به گزارش واحد اقتصادی خبرگزاری صبح اقتصاد اخیراً رضا اردکانیان، وزیر نیرو، طی مصاحبهای عنوان کرده بود «علت اینکه تحریم شدیم همین بد عادتی در مصرف است. تحریم کنندگان فهمیدهاند نقطه ضعف ما، مصرف است. ما جامعهای مصرفی هستیم؛ چرا چین اینگونه تحریم نمیشود؟ چون با یک وعده غذا هم رفع گرسنگی میکنند».
متعاقب انتشار این اظهارات موجی از تحلیلها به راه افتاد. گروه زیادی به وزیر حمله و لحن بد او را نقد کردند. بیتالغزل سخنان این دسته از افراد، مصرف بالای انرژی در کشور است.
سوال این است که آیا واقعاً مردم ایران در مصرف انرژی تا آن اندازه که در رسانهها بیان میشود بیمبالات هستند؟
مردم دنیا چقدر انرژی مصرف میکنند؟
مهدی نظری، کارشناس حوزه آب و انرژی درباره الگوی استاندارد مصارف خانگی با اشاره به اینکه معمولاً مصارف نهایی انرژی به چند بخش شامل صنعت، حمل و نقل، خانگی، کشاورزی و غیره تقسیم میشود، گفت: آمار رسمی نشان میدهد سرانه مصرف نهایی انرژی ایران در بخشهای «کشاورزی»، «خانگی، تجاری و عمومی»، «حمل و نقل» و «صنعت» به ترتیب ٣.٤ (سه و چهار دهم)، ۲ (دو)، ١.٦ (یک و شش دهم) و١.٤ (یک و چهار دهم) برابر متوسط جهانی است. آژانس بینالمللی انرژی میگوید سهم «بخش خانگی» (شامل روشنایی، سرمایش، گرمایش و غیره) از کل تقاضای انرژی، در جهان ۲۲ درصد و در ایران ۲۹ درصد است.
وی با تاکید بر اینکه آمارهای داخلی نیز عدد اعلامی آژانس بین المللی انرژی را تأیید میکند، تصریح کرد: بطور میانگین سرانه مصرف انرژی در بخش خانگی، در جهان حدود ۲ بشکه معادل نفت خام است، این عدد در ایران ٤.٩٨ (چهار و نود هشت صدم) یعنی حدود دو و نیم برابر متوسط جهان برآورد میشود که تقریباً شامل تبدیل مصارف گاز (۷۸ درصد)، برق (۱۲ درصد) و فراوردههای نفتی (۱۰ درصد) به بشکه معادل نفت خام است. («بشکه معادل نفت خام» ترجمهای از barrel of oil equivalent است که یک یکای انرژی است و سایر واحدها مثل وات برای برق یا مترمکعب برای گاز، با ضرایبی به آن تبدیل میشود).
آیا مردم ایران بدمصرف هستند؟
آمار بالا میگوید که میانگین مصرف انرژی در ایران بالاتر از میانگین جهانی است. اما آیا دلیل اصلی مصرف نسبتاً بالای انرژی در خانههای ایرانیان، فرهنگ نادرست مصرفی مردم است؟
نظری در پاسخ به این سوال، با بیان اینکه همواره باور معمول این بوده است که اختلاف بین میانگین جهانی و میانگین مصرف انرژی در ایران ناشی از «بدمصرفی مردم» است، افزود: اگر فرض کنیم که اختلاف بین میانگین جهانی و میانگین مصرف انرژی در ایران ناشی از «بدمصرفی مردم» است، میتوان و باید با اقدامات و برنامههای آموزشی و آگاهساز، مصرف انرژی در بخش خانگی را کاهش داد.
اما آمار و مستنداتی وجود دارد که نشان میدهد دلیل اختلاف بین میانگین جهانی و میانگین مصرف انرژی ایرانیان، صرفاً به بدمصرفی مردم منحصر نیست و مجموعهای از سایر عوامل نیز در آن دخالت دارد. این عوامل را باید شناخت و با فهم درست از مسأله، راهکارهایی را برای اصلاح مصرف دنبال کرد که امکان تحقق داشته باشد.
نظری میگوید: یکی از مهمترین عوامل غیر از بدمصرفی مردم که در بالابودن میانگین مصرف مؤثر است، «پوشش شبکه برق» و «دسترسی مردم جهان به سوختهای غیرجامد» است. بر اساس آمار موجود، ۱۴ درصد از مردم جهان به برق دسترسی ندارند. در واقع بیش از یک میلیارد نفر از مردم جهان از برق برخوردار نیستند. همچنین حدود ۴۱ درصد از مردم جهان فاقد دسترسی به سوختهای غیرجامد (مثل نفت و گاز) هستند.
