانه بتوانند در رویدادهای بسیاری شرکت کنند به همین دلیل امیدوارم بتوانیم با احداث این فدراسیون بخشی از مطالباتشان را جواب دهیم.
موضوع دیگر درباره تخصص نایب رئیسان فدراسیونها است، در برخی از رشتهها مثل پینگ پنگ نایب رئیس کاملا متخصص آن رشته است اما در برخی از فدراسیونها نایب رئیس تخصصی در آن رشته به کار گرفته شده اس و در واقع از یک فدراسیون به فدراسیون دیگر منتقل شدند، آیا این موضوع درست است؟
با تصویب اساسنامهای که در حال بررسی در کمیسیونهای مختلف دولت است همه این مشکلات حل میشود اما در این زمینه بحث مدیریت ورزشی مطرح است، کسی که در این حوزه به تخصص و مهارت لازم رسیده باشد این شایستگی را دارد که در جایگاه نایب رئیسی، دبیری و بخش های مدیرتی یک فدراسیون حضور داشته باشد. اگر فدراسیونها و کنفدراسیونهای آسیایی هر رشته را بررسی کنید الزاما کسانی که در سطح هیئت رئیسه قرار دارند ورزشکار و قهرمان آن رشته نیستند، اما به هر حال قهرمان رشتهای که مهارت، دانش و تخصص مدیریت را داشته باشد بهتر است.
در بخش مدیریت ورزش شاخصهای مدیریت ورزشی اولویت دارد ولی وقتی در انتخاب رئیس کمیتههای ورزشی به دلیل عملیاتی تر و فنی تر بودنشان باید از متخصصان آن رشته استفاده کرد در کمیته اولویت اول تخصص فنی در نایب رئیسی مدیریت است.
انتصاب نایب رئیس بانوان به پیشنهاد رئیس فدراسیون است ، او ممکن است در تیم کاری خود کسی را انتخاب کند، سپس این پیشنهاد در حوزه معاونت بانوان بررسی میشود و در نهایت روی یک نفر به توافق میرسیم. اولویتمان دراین انتخاب دانش مدیریت است. اگر در این گزینه ها قهرمان رشته باشند مثل شطرنج یا خانم کیوانی در تنیس روی میز خیلی ایده آل است و استقبال میکنیم. علاوه بر این از برنامههای روسای فدراسیونهایی که جانشین پروری میکنند و افرادی را در حوزه مدیریت پروش می دهند حمایت می کنیم.