کرونا فرهنگها را نشانه رفته است
به گزارش واحد تحلیلی خبرگزاری صبح اقتصاد , از آذر ماه سال ۹۸ تا آذر ماه امسال سال ۹۹ نزدیک به یک سال از طلوع خورشید کرونا در کشورها میگذرد و این بار این خورشید بقدری داغ جلوه کرده که هرکه به سایه نرود را میسوزاند. حتی برخی که به سایه نرفته اند را ابزار و وسیله کرده که دودمانشان را بسوزاند.
به این موضوع فکر میکردم که دولتها، رسانهها، مراکز مذهبی، مراکز فرهنگی و هر جا تریبونی وجود دارد در مورد کرونا چه میگوید؟ میگوید فاصله را رعایت کنید؟ میگوید ماسک بزنید که بزاق تنفس شما به دیگران منتقل نشود؟ هم چنین بزاق تنفس دیگران به شما انتقال نیابد؟ میگویند دست خود را به هر جا زدید شستشو دهید؟ میگویند به سفر نروید؟ و چند توصیه دیگر یعنی کشورها تعطیلات را به جوامع تحمیل میکنند که مردم کمتر به نزدیک هم بیایند؟ اگر کسی بخواهد این همه توصیه و این همه تمهید را یک جا به مردم توصیه کند، چه باید بگوید؟ نباید بگوید ناشناسی بین شما نفوذ کرده از او بپرهیزید؟ و ما به این توصیه چرا بی توجهیم؟ توصیه را جدی نمیگیریم چون آن را واقعی نمی پنداریم؟ یا دلیل این همه کشته در همین کنار دست ما، آن را جدی نشان داده اما ما جانمان را دوست نداریم؟ فیالواقع فرمان بردن از یک حرف و توصیه دلسوزانه با چه جایی از انسان امروزی رابطه دارد؟ بنظر من ««« فرهنگ »»» امروزه کرونا حریف فرهنگمداران نمیشود اما کسانی که از حرف و توصیه احتیاط آمیز ابا میکنند دچار این بلیه میشوند. به این پاندمی در دنیا نگاه کنید. به آمار مبتلایان، به آمار فوتیها، به نوسان در بالا و پایین رفتنها همه و همه میگوید ما، خود ما، خودِ خودِ خودِ ما هرکداممان میتوانیم این ویروس را از خودمان و از خانوادهمان و از شهرمان و حتی از کشورمان بیرون برانیم. چگونه؟ با حرکت در مدار فرهنگ. حرکت در مدار تبعیت از روشهای جلوگیری از شیوع این پاندمی. برخی کشورها اساسا دچار نشده اند این یعنی چه؟ یعنی در آن کشورها درجه فهم و فرهنگ بقدری به ارتقاء رسیده که ویروس را در جا خفه کردهاند و اجازه پراکندگی را از آن گرفته اند. برخی از کشورها مردمی با درجه فرهنگی کمتری داشتهاند و اجازه دادهاند این پاندمی میدان اجتماعی آنها را هدف بگیرد و تاثیر خانمانسوز خود را بگذارد. امروز به جدول مردم و کشورهای درگیر که در راس آنها آمریکاست نگاه کنید. شماره ردیف ابتلا را درجه بیفرهنگی بنامید. آمریکا اول و مثلا فلان کشور آخر است. به عبارتی میتوان ادعا کرد که شیوع کرونا این روزها تنها کشورهای جهان را تنها درگیر بحران سلامت و بهداشت جامعه نکرده است، بلکه موضوعاتی چون معیشت، اقتصاد و کمبود امکانات نیز به دغدغههای اصلی دولتها و ملتها بدل شده است. هر چه تعداد کشورهای درگیر با ویروس کووید-۱۹ بیشتر میشود، این پیچیدگیها نیز افزایش مییابند. تنها در همین دو ماه گذشته تعداد موارد ابتلا در جهان به دو برابر افزایش یافته و حالا به دهها میلیون نفر در جهان رسیده است. فرض کنید اگر مردم دنیا به دستورات پزشکی و بهداشتی گوش داده بودند و اجازه شیوع به ویروس نمیدادند، امروز آمارها اینگونه بودند؟ پیشینیان همیشه داد اینکه فرهنگ از همه چیز بالاتر است را میزدند اما چه کسانی به این مهم توجه داشتند؟ کسی در مقاله خود نوشته بود بی فرهنگی را با دیکتاتوری معالجه کنیم. مثال هم آورده بود. گفته بود کشورهایی که حکومت متمرکز دارند (همانند چین) کارشان آسان تر است؛ زیرا دستور میدهند که کارها تعطیل شود یا دستور میدهند کارها شروع شود و مردم به اجرای دستور همه تابعند و عادت هم دارند. البته معمولا در این کشورها اطلاعات شفاف کمتر منتشر میشوند و بنابراین نمیدانیم که این گونه تصمیمات چه هزینه یا فایدهای برای جامعه داشته است. ولی در جوامع آزاد تصمیمگیری برای ادامه تعطیلی کارها و خانهنشینی یا شروع فعالیت بسیار سخت است و برآورد هزینه و یا فایده آن با مشکلات بسیار همراه است. به عبارتی میتوان گفت وقتی مردم در زندگی آزادترند هزینهزا ترند. به عبارت دیگر درجه فرهنگی خود را به شهروندان خود تحمیل میکنند. در انتهای این وجیزه باید این موضوع را مطرح کنم که هدف از نوشتن این مقاله توهین به شعور جامعه نیست، بلکه هدف آن، روشنسازی و تلنگری برای ذهنهای تک تک ماست. این روزها، قرنطینه خانگی به دلخواه ما شکل نگرفته، بلکه از سر اجبار به مردم تحمیل میشود، فرض کنید مردم یک شهر توصیهها را همه جدی بگیرند. از سفر رفتن بپرهیزند، خوب، شهر به حالت سفید در میآید و اگر همه مردم دنیا همینگونه عمل کنند دیر یا زود، همه انسانهای جهان را شامل خواهند شد. پس اجازه بدهید بگویم کرونا میکروفن بدست گرفته و جار میزند که من به کانون مردمی متحد در ایجاد ارتقاء در فرهنگ نخواهم آمد اما بیفرهنگی در هر درجهای راهگشای حضور من خواهد بود. والسلام
حمیدرضا نقاشیان
- منبع خبر : صبح اقتصاد