چه عواملی منجر به مصرف بیشتر میشود؟
نظری میگوید: به طور طبیعی در شرایط برابر، در نقاطی که دسترسی به برق و منابع فسیلی وجود ندارد، مصارف انرژی کمتر است. بررسیهای دقیق نشان میدهد در حالی که میانگین سرانه مصرف انرژی در بخش خانگی در جهان حدود ۲ بشکه معادل نفت خام است، در ۴۵ کشوری که دسترسی مردم در آنها به شبکه برق و سوختهای غیرجامد مشابه یا بهتر از ایران است، این عدد به بیش از ٤.١ (چهار و یک دهم) بشکه معادل نفت خام میرسد که در مقایسه با ایران چندان کمتر نیست.
کشورهایی که از نظر «دسترسی به برق و سوختهای غیرجامد»، «شرایط اقلیمی» و «استانداردهای مناسب زندگی» وضعیتی مشابه ایران دارند، میزان مصرف انرژی آنها نیز مشابه ایران است
نظری شرایط آب و هوایی را از دیگر علل مؤثر در میزان مصرف معرفی میکند و توضیح میدهد: یکی از مباحث مهم در مطالعات اقلیمی به ویژه ساختمان و محیط مسکونی، مساله گرم کردن آنها در فصل سرد و سرد کردن در دورههای گرم سال برای رسیدن به حدود آسایش گرمایی انسان است. طبیعتاً رفع نیازهای گرمایشی و سرمایشی با صرف انرژی میسر میشود. بررسیها نشان میدهد تنها کمتر از ۲۰ درصد از کشورهای جهان به لحاظ مجموع نیازهای گرمایشی و سرمایشی، وضعیت نامساعدتری نسبت به ایران دارند. بنابراین در کنار سایر عوامل، مصرف بیشتر انرژی در بخش خانگی در ایران نسبت به میانگین جهانی، متأثر از نیاز بیشتر است.
وی تاکید کرد: در شرایطی که میانگین سرانه مصرف انرژی در بخش خانگی در جهان حدود ۲ بشکه معادل نفت خام است، در ۲۷ کشوری که معادل یا بیش از ایران نیاز گرمایشی و سرمایشی دارند، این عدد به بیش از ۴/۴ (چهار و چهار دهم) بشکه معادل نفت خام میرسد که در مقایسه با ایران چندان کمتر نیست.
نظری عامل دیگری که مصرف انرژی ایرانیها را متأثر میکند را سطح استانداردهای زندگی میداند و میگوید: رابطه بین تولید ناخالص داخلی و شدت انرژی همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. نتایج نشان میدهد که یک رابطه علیت دوطرفه بین تولید ناخالص داخلی و شدت انرژی وجود دارد. به طور معمول در کشورهای برخوردار از سطح بالاتری از استانداردهای زندگی، مصرف انرژی بیشتر است. سرانه تولید ناخالص داخلی یکی از عناصری است که تصویری از کیفیت نسبی زندگی در کشورها ارائه میکند.
به گفته این کارشناس حوزه آب و انرژی، در فهرست ۱۸۵ کشور جهان، سرانه تولید ناخالص داخلی بر مبنای برابری قدرت خرید در ایران از ۱۲۴ کشور بیشتر است. در بررسی وضعیت ۱۲۰ کشور جهان مشخص شد که در ۶۸ کشوری که در آنها سرانه تولید ناخالص داخلیبراساس برابری قدرت خرید کمتر از ایران است، میانگین سرانه مصرف انرژی در بخش خانگی حدود ١.٥ (یک ونیم) بشکه معادل نفت خام و در ۵۲ کشوری که نسبت به ایران در جایگاه بالاتری قرار دارند، حدود ٤.٢ (چهار و دو دهم) بشکه معادل نفت خام است که این عدد در مقایسه با سرانه مصرف انرژی در بخش خانگی در ایران که برابر ٤.٩٨ (چهار و نود و هشت صدم) بشکه معادل نفت خام است، چندان کمتر نیست.
سه دلیل برای توضیح مصرف بالا
براساس آنچه گفته شد، میتوان نتیجه گرفت بر خلاف باور معمول، مصرف بالای انرژی در ایران الزاماً ناشی از بدمصرفی مردم نیست و میزان مصرف در کشورهایی که شرایطی مشابه ایران دارند، نزدیک به میزان مصرف در ایران است.
اگرچه مصرف انرژی در خانههای ایرانیان بیش از نیاز و حد معمول است اما در نظر داشتن عوامل تأثیرگذار شامل «دسترسی بهتر به برق و سوخت»، «نیاز بیشتر به انرژی برای تأمین گرمایش و سرمایش» و «سطح مناسب استانداردهای زندگی» در ایران در مقایسه با جهان نشان میدهد مردم ایران تا آن اندازه که در رسانههای داخلی منعکس میشود بیمبالات نیستند و گزارههایی که در خصوص بدمصرفی مردم بیان میشود اغراقآمیز و همراه بزرگنمایی است.
