وحشت غرب از تفاهم ایران و چین
به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد ,لابی مطبوعاتی غرب در ایران تاکنون در طول ۵۰ سال گذشته این چنین خودنمایی نکرده بود.
انتشار خبر انعقاد قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین و اظهارنظرهای گوناگون در این زمینه نشان داد این قرارداد میتواند ریشه صد ساله سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی که غربیها در میان ایرانیان به نهال کاشته و در طول سالیان دراز آن را آبیاری کرده و امید واثقی به باروری آن داشته اند به مسیر خشکی و فرسودگی برود و این هیاهوی عظیم در رسانه ها که این قرارداد را با ترکمن چای مقایسه کنند، در نهایت جیغ بنفش به خشکی گراییدن این ریشه هاست. به متن قرارداد که عمیقا توجه میکنیم متوجه میشویم که چیزی در این تفاهم نامه وجود ندارد که منافع ملی ایران را به خطر بیاندازند و همه پروپاگانداهای تبلیغاتی که غرب گرایان و خصوصا آمریکا و وابستگانش بر علیه این تفاهم نامه راه انداخته بودند به مصابه هیاهو و نهایتا طبلی تو خالی بیش نبوده است. در یک تحلیل ساده میتوان فهمید که اهمیت و ارزش این تفاهم نامه تا چه حد قابل اتکاست و عملا چه ضربه ای را به سیاستهای دول غربی و خصوصا آمریکا بر علیه ایران، وارد می کند. اگر نتیجه این تفاهم نامه، شکسته شدن تحریم های آمریکا بر علیه ایران باشد، پس آمریکا و متحدانش حق دارند بزرگترین هیاهو علیه ایران را ساماندهی کنند. از دست رفتن بذر تحریم هایی که غرب به مدیریت انگلیس در ایران برای شورانیدن مردم علیه انقلاب کاشته است، چیزی جز به نابودی کشیده شدن دستاوردی بسیار طولانی است؟ رویکرد کشورهای غربی و متحدین آنها در منطقه در موضع گیری علیه این رابطه ۲۵ ساله که بسیاری از کارشناسان آن را رابطه ای راهبردی تلقی میکنند، ثابت می کند که راه انتخاب شده توسط ایران برای همکاری با شرق، عمیق است و بسیار خوب جواب داده و اگر ایرانی ها همین راه را پیش بگیرند و حتی اگر بنا باشد که راه همکاری ها با دیگر کشورها هم باز شود، در این چالش باقی بمانند، چانه زنی در فرایند انتخاب بهینه را رها نکرده تا این بار شرایط محکم تری برای بنیادهای اقتصاد آنها ایجاد شود. اخبار منتشره از واکنش کشورهای اروپایی و هند و کره جنوبی و ترکیه همه و همه موید این امر است که در یک انتظار تعریف شده برای تحقق تغییری سیاسی نشسته بودند که غرب آن را نتیجه تحریم ها تعریف کرده بود اما این تفاهم نامه در واژگون نمودن برج تخیلات ساخته شده چه میزان موثر بوده است؟ هند کشوری که چندین سال است توافق ساخت و مدیریت بندر چابهار را با ایران امضا نموده اما سالها است به بهانه تحریم های آمریکا از اجرای تعهدات خود سر باز می زند و اظهار می دارد چون نمی تواند پول به ایران منتقل کنند عملا پروژه را هم نمی تواند اجرا کند. این همان انتظار موهومی نیست که غربی ها برای هند ساخته بوده اند؟ به مجرد اینکه هندی ها متوجه شدند که ایرانی ها ممکن است بخواهند این پروژه را به چین واگذار کنند دست به کار شدند و به ایرانی ها پیام دادند که تصمیم دارند هیاتی برای گفتگو با ایرانی ها و رخصت گرفتن مجدد اعزام کنند و بودجه پروژه را حاضر هستند نقدا به ایران منتقل کنند.این واکنش را اگر تاثیر انتشار خبر تفاهم ۲۵ ساله با چین ندانیم پس چه بنامیم؟ کره جنوبی پیرو انتشار خبر همکاری درازمدت ایران و چین از طریق میانجی گران خود واسطه فرستاده اند که هفت ملیارد دلار پول ایران امانت پیش آنها است و می خواهند با ایرانی ها گفتگوهایی را شروع کنند تا راه و چاره ای برای انتقال این پول به ایران پیدا کنند. کیست که مطلع نبوده باشد که تا قبل از مطرح شدن بحث تفاهم نامه ایران و چین، کره ای ها پول های ایران را بلوکه کرده بودند و حاضر نبودند در مورد آن با ایرانی ها صحبت کنند. اروپایی ها هم به دست و پا افتاده اند تا پروژه هایی را که چند سال است نیمه رها کرده اند مجددا به دست بگیرند و اجرا کنند و اظهار می دارند راه و چاره ای برای انتقال پول به ایران از طریق سیستم اینستکس پیدا کرده اند. کشورهای دیگری هم با سفارت خانه های جمهوری اسلامی ایران تماس حاصل نموده و به نوعی ارتباط دوستانه برقرار کرده اند و اظهار داشته اند که آمریکایی ها بر اساس شرایطی به آنها اجازه داده اند تا مقداری از منابع ایران را آزاد کنند. بطور طبیعی این اقدامات بدون هماهنگی آمریکا نبوده و نمی باشد و هیچ کدام از سیاستمداران این کشورها در شرایطی نیستند که بدون اجازه آمریکا دست به اقداماتی از این قبیل زده و مسیر نخشکیدن ریشه های فرهنگی غرب را دنبال کنند. با واکنش های متعدد و بر ملا شده میتوان اندازه گیری نمود که حجم سرمایه گذاری فرهنگی، سیاسی، اطلاعاتی غرب در ایران چه میزان عمیق است و پادزهری که این سرمایه گذاری را از ریشه می پوساند چیست؟ معیارهای ایدئولوژیک در نهاد جمهوری اسلامی با آرمان « نه شرقی و نه غربی » شکل گرفته است اما با تبلیغات زیر پوستی غرب در ایران در طول این چهل سال دولتهایی بر کشور حاکم بوده اند که با رهگیری از راهبرد فرهنگ غربی اجازه زدوده شدن این اپیدمی اختاپوسی در فکر و فرهنگ را نداده اند. ابتکار عمل ایجاد توازن در معیارهای شرقی و غربی بدون شک از رسوب بیماری غرب زدگی خواهد کاست و در یک توازن عقلانی مردم را از خواب زدگی های غرب گرایانه رهانیده و به موضوع استقلال فکر و عمل وادار خواهد نمود. صرف نظر از اینکه مصالح کشور چین اقتضای آن را دارد که از ذخایر در حبس مانده خود در امریکا که خود به نوعی تقویت کننده اقتصاد آمریکا بوده به نفع غرب آسیا بعنوان مرکز تولید انرژی در جهان بهره گیری کند. راهبرد چین در انتقال رهبری اقتصاد جهان از غرب به آسیا نیازمند وجود بسترهایی است که طبعا در منطقه به وفور یافت میشوند و بدون شک هوشمندی چین به این مهم دست یافته است و به فعلیت کشانیدن تفاهم با ایران ابتدای همین اندیشه و عملکرد است. والسلام
حمید رضا نقاشیان