در فضای سیاسی اقتصادی کشور عده ای بنا دارند اعزام و یا پذیرش گرفتن دانشجویان از دانشگاههای خارج کشور را فرار مغز ها تصویر نموده و از این نمط برای خود در مسیر اثبات دیدگاههای خود کلاه ببافند لذا در فرایندهای ارائه گزارشات آماری سازمانهای بین المللی دایم در تدارک جمع آوری آمار هایی هستند […]
در فضای سیاسی اقتصادی کشور عده ای بنا دارند اعزام و یا پذیرش گرفتن دانشجویان از دانشگاههای خارج کشور را فرار مغز ها تصویر نموده و از این نمط برای خود در مسیر اثبات دیدگاههای خود کلاه ببافند لذا در فرایندهای ارائه گزارشات آماری سازمانهای بین المللی دایم در تدارک جمع آوری آمار هایی هستند که اثبات کننده نیات ایشان است و اساسا با دید مثبت به موضوع نگاه نمیکنند. گفته میشود ،طبق آمار صندوق بینالمللی پول هم اکنون بیش از ۲۵۰ هزار مهندس و پزشک ایرانی در آمریکا درحال کسب تجربه برای بازگشت به وطن در شرایط مناسب بسر میبرند.همچنین هفته نامه سازمان مدیریت و برنامه ریزی نوشته است، ۹۰ نفر از ۱۲۵ دانش آموزی که در سه سال گذشته در المپیادهای جهانی رتبه کسب کردهاند، هم اکنون در دانشگاههای آمریکا تحصیل میکنند طبق آمار رسمی اداره گذرنامه، در سال ۸۷ روزانه ۱۵ کارشناس ارشد، ۴ دکترا و سالانه ۵۴۷۵ نفر لیسانس از کشور مهاجرت کردند.در سال ۱۳۹۱ حدود ۱۵۰ هزار دانشجو تقاضای خروج از کشور را کردهاند که بیشترشان دانشجوی دوره دکترا بوده اند.
همچنین ۶۴ درصد دانشآموزان ایرانی مدال آور المپیاد طی ۱۴ سال گذشته از ایران مهاجرت کردهاند. اینگونه اظهار میکنند که طبق آمار صندوق بینالمللی پول، ایران از نظر اعزام تحصیل کرده ها در بین ۹۱ کشور جهان مقام اول را از آن خود کردهاست و سالانه تا ۱۸۰ هزار نفر با تحصیلات عالیه از ایران مهاجرت میکنند.
بنیاد ملی نخبگان ایران اعلام کرد که ۳۰۸ نفر از دارندگان مدال المپیاد و ۳۵۰ نفر از برترینهای آزمون سراسری از سال ۸۲ تا ۸۶ به خارج مسافرت کردهاند.
مرداد ۱۳۴۴ نتایج بررسی مهاجرت که توسط سازمان ملل انجام شده بود ، ایران را از لحاظ مهاجرت اتباع به کشورهای دیگر در ردیف پنج کشور آخر جدول نشان می داد (نزدیک به صفر) این بررسی ده سال بعد در سال ۱۳۵۴ نیز مجددا انتشاریافت که تغییری در رتبه ایران نشان نمی داد و مهاجرت ایرانیان نزدیک به صفر بوده است.در سال ۵۷ شمار ایرانیان مهاجرت کرده به زیر ۵۰ هزار نفر رسیده بود. از این آمارها چنین برمی آمد که ایرانیان تمایلی به مهاجرت به کشورهای دیگر نداشتند. زیرا در آن زمان نیاز به رفتن به خارج از کشور و کسب دانش و تجربه برای ساختن کشور یک تکلیف ملی و میهنی و اعتقادی نبود اگر چه ممکن است برخی از این سفرها به مقصد مهاجرت و نهایتا از روی نا رضایتی صورت گرفته باشد لاکن نمیتوان بضرس قاطع این اعزام ها و یا پذیرش ها را از موضع و نگاه بدبینانه دید. ایرانیان در میان مردم بقیه کشورها در نرخ شرفمندی نخبه و نمونه بوده و هستند.اینکه حمید گورائی رئیس پژوهشکده رویان جهاد دانشگاهی نیز هشدار داد که دانشمندان رشته سلولهای بنیادین ایران هر روز بیشتر از گذشته جذب دیگر نقاط جهان میشوند خود محل تحلیل و بررسی دارد این امر در زمان دولتهای نهم و دهم آماری متفاوت را نشان میدهد و از کجا که از زمانی که دولت یازدهم و دوازدهم محور معاونت دانشجویی را بدست سورنا ستاری که خود از تحصیل کردگان انگلیس بوده و در اولین ورود خود وزارت نفت ایشان را جذب و موقعیت فوق العاده نصیب ایشان گردید خود در این امر که به مهاجرت و یا اعزام دامن بزنند، نیاندیشیم اینکه لندن نشینانی مانند عباس میلانی میگوید فرار مغزها در چند سال اخیر ۳۰۰ برابر جنگ ایران و عراق به اقتصاد ایران صدمه زده است فقط و فقط در جهت تضعیف نظام بیان میشود . و اینکه چرا هیچ آماری از بازگشت دانشجویان به کشور آممده و تقبل مسئولیتها نموده و یا دست اند کار شدن در پروژه ها را جمع آوری نمیکنند خود هدفمند نیست. اینکه امروزه سرمایه آموزشی موجود در خارج از کشور برای ایران رقمی نجومی است حرف غلطی نیست و اینکه دولت روحانی خط مشی مشخصی برای جذب ایشان ندارد هم صحیح است. این سرمایه با خواست و تدبیر عقلانی حتما قابل استحصال بوده و میتواند کوهی از دانش و تکنولژی را به کشور سرازیر نماید اما دستهای پنهان دشمن در داخل هم آن را منفی نشان میدهد و هم اجازه یک برنامه ریزی در جهت جذب ایشان را ندارد ، خود محل ابهام در عملکرد مسئولین است والا بسیاری از این سفر ها قابلیت واردات دانش فنی به کشور را دارند. والسلام
حمید رضا نقاشیان