برای فهم بهتر موضوع، نظری وضعیت ایران را با سه گروه از کشورها به شرح زیر مقایسه میکند:
گروه اول: کشورهایی که در مقایسه با ایران در آنها «دسترسی به برق و سوختهای غیرجامد» بهتر و «نیاز به انرژی برای تأمین گرمایش و سرمایش» بیشتر است.
گروه دوم: کشورهایی که در مقایسه با ایران در آنها «نیاز به انرژی برای تأمین گرمایش و سرمایش» بیشتر و «سرانه تولید ناخالص داخلی براساس برابری قدرت خرید» بالاتر است.
گروه سوم: کشورهایی که در مقایسه با ایران در آنها هم «دسترسی به برق و سوختهای غیرجامد» بهتر، هم «نیاز به انرژی برای تأمین گرمایش و سرمایش» بیشتر و هم «سرانه تولید ناخالص داخلی براساس برابری قدرت خرید» بالاتر است.
مصرف ٢.٥ برابری انرژی در ایران
در شرایطی که سرانه مصرف انرژی در بخش خانگی در ایران، ٢.٥ (دو و نیم) برابر متوسط جهانی است، بررسیهای آماری و دقیق نشان میدهد متوسط این عدد در کشورهای گروه اول، دوم و سوم به ترتیب ۶، ۲ و ۸ درصد بیشتر از ایران است.
کشورهای الف: آرژانتین، آلمان، اتریش، اردن، اروگوئه، اسپانیا، استرالیا، امارات متحده عربی، آمریکا، ایتالیا، ایسلند، بحرین، بریتانیا، بلاروس، بلژیک، پرتغال، ترکمنستان، ترینیداد و توباگو، تونس، ایرلند، جمهوری چک، دانمارک، روسیه، ژاپن، سنگاپور، سوریه، سوئد، سوئیس، عراق، فرانسه، فنلان، قبرس، قطر، کانادا، کویت، لوکزامبورگ، لهستان، لیختناشتاین، مالت، مجارستان، مصر، نروژ، نیوزیلند و هلند
کشورهای ب: آذربایجان، آلمان، اتریش، ارمنستان، ازبکستان، استونی، اسلواکی، اسلوونی، اوکراین، بلاروس، تاجیکستان، ترکمنستان جمهوری چک، روسیه، رومانی، سوئد، سوئیس، فنلاند، قرقیزستان، قزاقستان، کانادا، گرجستان، لتونی، لهستان، لیختن اشتاین، مغولستان و نروژ
کشورهای ج: آلمان، اتریش، اروگوئه، اسپانیا، استرالیا، استونی، اسلواکی، اسلوونی، امارات متحده عربی، آمریکا، ایتالیا، ایسلند، بحرین، بریتانیا، بلژیک، پاناما، پرتغال، ترکیه، ترینیداد و توباگو، جمهوری ایرلند، جمهوری چک، دانمارک، روسیه، رومانی، ژاپن، سنگاپور، سوئد، سوئیس، شیلی، عربستان، عمان، فرانسه، فنلاند، قبرس، قزاقستان، قطر، کانادا، کرواسی، کره جنوبی، کویت، لتونی، لوکزامبورگ، لهستان، لختن اشتاین، مالت، مالزی، مجارستان، نروژ، نیوزیلند، هلند و یونان
به گزارش خبرنگار مهر، به هر حال مصرف انرژی در کشور ما وضعیت مطلوبی ندارد و سرانه مصرف نهایی انرژی ایران در همه بخشها بیش از متوسط جهانی است؛ اما بررسی دقیق شرایط ایران در مقایسه با سایر کشورها حاکی از آن است که انعکاس این واقعیت در رسانهها بیشتر به یک سرپوش برای ناتوانی برخی مسئولین و سوءفهم و سوءتدبیر آنها در حل مسائل کشور تبدیل شده است.
وزیر نیرو در توضیحات تکمیلی که چند روز بعد از اظهارات جنجالیاش منتشر شد، با اصلاح لحن و ادبیات قبلی، اذعان کرد: «بدیهی است مردم تنها مقصر بدمصرفی نیستند. ساختارهای صنعتی، شهرسازی، کشاورزی و آب و انرژی ما به اندازه کافی کارآمد نیست» و در ادامه نوشت: «اما به واقع اخلاق و عادات رفتاری نادرست ما هم در بدمصرفی سهیم است» که سخن نادرستی نیست.
طبق نظرات کارشناسان تلاش برای کاهش مصرف انرژی در کشور با تمرکز بر بخش خانگی بدون درک صحیح از دلایل و زمینههای آن و همچنین غفلت از سایر مصارف انرژی در کشور رویه نادرستی بوده که سالها دنبال شده و باید تغییر کند. البته نمیتوان و نباید سهم و نقش مردم در حل نارساییها و معضلات را کتمان کرد، اما پرتاب توپ به زمین مردم، کلیشهای است که باید کنار گذاشته شود.