ناشر و گردآورنده «فرهنگ جبهه» با اشاره به اوضاع وخیم نشر میگوید: یکی از ناشران، کتابهایش را کیلویی ۴۰۰ تومان فروخته؛ در این شرایط هیچ نهاد و سازمانی از انتشار این فرهنگ حمایت نمیکند. انتشارات فرهنگ گستر از ۲۵ سال پیش فعالیت خود را آغاز کرده؛ محسن مهرآبادی که خود نویسنده و پژوهشگر است مدیریت […]
ناشر و گردآورنده «فرهنگ جبهه» با اشاره به اوضاع وخیم نشر میگوید: یکی از ناشران، کتابهایش را کیلویی ۴۰۰ تومان فروخته؛ در این شرایط هیچ نهاد و سازمانی از انتشار این فرهنگ حمایت نمیکند.
انتشارات فرهنگ گستر از ۲۵ سال پیش فعالیت خود را آغاز کرده؛ محسن مهرآبادی که خود نویسنده و پژوهشگر است مدیریت این نشر را برعهده دارد. ناشری که بیشتر به انتشار کتاب در زمینه دفاع مقدس پرداخته؛ «فرهنگ جبهه»، یک مجموعه ۱۰۰ جلدی است که تاکنون ۷۷ جلد از آن منتشر شده؛
اوضاع ما هم مثل همه ناشران؛ نشر ایران، این روزها وضع و حال خوبی ندارد؛ قیمت کاغذ گران است. کتاب خوانده نمیشود و همانگونه که نمیتوان گفت اول مرغ بوده یا تخم مرغ؛ همانطور هم نمیتوان گفت گرانی کاغذ باعث شده مردم کتاب نخوانند یا چون سرانه مطالعه در جامعه ما بسیار پایین است، شمارگان کتاب اندک است و این مساله به ورشکستگی ناشران انجامیده و باعث شده تیراژ کتاب از ۳۰۰۰ به ۳۰۰ نسخه برسد همان تعداد هم آیا فروخته شودآیا نشود.
کاهش شمارگان کتاب، تنها تدبیری است که یک ناشر در برابر گرانی کاغذ در نظر میگیرد؟
ناشر چارهای ندارد ج این که هزینههای خود را کاهش دهد. به همین خاطر اگر دفتر کارش پیش از این ۱۵۰ متر بوده حالا یک فضای ۶۰ متری اجاره میکند. تعدیل نیرو، یکی دیگر از مواردی است که این گونه مواقع پیش میآید و کاملا طبیعی است. به هر حال وقتی اوضاع نشر خراب است، چاره دیگری وجود ندارد. الان مدیر انتشارات تیمورزاده، کتابهای خود را کیلویی ۴۰۰ تومان فروخته. اگر این کتابها منتشر نشده بود، فرهاد تیمورزاده میتوانست کاغذ خامش را به قیمت زعفران بفروشد اما حالا ناچار است حق التالیف و حق التصویر و هزینه تایپ و ویرایش و چاپ و همه چیز را نادیده بگیرد و به کتابهایش چوب حراج بزند تا هزینه انبارداری هم به جمع هزینهها اضافه نشود.
شاید زمان آن رسیده که ناشران، نگرش و رویه خود را تغییر دهند. برای مثال به تولید کتاب گویا یا کتابهای الکترونیک رو آورند؟
اولا هنوز کتاب کاغذی ارزشمندتر است و جایگاه خاص خود را دارد؛ ثانیا مردم ما کتابخوان نیستند و حتی از مطالعه مجازی هم استقبال نمیکنند. شاید اطلاعات عمومی بالایی داشته باشند اما دانستههاشان عمق ندارد. ثالثا .قتی حال مشاغل دیگر خوب بود ما ناشران تب داشتیم حالا که آنها تب دارند ما رو به قبلهایم.امروز، من ناشر از نویسندههایم خواستهام بیایند و کارهاشان را تحویل بگیرند و به ناشر دیگری بسپرند.
چند سال از فعالیت انتشارات فرهنگ گستر میگذرد؟
امسال، فرهنگ گستر، ۲۵ ساله میشود و ناشری که یک زمان، ماهی پنج کتاب منتشر میکرده حالا ۱۵ عنوان در سه سال گذشته داشته است. به عبارتی ما فقط کرکره را بالا میکشیم و چراغ را روشن نگه میداریم وگرنه نمیتوان آینده روشنی برای نشر و فرهنگ متصور شد.
چاره و درمان کدام است؟ نمیتوان گفت چون کاغذ گران شده و سرانه مطالعه پایین است، پس باید فعالیت ناشران به حداقل برسد
من نمیدانم با ارز ۴۲۰۰ تومان چه کتابی، با چه قیمتی منتشر کنم که فروخته شود و سرمایه من بر باد نرود؟ به هر حال ناشران، در حوزه فرهنگ، فعالیت اقتصادی میکنند و نمیتوانند برگشت سرمایه را نادیده بگیرند اما در شرایط فعلی که قیمت کاغذ گران است و وزارت فرهنگ و ارشاد، یارانه نمیدهد باید جایگزینی وجود داشته باشد؛ برای مثال ارشاد بیاید و بخشی از تیراژ کتاب را بخرد. وقتی نه این وجود دارد و نه آن؛ من ناشر به چه دل خوش کنم؟!
پس پرداخت یارانه و خرید کتاب یکی از راههای درمان اوضاع بد نشر است. نهاد کتابخانههای عمومی و شهرداریها تا چه اندازه مایل به خرید کتاباند؟
هیج تمایلی وجود ندارد. همه شعار میدهند و بی جهت خود را با مردم دیگر دنیا مقایسه میکنند. ما کجا شبیه فرانسویها هستیم. در فرانسه هر ساختمانی که ساخته میشود باید یک کتابخانه داشته باشد تا به آن پای کار بدهند. بدیهی است که هر کدام از این کتابخانهها باید با کتاب تجهیز شوند حالا شما بگویید ما کجا و آنها کجا؟
یکی از مهمترین فعالیتهای انتشارات فرهنگ گستر، نشر «فرهنگ جبهه» بود. دائره المعارفی که به همت شما و مهدی فهیمی گردآوری میشود و به رفتار، گفتار و نوشتار رزمندگان در طول هشت سال دفاع مقدس میپردازد. تاکنون چند جلد از این مجموعه ۱۰۰ جلدی منتشر شده است؟
انتشار این مجموعه، تنها دلخوشی و مایه افتخار من در تمام این سالهاست تا آنجا که اگر هیچیک از حضرات «فررهنگ جبهه» حمایت نکنند و من ناچار شوم فرش زیرپایم را بفروشم تا ادامه آن را منتشر کنم، این کار را انجام میدهم تا فرهنگی منتشر شود و در اختیار علاقهمندان قرار گیرد که جامعترین و مستندترین فرهنگ در این زمینه است. تاکنون ۷۷ جلد از این مجموعه منتشر شده؛ مواد خام ۱۳ جلد دیگر هم آماده است که باید پالایش، نگارش و ویرایش شود. ما برای گردآوری و نگارش این مجموعه، شهر به شهر و روسا به روستا را گشتهایم و با رزمندگان و جانبازان صحبت کردیم.
انتشار فرهنگ جبهه از چه زمان آغاز شده و تاکنون چه حمایتهایی از آن شده؟
من و مهدی فهیمی از سال ۶۵، کارهایی را جسته و گریخته آغاز کردیم اما از سال ۱۳۶۸ بود که به طور کامل به آن پرداختیم. آقای احمد مسجدجامعی، زمانی که وزیر فرهنگ و ارشاد بود، از این مجموعه حمایت کرد و همه امکانات لازم را در اختیارمان گذاشت تا به گوشه گوشه ایران سفر کنیم و از حال بازماندگان هشت سال دفاع مقدس باخبر شویم و گفتنیهاشان را بشنویم اما از آن زمان تاکنون هیچ نهاد و سازمانی از ما حمایت نکرده است.
به هر حال دائره المعارفها مخاطب عام ندارند و بهتر است برای کتابخانهها و مراکز دولتی خریده شوند
دقیقا همینطور است.
آیا بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس، نهاد کتابخانههای عمومی و شهرداری حمایتی از شما نکردهاند؟ با اینکه انتشار اینگونه مجموعهها بر عهده ناشران و نهادهای دولتی است